نه برای نخستینبار بود و نه دیگر کسی تعجب میکند که چگونه یک مدافع 39 ساله نهتنها 90 دقیقه کامل برای تیمش میجنگد که حالا تکگلهای پیروزیبخش تیمش را به ثمر میرساند. درباره عملکرد سیدجلال حسینی هیچ چیز نمیتوان گفت جز حیرتآور و آموزنده.
پنجشنبه هفته قبل با تکگل او بود که پرسپولیس بازی مهم تبریز را برد و این کار را مجددا و این بار در تهران مقابل مس رفسنجان تکرار کرد؛ مدافع آخر 39 سالهای که شناسنامهاش را در گنجه خانه گذاشته و بسان جوان 20 سالهای میدود، در هوا پرواز میکند، تکل میبندد و گل میزند. چه کسی گفته فوتبالیستها الگوی خوبی برای نوجوانان ما نیستند؟ چه کسی گفته آنها بدآموزی دارند؟ به سیدجلال حسینی خوب نگاه کنید.
دیدن و دنبال کردن سبک زندگیاش بهترین تبلیغ برای نوجوانان امروز ما است. طریقه خوب زندگی کردن سیدجلال میآموزد که چگونه میشود در آستانه 40 سالگی آقایی کرد. بدون شک او یکی از بهترین مدافعان تاریخ فوتبال ایران و پرسپولیس است که این روزها جور گلنزنی جوانان را میکشد. در روزی که از امید عالیشاه تا وحید امیری و پهلوان و نوراللهی و حتی نعمتی هر کدام چند موقعیت عالی را خراب کردند، این سیدجلال بود که همانند جواهری درخشید و باز هم روی یک کرنر، هنر گلزنیاش را به رخ بقیه کشید؛ مدافعی که سد محکم و نفوذناپذیری را در آخرین لایه تدافعی تیمش ایجاد کرده و در گلزنی هم همانند مهاجمان حرفهای میداند چگونه به توپ ضربه بزند تا گل شود. پرسپولیس برابر مس رفسنجان دست کم 7 موقعیت عالی گلزنی پیدا کرد که همه آنها با بیدقتی محض خراب شد. اما دقیقه 50 بود که روی یک ضربه کرنر، کاپیتان جلال برای همه کلاس فشرده گلزنی برگزار کرد.
گاهی یک تیم تنها صاحب یکی، دو موقعیت گل میشود که یکی از همان موقعیتهای اندک را با جاهطلبی بازیکنان باتجربهاش به گل مبدل میکند اما حالا مشکل پرسپولیس کلا چیز دیگری است. آنها بدون هیچ مهاجم تخصصی برابر مس صفآرایی کردند و ناباورانه هافبکهایش یک به یک موقعیت گل سوزاندند. تردید نکنید اگر سیدجلال نبود، گلمحمدی تاوان سنگینی را برای بازی دادن به گلنزنهایش پرداخت میکرد.
یحیی بهگونهای عجیب به ورطه لجبازی با مهاجمان تیمش افتاده و کینهای سخت از آرمان رمضانی به دل گرفته است؛ مهاجمی که از روز اول مشخص بود گلزن نیست و بیشتر به درد کارهای تخریبی در خط حمله میخورد. رمضانی حالا حتی در دایره تعویضهای یحیی هم جایی ندارد و اگر اتفاق خاصی رخ ندهد او نیمفصل مجبور است به تیم دیگری برود، البته اگر باشگاهی بخواهد برای او هزینه کند.
مهدی عبدی هم هفته گذشته در تبریز بازی سردرگمی را ارائه کرد و گلمحمدی برای تنبیهش او را برابر مس بازی نداد، البته اگر آن یک دقیقه آخر را حساب نکنیم. عبدی را برای تلف کردن وقت و در دقیقه 94 به میدان آورد و نبرد در دقیقه 95 تمام شد. اما نوبت به مهدیخانی رسید؛ وینگر جوانی که هرچه فیلم بازیهای سابقش را نگاه کنید هیچ چیزی از او نمییابید. تنها یک ایجنت متبحر دارد که مشخص نیست روی چه حسابی وی را به لیگ کرواسی فرستاد، البته در آنجا هم طبق انتظار نه بازی کرد، نه چیز خاصی از خویشتن ارائه داد.
اما گلمحمدی ناباورانه او را خرید. چند ماهی از آمدنش میگذرد. برای خیلیها سوال بود چرا یحیی به او بازی نمیدهد! جواب این پرسش را در دقیقه 90 بازی با مس همگان دیدند. در فاصله 6 متری دروازه خالی از دروازهبان، یک توپ خوب روی زمین صاف و یکدست ورزشگاه آزادی بخوبی روی پایش جفت و جور شد اما ناباورانه سایه توپ را زد.
