محمدصالح سلطانی: یک فیلم دفاعمقدسی چطور میتواند تبدیل به یک فیلم خوب شود؟ چه انتظاری از یک فیلم جنگی داریم؟ میتوانیم همه این انتظارات را فهرست کنیم و یکییکی برای «یدو» آن را کنار هم بگذاریم و ببینیم دومین فیلم سینمایی «مهدی جعفری» میتواند یک فیلم خوب تلقی شود یا نه.
* یک فیلم جهاندار
«یدو» اتمسفر دارد. فیلم، از همان سکانس اول در حال ساختن یک جهان خاص برای خود است؛ جهانی که در دل ویرانههای یک شهر جنگزده شکل میگیرد. آبادان در «یدو» هویت دارد؛ شهری است خمیده زیر بار جنگ، شهری که مردمانش ۲ گروه شدهاند؛ عدهای برای حفظ جان شهر مهاجرت کرده و عدهای دیگر، برای پاسبانی از جسم شهر، زندگی زیر سایه جنگ را برگزیدهاند. این ۲ گروه البته در فیلم با هم تقابل ندارند و در فصل انتهایی، به شکلی هنرمندانه همدیگر را تکمیل میکنند. ماجرای «یدو» درباره یکی از خانوادههایی است که میخواهد نگهبان آبادان باشد؛ خانوادهای که زندگی سختشان در شهر جنگزده، بخوبی در «یدو» تصویر میشود. تصویری که بیش از هر چیز، مرهون یک فیلمبرداری ماهرانه و یک موسیقی گوشنواز است. یکی از جدیترین نقاط قوت فیلم مهدی جعفری، تصویربرداری خوب آن است و باعث میشود جهانِ فیلم، در ذهن مخاطب جان بگیرد. اوج درخشش فیلمبرداری فیلم «یدو» را میتوان در نمایش تودرتوی زندگی یدو و خانوادهاش در اوایل فیلم تماشا کرد؛ جایی که در چند دقیقه، خیلی چیزها درباره حال و هوای این خانواده برای مخاطب روشن میشود. موسیقی هم به تکمیل آنچه با فیلمبرداری «یدو» به دست آمده، یاری میرساند و تماشاگر فیلم را غرق در حال و هوای شهر دوستداشتنی آبادان میکند.
* شگرد کار کردن با نوجوانان
مهدی جعفری در «23 نفر» نشان داد کار کردن با بازیگران نوجوان را خوب بلد است. این مهارت جعفری، در «یدو» چنان بالنده شده که «میلاد صویلاوی» را در میان مدعیان سیمرغ بازیگری نقش اول مرد جشنواره جا داد. استعداد صویلاوی و مدیریت جعفری، ترکیب چشمنوازی را در «یدو» ساخته است. گذشته از بازیگر نقش اول، سایر بازیگران نوجوان فیلم هم نمایش دلپذیری دارند، خاصه بازیگر نقش خواهر یدو که مظلومیت و ترس یک دختربچه در یک شهر جنگزده را با دقت و ظرافت به تصویر کشیده است.
گذشته از بازیگران نوجوان، ستاره پسیانی هم نمایش متفاوتی در «یدو» داشته است. تسلط بر لهجه جنوبی و بازی کردن نقشی بزرگتر از سن واقعی، برای هر بازیگری دشوار است و به نظر میرسد این ۲ مساله، پاشنه آشیل بازی پسیانی شده است. با این حال اما به طور کلی، نقشآفرینی پسیانی در میان آثار حاضر در جشنواره، به یاد ماندنی است و نامزدیاش برای سیمرغ نشان میدهد بازی او به چشم داوران جشنواره هم آمده است.
* حفره فیلمنامه
«یدو» برای موفقیت ابزارهای زیادی در اختیار دارد. تکنیک فیلم از جهات مختلف قدرتمند است و همه چیز برای ساخت یک فیلم درخشان دفاعمقدسی آماده به نظر میرسد اما آنچه پای «یدو» را میگیرد و مانع اوج گرفتنش میشود، فیلمنامه است. سناریوی «یدو» به اندازه کافی قصه ندارد و به نظر میرسد برای درگیر کردن مخاطب ناتوان است. سیر وقایع در فیلم کند است و داستان بخوبی جان نمیگیرد. برخی کنشها و واکنشهای شخصیتهای مختلف قصه هم باورناپذیر از آب درآمدهاند و نسبت درستی با شرایط بحرانی و جنگزده شهر ندارند. همه اینها یعنی مشکل بزرگ «یدو» فیلمنامه است و فیلمی که در سناریو لنگ بزند، حتی اگر همه عناصر دیگر را در بالاترین سطح داشته باشد، تبدیل به یک فیلم درخشان نخواهد شد.
