printlogo


کد خبر: 230302تاریخ: 1399/11/20 00:00
جولان صفرها

محمد رشوند: همین الان هم در فضای مجازی، از سوی هواداران ۲ تیم استقلال و پرسپولیس، وزارت ورزش و شخص وزیر متهم به جانبداری از دیگری هستند، البته از آنجا که طبق قانون، هر ۲ باشگاه تحت مدیریت وزارت ورزش هستند، این اتهام‌ها بعضا رنگ و بوی قانونی هم به خود می‌گیرد اما حقیقت این است که وزارت ورزش بیشتر از آنکه به سود یکی از ۲ تیم عمل کند، با مدیریت ضعیف، باعث ضربه زدن به هر ۲ مجموعه شده است.   روز نخستی که احمد مددی به عنوان جانشین احمد سعادتمند، شروع به کار کرد، پرده از یک راز بزرگ برداشت. او به عنوان مدیرعامل وظیفه داشت به تعهدات باشگاه نسبت به بازیکنان، جامه عمل بپوشاند اما نگاهی گذرا به قراردادها نشان می‌داد بودجه باشگاه به هیچ عنوان کفاف تامین هزینه‌ها را نمی‌دهد. 
سعادتمند که روزهای پایانی مدیریتش را در استقلال می‌گذراند، بدون توجه به ضوابط قانونی، تک‌تک بازیکنان قدیمی و جدید را به طبقه بیست‌و‌سوم یکی از هتل‌های مجلل تهران دعوت کرد تا قراردادهای جدیدی را امضا کنند. در حالی که باشگاه استقلال ساختمان خود را برای این کار داشت. 
او سخاوتمندانه و بدون هیچ دغدغه‌ای، ناگهان مرزهای قرارداد در فوتبال ایران را در همان هتل جا‌به‌جا کرد. آنچه امروز از دل حرف‌های مدیرعامل استقلال استنباط می‌شود یک چیز است؛ 9 بازیکن هستند که با قراردادهای نجومی با این تیم تمدید کرده‌اند. البته در این بین یک کار غیرقانونی هم انجام شده و آن فسخ بی‌جهت قرارداد کاپیتان استقلال است که مشخص نیست چرا سعادتمند، حاضر به انجام چنین کاری شده است. طبق قرارداد قبلی، وریا غفوری باید سال اول ۲ میلیارد و 200 میلیون تومان و سال دوم ۲ میلیارد و 700 میلیون تومان می‌گرفت اما مدیرعامل سابق آبی‌ها برای اینکه خودش را نزد هواداران، قهرمان جلوه دهد و بگوید موفق به حفظ همه بازیکنان شدم، بدون توجه به سقف درآمدهای باشگاه، خیلی راحت، این قرارداد را به سال اول 6 میلیارد و سال دوم 8 میلیارد تومان تغییر داد. در کجای جهان چنین مبلغی برای بازیکن 34 ساله پرداخت می‌شود؟ همین امروز باشگاه رئال‌مادرید برای تمدید قرارداد کاپیتان و مهم‌ترین بازیکنش حاضر نشده به خواسته‌های خارج از عرف راموس تن دهد. قرار نیست باشگاه برای راضی کردن هوادار تن به هر کاری بدهد. راموس 35 ساله است و می‌خواهد قرارداد 3 ساله به ارزش 12 میلیون یورو در سال ببندد اما باشگاه رئال‌مادرید می‌گوید تنها 2 ساله و به ارزش سالی 5/10 میلیون یورو.
این فوتبال حرفه‌ای جهان است. قرار نیست یک بازیکن مسن به خاطر فشار هواداران، انضباط مالی باشگاه را به هم بزند. اما متاسفانه در ایران، همه چیز از دیدگاه هواداران مورد قضاوت قرار می‌گیرد. بی‌توجه به اینکه اگر باشگاهی نتواند از عهده هزینه‌های جاری بر بیاید، حواشی به وجود آمده در این راستا به خودی خود بزرگ‌ترین رقیب برای نرسیدن به جام تلقی خواهد شد. 
و حالا سوال مهم درباره این قصورات این است: وزارت ورزش به عنوان مالک و متولی استقلال چرا در آن برهه هیچ نظارتی روی عقد قراردادها نداشت؟ البته موضوع تنها مربوط به استقلال نیست. طبیعتا باید همه قراردادهای سرخابی‌ها مجددا مورد بازبینی قرار بگیرد تا مشخص شود مدیران دولتی روی چه حسابی، صفر‌های قراردادها را اضافه کردند. پیش از این مهدی رسول‌پناه عنوان کرد چون از لحاظ قانونی نمی‌توانست قرارداد قدیمی شجاع خلیل‌زاده را تغییر دهد، دست به قرارداد او نبرد و همین سبب شد این بازیکن یک‌طرفه فسخ کند و برود. اما سعادتمند خیلی راحت هزینه‌های جاری باشگاهش را دقیقا چند برابر کرد. او حتی هیچ نگرانی‌ای از بازخواست‌های آینده نداشت؛ گویی پشتش به جایی گرم است. 
اما حالا با نامه رسمی باشگاه استقلال که در پاسخ به خواسته کمیته اخلاق مبنی بر آگاهی از رقم قرارداد غفوری فرستاده شد، دست‌کم از متن یکی از این قراردادها آگاه هستیم. می‌دانیم چگونه قرارداد 2 ساله به ارزش مجموع 4 میلیارد و 900 میلیون تومان 3 برابر شده و به مبلغ نجومی 14 میلیارد تومان رسیده است. 
مدیریت آبی‌ها صریحا می‌گوید توان پرداخت این مبالغ را ندارد و طبیعتا با این روند و وجود حواشی متعدد، نه تنها استقلال با این بازیکنان موفق به صید قهرمانی (بعد از چندین سال ناکامی) نمی‌شود، بلکه ممکن است اختلافات وسیع ضربات متعدد و جبران ناپذیری را به پیکره این تیم وارد کند. 
 وزارت ورزش چند ماه قبل برخلاف وظیفه‌ای که بر عهده داشت به قضیه قراردادها ورود نکرد اما حالا که یکی از این قراردادها رسانه‌ای شده، وظیفه نهادهای نظارتی است که به این موضوع ورود کنند. سعادتمند و اعضای هیات‌مدیره که عامل اصلی این موضوع هستند باید حتما پاسخگو باشند تا مشخص شود قصور اصلی در کجا شکل گرفته است. 
 وزارت ورزش که اصرار به فروش سهام ۲ تیم در بورس و فرابورس دارد، می‌داند در صورت خصوصی شدن با این قراردادها، چه سرنوشت شومی در انتظار پرهوادارترین تیم‌های باشگاهی ایران است؟
 آنها که بار بزرگی را به رسم امانت پیش خود دارند متاسفانه نه موفق شدند مدیریت درستی را اعمال کنند و نه ذره‌ای نگران آینده ۲ باشگاه هستند. تنها تصور می‌کنند با فروش سهام و خصوصی شدن، این بار از روی دوش‌شان برداشته می‌شود و دیگر مهم نیست آیا قرار است هفت‌تپه‌های جدیدی این بار در فوتبال خلق شود یا نه. 

Page Generated in 0/0177 sec