همین موقعیتسوزی نشان داد این بازیکن نه از لحاظ فنی نه از بعد روحی و روانی به هیچ عنوان در حد پرسپولیس نیست. شاید بیراه نباشد ادعا کنیم حتی در حد ماشینسازی قعر جدولی هم نیست. در لیگ یک خودمان مهاجمان بسیار بهتری حضور دارند که دستکم برابر دروازه خالی و بدون هیچ مزاحمتی یک بغل پای ساده را آموختهاند. اما مهدی مهدیخانی، سطح نازلش را به نمایش گذاشت.
او شماره پیراهنی را به تن کرده که فصل قبل مهدی ترابی بر تن داشت و پیش از مهدی ترابی بازیکنان بزرگ دیگر. اگرچه ترابی بازگشته و اگر پنجره قرمزها بعد از تسویه با بودیمیر باز شود، باید شاهد حضور این بازیکن در ترکیب اصلی پرسپولیس باشیم اما به واسطه قوانین سازمان لیگ، تا انتهای فصل آن شماره 9 باید بر تن مهدیخانی باشد و این بزرگترین اهانت به این شماره پرخاطره برای هواداران است.
مهدیخانی روی فشار کاذبی که روی کادر فنی تیم بود، توسط ایجنتهای ماهر به پرسپولیس قالب شد. یحیی گلمحمدی در روزی که پدیده جوانی به اسم آریا برزگر را در اختیار داشت متاسفانه با بیاعتمادی عجیب باز هم به برزگر آیندهدار بازی نداد تا شاهد سایهزنی ناباورانه مهدی مهدیخانی باشیم!
پرسپولیس خوشبخت است که مس رفسنجان در دقیقه 95 نتوانست روی تنها موقعیت جدیاش به گل دست پیدا کند. اگر آن توپ گل میشد آن وقت شاهد وحشتناکترین جو ممکن علیه تصمیمات عجیب و غریب کادر فنی قرمزها میبودیم. یحیی خوششانس بود که بعد از خراب کردن آن همه موقعیت عالی، تیمش گل تساویبخش را در آخرین ثانیههای این پیکار خانگی دریافت نکرد.
اما چه ضمانتی است که به مثابه داربی و ذوبآهن و چند بازی دیگر آنها در انتهای مصاف تنبیه نشوند؟ به هر ترتیبی که بود پرسپولیس بازی عقبافتادهاش برابر مس رفسنجان را برد تا حالا شانس اول قهرمانی نیمفصل باشد. پرسپولیس ۲ نبرد مقابل پیکان و گلگهر دارد که در صورت پیروزی در این ۲ نبرد، بیتوجه به سایر نتایج تیمهای مدعی، قهرمان نیمفصل خواهد شد.
البته با توجه به بسته شدن پنجره این تیم (به علت بدهی به بودیمیر)، اگر تا زمان مقرر پنجره باز نشود، شاید ناباورانه ترابی موفق به ثبت قراردادش نشود! این یعنی بزرگترین کابوس هواداران پرسپولیس. اگر چه مدیریت تیم میگوید تا زمان شروع فصل نقل و انتقالات زمستانی، آنها همه پول بودیمیر را پرداخت میکنند.
* موقعیتسازی خوب، گلزنی بد
درست است پرسپولیس در زدن گل با مشکل مواجه است اما این گل نزدنها از روی بد بودن تاکتیکهای هجومی نیست. یحیی تیمش بخوبی حمله میکند. تنوع حملات پرسپولیس همچنان بالاست و هر بازی که جلو میرویم، بیشتر نیز میشود. این گلنزنیها به کمبود مهره هجومی و تمامکننده ربط دارد و بیدقتی مهرههای هجومی فعلی. پرسپولیس بدون مهاجم بازی کرد. تمام مهرههای هجومی پرسپولیس، هافبک بودند. قطعا با آمدن مهدی ترابی و عیسی آلکثیر، این مشکل تیم یحیی تا حدود زیادی حل خواهد شد.
میگویند پرسپولیس اقتصادی میبرد. اقتصادی بردن برای تیمهایی کاربرد دارد که با کمترین حمله و فشاری موفق به گلزنی میشوند نه پرسپولیسی که هر چند دقیقه یک موقعیت جدی روی دروازه حریف خود ایجاد میکند. به نظر باید گفت حریفان پرسپولیس اقتصادی میبازند. هم در هفتههای اخیر و هم در بسیاری از بازیها از ابتدای فصل، پرسپولیس میتوانست با اختلاف چندین گل پیروز میدان شود اما موفق به انجام این کار نشد. به عنوان مثال دیدار با نساجی، استقلال، ذوبآهن، تراکتور و مس رفسنجان. تا زمانی که پرسپولیس حمله میکند و برای حملههایش برنامه دارد، نباید نگران شد، چرا که سرانجام یکی از این حملهها گل میشود. تیمی که حمله میکند، امید این را دارد که حتی مدافع وسط 39 سالهاش نیز گل بزند.