printlogo


کد خبر: 230629تاریخ: 1399/11/29 00:00
چگونه استقلال بعد از مدت‌ها صدرنشینی، در پایان نیم‌فصل ناگهان به پله سوم سقوط کرد؟
بار کج

نیم‌فصل اول لیگ برتر برای آبی‌پوشان خوب به پایان نرسید و سرمربی این تیم با چالش‌های فراوانی در این روزها مواجه است. استقلال با اینکه بیشترین سهم را در صدرنشینی نیم‌فصل اول داشت و بیش از سایر تیم‌ها طعم قرار گرفتن در صدر جدول را چشید اما در هفته‌های پایانی نیم‌فصل نتایج بدی گرفت تا در پایان نیم‌فصل به رده سوم نزول کند و حالا سرمربی و اعضای هیات‌مدیره این باشگاه با چالش بزرگی از سوی هواداران مواجه باشند. آبی‌پوشان تا دیدار برابر تراکتور در تبریز مشکلی نداشتند. آنها روزی که با ۳ گل شاگردان مسعود شجاعی را شکست دادند، شرایط مطلوبی داشتند، اما بعد از آن ۴ هفته متوالی کابوس‌وار بر این تیم گذشت تا با از دست دادن امتیازات متوالی زیادی، سرانجام در هفته پانزدهم با ۲ پله نزول در جدول مواجه شوند. استقلالی‌ها در ۴ هفته پایانی نیم‌فصل ابتدا در خانه مغلوب سایپا شدند. آنها سپس در مسجدسلیمان مقابل تیم نفت به نتیجه تساوی رسیدند. در تنها پیروزی هفته‌های پایانی نیم‌فصل، استقلال نساجی را در ورزشگاه آزادی شکست داد و سرانجام در اصفهان با ۲ گل مغلوب سپاهان شد تا از ۱۲ امتیاز پایانی تنها ۴ امتیاز گرفته باشد. اما نکته‌ای که در این میان حائز اهمیت است، جز سپاهان که در بالای جدول قرار دارد و یکی از مدعیان قهرمانی است، آبی‌پوشان مقابل سایپا که در رده سیزدهم قرار دارد شکست خوردند و مقابل نفت مسجدسلیمان که در رده دهم قرار دارد متوقف شدند. تنها پیروزی این تیم نیز مقابل نساجی به دست آمد که در رده پانزدهم جدول قرار دارد. آبی‌پوشان در حالی بر نساجی با یک گل دیرهنگام در ورزشگاه آزادی غلبه کردند که نساجی در هر 5 بازی پایانی شکست خورد و عملا ضعیف‌ترین تیم هفته‌های پایانی نیم‌فصل نخست بود. آبی‌ها که از ابتدای فصل نحوه بازی آنها با انتقاداتی از سوی کارشناسان و هواداران مواجه بود، با چنین روند نتیجه‌گیری در هفته‌های پایانی مواجه بودند که منجر به نزول این تیم به رده سوم جدول شد. 
 
* کار برای فکری سخت‌تر شده است
مخالفت با فکری موضوعی نیست که تازگی داشته باشد. از همان ابتدا هم بسیاری از هواداران و پیشکسوتان استقلال فکری را گزینه مناسبی برای سرمربیگری در استقلال نمی‌دانستند، چون معتقد بودند فکری کم‌تجربه و فاقد پختگی لازم برای هدایت آبی‌پوشان است. حالا که عکس‌العمل فکری به انتقادات را می‌بینیم مشخص می‌شود حق با مخالفان فکری بوده است. جدا از این شرایط، بحث بازگشت استراماچونی‌ به استقلال و دلخوری هواداران از مربیان استقلالی آبی‌‌پوشان هم مزید بر علت بود تا کار برای فکری از همان روز اول سخت باشد. البته ناگفته نماند انتخاب محمود فکری برای هدایت آبی‌پوشان در آن زمان به نوعی تنها انتخابی بود که می‌توانست بین هواداران استقلال تا حدود زیادی وفاق به وجود بیاورد؛ خیلی‌ها از بازگشت امیر قلعه‌نویی نگران بودند و بسیاری از مجیدی قطع امید کرده بودند و یکی، دو چهره‌ دیگر هم که می‌توانستند به کار استقلال بیایند با تیم‌های دیگر قرارداد امضا کرده بودند، مانند نکونام که با فولاد خوزستان قرارداد داشت. با این اوصاف فکری به گزینه اصلی و تنها اولویت مدیران استقلال برای سرمربیگری تیم تبدیل شد. البته اگر فکری در انتخاب همکاران خود با دقت و توجه بیشتری عمل می‌کرد، شاید شرایطش بسیار متفاوت‌تر با شرایطی بود که در حال حاضر با آن دست و پنجه نرم می‌کند ولی نوع رفتار و عملکرد فکری در انتخاب همکارانش هم تا حدود زیادی نظرات را درباره او تغییر داد، استفاده از همکاران کم‌تجربه و فاقد رزومه‌ مناسب و بی‌توجهی به تقویت کادر فنی با افراد بادانش و تجربه، فکری را روز‌به‌روز از هواداران دورتر کرد و کار به جایی رسید که حتی در روز پیروزی آبی‌‌پوشان هم فکری از تیغ انتقادات و اعتراضات هواداران در امان نمی‌ماند. باخت به سپاهان باعث شد کار سخت فکری در استقلال سخت‌تر هم شود. حالا توپ در زمین فکری است که چگونه به آن ضربه بزند، هر چند بسیاری از مشکلات استقلال ریشه در جای دیگر دارد اما نوع رفتار فکری باعث شده او هم در مظان اتهام قرار داشته باشد و هواداران استقلال یکصدا خواهان استعفا یا اخراج او باشند. با این شرایط باید منتظر بمانیم و ببینیم مدیران باشگاه درباره فکری چه تصمیمی خواهند گرفت و آیا فکری درباره ترکیب کادر فنی تجدیدنظر خواهد کرد یا خیر.
 