* یک روایت صبور
آثار زیادی در سینمای ایران با محوریت «مقاومت» ساخته شده اما تصویری که «یدو» از مقاومت به دست میدهد، تصویری درونیشده و اصیل است. فیلم بنای شعار دادن ندارد و ایدئولوژی در «یدو» کاملا با بافت هنری اثر ممزوج شده است. سرتاپای فیلم جدید مهدی جعفری، مثل فیلم قبلیاش در ستایش مقاومت و ایستادگی است اما این مضمون، در دل روایت فیلم تنیده است و بیرون نمیزند. برای همین، پایانبندی غافلگیرکننده فیلم، از ساختار اثر بیرون نزده و برای مخاطب، ملموس و پذیرفتنی است. میوهای که «یدو» در سکانس آخر میچیند، حاصل 90 دقیقه صبر و روایت بدون شعار است که در لحظات پایانی، بخوبی ثمر میدهد و حال مخاطب را از این همه مقاومت جاری در رگ و پیِ بچههای آبادان، خوب میکند.
* بازگشت کانون، تثبیت جعفری
کانون پرورش فکری، در روزگاری نهچندان دور خالق فیلمهای سینمایی خاطرهانگیزی برای کودکان و نوجوانان بوده اما در یک دهه اخیر، نشانی از آن عصر طلایی و تولیدات سینمایی کانون به چشم نمیخورد. «یدو» که حاصل همکاری مشترک بنیاد سینمایی فارابی و کانون است، میتواند فصلی تازه برای بازگشت این نهاد خاطرهانگیز به سینما باشد. «یدو» پس از مدتها یک قهرمان نوجوان را روی پرده میآورد، به کنشهایش جان میدهد و در نهایت مخاطب را با ریتم جذاب موسیقی جنوبی، همراه میکند. «یدو» بازگشت به تجربههای خوب گذشته برای کانون و تداوم یک مسیر جذاب برای مهدی جعفری است. دفاعمقدس ما، پر از عرصهها و جنبههای گوناگونی است که هنوز برای مردم ایران روایت نشده است. جعفری میتواند راوی نوجوانانههای جنگ باشد و از منظر قهرمانان کودک و نوجوان، مقاومت ملی مردم ایران را روایت کند. اگر «23 نفر» آغاز این مسیر برای جعفری بود، «یدو» او را در این راه تثبیت میکند. یک فیلم «خوب» که نه همه اما بیشتر انتظاراتمان از یک فیلم دفاعمقدسی را محقق میکند. آیا فیلم بعدی مهدی جعفری میتواند یک شاهکار در ژانر فیلمهای دفاعمقدسی سینمای ایران باشد؟
***
در انتظار فیلم بعدی
علی چاووشی: «۲۳ نفر» یک اتفاق کوچک و خوشایند در سینمای دفاعمقدس و جشنواره سیوهفتم فیلم فجر بود؛ اتفاقی که اگر چه در مجموع با نظر مثبت منتقدان همراه شد اما خالی از اشکالات بعضا حتی مبنایی نیز نبود. اما امسال مهدی جعفری با «یدو» نشان داد هم در کارگردانی پیشرفت محسوس داشته و هم جهان شخصی خودش را پیدا کرده است. «یدو» هم همان مضمون کلی «۲۳ نفر» را دارد: شکل گرفتن هویت و سیر تکاملی بچهها از طریق مواجهه با جنگ. این مضمون، این بار از طریق تمرکز بر یک کودک آبادانی که به همراه خانوادهاش در زمان محاصره در آبادان مانده به تصویر کشیده شده است. «یدو» در فیلمبرداری، صحنهپردازی، تدوین و کارگردانی، عملکردی قابل تحسین دارد؛ عملکردی که با اعلام نامزدهای بخشهای مختلف جشنواره، مشخص شد از دید داوران هم پنهان نمانده است. اگر چه انتخاب ستاره پسیانی برای نقش مادر میانسال آبادانی انتخابی مناسب نیست اما در مجموع بازی بازیگران فیلم قابل قبول است. پاشنه آشیل یدو اما در فیلمنامه است. فیلمنامه «یدو» که اقتباسی از یک داستان کوتاه است («زخم شیر» نوشته صمد طاهری)، بهرغم ایده جذاب و پایانبندی غافلگیرانه، نمیتواند سیری درست و کامل را شکل دهد؛ در واقع جعفری و عباسزاده در مقام فیلمنامهنویس، نتوانستهاند در گسترش داستان کوتاه به فیلمنامهای بلند، چندان موفق عمل کنند. از همین رو فیلم تا نیمه خود، پیش نمیرود و صرفا در فضاسازی باقی میماند. ایدهها و خردهداستانهای نیمه اول فیلم مانند قرض گرفتن وسایل خانههای دیگر هم نمیتوانند در تناسب با محور اصلی فیلمنامه نقشی جدی ایفا کنند. با این همه اما همین که «یدو» را میتوان فیلمی «قصهگو» دانست، بویژه با توجه به دیگر آثار این جشنواره ضعیف، نقطه قوتی است که آن را از اغلب فیلمهای جشنواره امسال متمایز میکند. جدیدترین ساخته مهدی جعفری، حتما در مقایسه با اثر قبلیاش گامی بلند و موفق محسوب میشود اما شخصا فکر میکنم باید منتظر آثار بعدی او بمانیم تا حد نهایی تواناییهایش را ببینیم.