حمید عرب: سیستم درآمدزایی سرخابیها از بیخوبن غلط است. بر خلاف تمام باشگاههای حرفهای در فوتبال جهان که راهکار مشخص و دالانهای معین برای تزریق بودجه به باشگاه تعریف شده است، متاسفانه وزارت ورزش با آوردن افراد متمول به باشگاههای پرسپولیس و استقلال، سعی دارد گونه دیگری از تیمداری را به نمایش بگذارد. وضعیت پرسپولیس که مشخص است و با خروج مهدی رسولپناه شاهد قرضهای به جا مانده از او هستیم، پس بپردازیم به استقلال؛ تیمی که بعضی از اعضای هیاتمدیرهاش در بدو ورود صحبت از راهکارهای جدید برای درآمدزایی کردند اما حالا فقط سیستم منسوخ قرض دادن و منتگذاری را شاهدیم. سالهاست نحوه فعالیت اعضای هیأتمدیره در باشگاه استقلال به معمایی بزرگ تبدیل شده و مشخص نیست چرا برخی اعضا به باشگاه پول قرض میدهند؟! شاید چنین اقدامی از نگاه برخی هواداران جذاب باشد و منجر به افزایش هواخواهان افرادی شود که با این نیت قدم به هیأتمدیره میگذارند اما به واقع چنین اقداماتی از سوی برخی اعضای هیأتمدیره -که یقینا با چراغ سبز وزارت ورزش هم هست- نشان میدهد باشگاه به بنبست اقتصادی خورده و عالیترین تصمیمگیرانش در بخش مدیریتی نیز قادر به برطرف کردن موانع مالی نیستند و در واقع با باشگاهی کاملاً ورشکسته مواجهیم. پیشتر نیز افرادی همچون شفیعزاده، انصاری، سبکدست و بسیاری دیگر با همین مدل در باشگاه استقلال ظاهر و بعد از اندک زمانی نیز از نظرها پنهان شدند. طعنهآمیز است که این افراد همگی پیش از ورود به دایره مدیریتی باشگاهها از درآمدزایی و ایجاد تیمهای اقتصادی صحبت به میان میآورند اما در عمل شاهدیم جز در مواردی تأمین اعتبارات با کمک تبلیغات محیطی، راه دیگری برای کسب درآمد ایجاد نمیکنند و همه وعدههایشان در حد حرف باقی میماند. در این سالها هیچگاه همین اعضای به ظاهر اقتصادی و کاربلد حتی نتوانستهاند حق کپیرایت را به اجرا بگذارند و در مواجهه با این مورد مهم و ضروری موضع منفعلانه در پیش گرفتهاند. درآمدزایی از طرق دیگر نیز هیچگاه جدی گرفته نشده است؛ بلیتفروشی، فروش پیراهن و اقدامات تبلیغاتی گسترده. اسفبار اینکه این افراد حتی نتوانستهاند در سالهای اخیر ورزشگاههایی که در اختیار این باشگاه قرار دارد مانند اردوگاه ناصر حجازی را که وزارت ورزش نیز رسما اعلام کرد به جرگه اموال این باشگاه افزوده شده، برای تمرینات یک فصل مهیا کنند و زمین آنها را مورد مرمت و بازسازی قرار دهند؛ ورزشگاهی که ظرفیت درآمدزایی از طرق گوناگون را دارد و میتواند یک محیط پولساز باشد. مشی اعضای هیأتمدیره استقلال در عمل با آنچه در بدو ورود به دایره مدیریت بیان میکنند در تضاد است و خود را تا سطح افرادی که بیشتر اقدام به کارچاقکنی میکنند، تنزل میدهند و انگار هیچ توجهی به عملکرد این افراد از سوی بالادستیها هم نیست و آنها خود را با هر سطح عملکرد از ارزیابی مصون میدانند. مهدی عبدیان که اخیراً خبر دریافت پولهای قرض داده شده از سوی اعضای هیأتمدیره را تکذیب کرده، خود یکی از جمله همین افراد است که در بدو ورود به باشگاه استقلال با جملاتی پرطمطراق وعده درآمدزایی داده بود. عبدیان 13 تیر سال جاری مصاحبهای انجام داد که در آن عینا به درآمدزا بودن اعضای هیأتمدیره اشاره کرد. او در بخشی از مصاحبه بلند بالای خود چنین گفته بود: «استقلال ۵ عضو هیأتمدیره اقتصادی میخواهد که درآمد کسب کنند. هیأتمدیره باید توان این را داشته باشد که اگر روزی باشگاه دچار مشکل شد، از جیب خود خرج کند و مدتی بعد آن پول را دریافت کند». اگر چه امروز اعتراضهای گسترده بازیکنان و مربیان سطح عملکرد عبدیان و همکارانش را به وضوح نمایان میکند اما از عضو هیأتمدیره استقلال باید پرسید آیا اجاره برند باشگاه درآمدزایی است و صرفا عقد قرارداد با یکی دو شرکت تبلیغاتی میتواند پاسخگوی نیازهای امروز باشگاه استقلال باشد؟ از عبدیان که در امور نقل و انتقالاتی استقلال هم دخالت دارد باید سؤالهای مهمتری هم پرسید؛ اینکه جز خرید بازیکنی که در لیست مازاد پرسپولیس قرار داشت چه کار مثبتی برای این باشگاه انجام داده است؟ استقلال در آینده میتواند به کدام یک از دستاوردهای سختافزاری او دلخوش باشد؟ البته مقصر اصلی همان وزارت ورزش است که با وارد کردن چنین افرادی به استقلال و پرسپولیس این فضای عجیب را خلق کرده است.