* وقتی کاپیتان تیم به فکر خودش است
اگر دنبال دلیل مشکلات این روزهای استقلال هستید، با نگاهی به شرایط این باشگاه می‌توانید خیلی زود جواب سوال‌تان را بگیرید. استقلال بزرگ‌تر ندارد و این بزر‌گ‌ترین مشکل این روزهای این تیم است. استقلال در این فصل انواع و اقسام مشکلات را تجربه کرده است که شاید مهم‌ترین دلیل به وجود آمدن این شرایط به نبود بزرگ‌تر برگردد. در هیات‌مدیره استقلال همه با هم اختلاف نظر دارند، همه می‌گویند فکری برکنار شود اما هر کس گزینه خود را دارد، یکی می‌گوید امیر قلعه‌نویی، یکی فرهاد مجیدی را می‌خواهد و دیگری برای سرمربیگری علیرضا منصوریان دندان تیز کرده است. هیچ کس در بین اعضا نیست که در بین دیگران مقبولیت داشته باشد و بتواند در تصمیم‌گیری اتفاق نظر ایجاد کند. اما چرا بعد از گذشت 15 هفته محمود فکری به این روز افتاده است و تقریبا دیگر کسی در بین هواداران خواهان بقای او نیست؟ بی‌تردید یکی از دلایل اصلی این مساله فنی است اما نمی‌توان نبود یک بزرگ‌تر کنار فکری را در رخ دادن این اتفاق بی‌تاثیر دانست. فکری در طول نیم‌فصل حضور در استقلال نشان داد
نه خودش توان مدیریت حواشی را دارد و نه فردی مثل مرحوم منصور پورحیدری را کنار خود حس می‌کند که حداقل افراد اطراف تیم به حرمت او حاشیه درست نکنند. در اینکه پرویز مظلومی یکی از بزرگان تاریخ استقلال است شکی نیست ولی او به عنوان سرپرست تیم هرگز نتوانسته حواشی تیم را جمع کند و بعضی مواقع با عملکردش ناخواسته حواشی این تیم را بیشتر هم کرده است. اما در این بین نباید از نقش بزرگ‌تر درون زمین استقلال هم غافل شد، جایی که وریا غفوری هرگز بین بازیکنان این تیم آن مقبولیتی که یک کاپیتان لازم دارد را ندارد؛ مقبولیتی شبیه به آنچه در سال‌های قبل پژمان منتظری و مهدی رحمتی و حتی خسرو حیدری در استقلال داشتند یا نقشی که امروز سیدجلال حسینی در پرسپولیس ایفا می‌کند. طبیعی است وقتی کاپیتان یک تیم در اعتراض به مسائل فنی درخواست تعویض می‌کند و در شرایطی که تیم برای کسب 3 امتیاز بازی نیاز به گل دارد استادیوم را ترک می‌کند، دیگر بازیکنان حسابی رویش
باز نمی‌کنند و نمی‌تواند تیم را جمع کند، چرا که خودش قبلا بزرگ‌ترین حاشیه را وارد تیم کرده است. بازیکن از خودش می‌پرسد شبی که قرار بود همه درباره مشکلات باشگاه حرف بزنند، کاپیتان که ناسلامتی بزرگ‌تر تیم هم هست، کجا رفت؟ یکی از وظایف کاپیتان یک تیم این است که اگر بازیکنان قرار است در اعتراض به مشکلات مالی واکنشی نشان بدهند آنها را دعوت به آرامش کند اما آیا وریا غفوری که خودش 17 روز پیش به باشگاه نامه ‌زده بود که اگر تا 10 روز آینده پول خود را نگیرد قراردادش را فسخ می‌کند می‌تواند به بازیکنان بگوید به پول فکر نکنید و هواداران را در نظر بگیرید؟ آیا جلال حسینی به عنوان کاپیتان رقیب چنین کاری می‌کند یا سعی دارد حواشی پرسپولیس را به نفع منافع تیم جمع کند؟ کجا دیدید سیدجلال اعتراض شخصی انجام بدهد؟ او اگر لازم باشد اعتصاب گروهی را هدایت می‌کند اما هیچ‌گاه خرج خود را از بازیکنان جدا نکرده است. همه اینها نشان می‌دهد چرا استقلال به این روز افتاده است، همه در این تیم دنبال منفعت خودشان هستند، گویی یادشان رفته این تیم روزگاری در فوتبال ایران آقایی می‌کرد.  

Page Generated in 0/0139 sec