جهانگیری : دوستان آخه این چه وضع بازاره؟
دژپسند : چقد عصبانیای؟
جهانگیری: دارم با لحن وزیر کشاورزی میگم.
دژپسند: عه از منم با همین لحن پرسید.
جهانگیری: چرا خارج از برنامههای دولت کار میکنین؟ قرار نبود خیارم نباشه.
دژپسند: اینو از من نپرسید نامرد.
جهانگیری: این حرف خودمه. چرا خرج دولتو زیاد میکنین؟
دژپسند: آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است.
رزم حسینی: منم که کاری نکردم.
جهانگیری: تو چرا صدات هست تصویرت نیست؟
رزم حسینی: ما تو هیچ کاری به صورت مستقیم دخالت نمیکنیم، حتی تنظیم بازار!
دژپسند: من از همین تماس تصویری میخوام تشکر کنم که به خاطر سلامتی ما جلسه رو آنلاین کردین ولی کاش یه بسته فرهنگیِ موز و خیار دار میفرستادین. دهنم خشک شد.
جهانگیری: سه ساعته دارم همینو میگم، اونقد بازار رو بهم ریختین که نتونستیم موز و خیار بخریم، مجبور شدیم مجازی برگزار کنیم.
دژپسند: خب... از... سلطان... مو..زو خی.. ار
جهانگیری: قطع و وصل میشی ...
جهرمی: برادرا خست به خرج ندین، حجم بالا بخرین. این بستهها زیر صد مگ میرسه دیگه خوب کار نمیکنه تازه از شارژتونم میخوره.
جهانگیری: شما اینجا چیکار میکنی؟
جهرمی: با وزیر بهداشت جلسه داشتیم خط رو خط شد افتادم اینجا.
جهانگیری: یادتان هست یه روزی خط رو خط نبود؟
جهرمی: جان؟
جهانگیری: هیچی بابا. عادت کردم.
قاضیزاده هاشمی: بدین خودشون بکارن.
جهانگیری: توام هستی؟
قاضیزاده هاشمی: رفته بودم جلسه وزیر بهداشت که یه وقت نندازن تقصیر دولت قبلی که....
جهانگیری: خیل خب ختم جلسه رو اعلام میکنم. رزم حسینی! راهکاراتو بفرست پی وی.
رزم حسینی: فرستادم برات جهرمی جان!
جهانگیری: جهرمی چرا؟
رزم حسینی: دخالت غیر مستقیم دیگه.