printlogo


کد خبر: 230779تاریخ: 1399/12/3 00:00
تفاوت سرخابی‌ها در رسیدن به موفقیت!
کیمیای آرامش

زهره فلاح‌زاده: تفاوت استقلال و پرسپولیس در چیست که قرمزها همیشه باصلابت و بدون حاشیه به ساحل آرامش و افتخار می‌رسند اما آبی‌ها در دریای پرتلاطم حاشیه‌ گیر می‌کنند و افتخاری هم نصیب‌شان نمی‌شود؟
همین چند وقت پیش بود که مهدی رسول‌پناه، رئیس سابق هیأت‌مدیره پرسپولیس در کف خیابان سفره دلش را باز کرد و حرف‌هایی عجیب با الفاظ زشت را بیان کرد که انتشار صحبت‌هایش باعث شد با روی خجل‌ نامه استعفایش را برای وزیر ورزش ارسال کند. نکته مهم این بود که حرف‌های رسول‌پناه هم توهین به مردم شمال کشور بود، هم مربی خود را به دلالی متهم کرد و هم به بازیکنان تیمش توهین‌های زشتی کرد. اما رسانه‌ها و خبرنگاران و حتی هواداران پرسپولیس چندان به این موضوع واکنشی نشان ندادند تا تیم‌شان بتواند در فینال لیگ قهرمانان با آرامش و تمرکز لازم به میدان برود. در واقع قرمزها به معنای واقعی برای رسیدن به موفقیت همدل و متحد می‌شوند. آنها برای حل مشکلات مالی همه تلاش خود را می‌کنند و عضو جدید نیامده، حساب باشگاهش را پر می‌کند. تیم یحیی گل‌محمدی با آنکه باز هم در آسیا ناکام بود و حتی رنگ برد را در ۴ بازی پی در پی لیگ برتر ندید اما از طرف هواداران و رسانه‌ها کمتر مورد حمله قرار گرفت. پرسپولیسی‌ها در فضای مجازی چندان فعالیت ندارند و خبرنگاران آنها با هم دعوا بر سر «من بهترم و من اولم» ندارند. بازیکنان‌شان مصاحبه جنجالی نمی‌کنند و سعی می‌کنند حواشی را بی‌سر‌و‌صدا دور کنند. 
اما در استقلال خبری از آرامش نیست. در واقع این روزها آبی‌ها خودشان منبع حاشیه شده‌اند. آنها چه در این فصل که در صدر بودند و چه فصول گذشته که در رسیدن به جایگاه اول ناکام بودند، نتوانستند حواشی را کنترل کنند. 
روزی که استقلال در داربی بازی ضعیفی به نمایش گذاشت، بازیکنان تیم به جای سر پایین انداختن و پذیرفتن ایرادات خود، دلیل نتیجه نگرفتن را نداشتن تمرکز بابت نگرفتن حق و حقوق‌شان عنوان کردند. هفته بعد پول به حساب‌شان واریز شد اما برای آنها این پرداختی‌ها عددی حساب نمی‌شد تا باز هم ایراد بگیرند. استقلال مقابل نفت مسجدسلیمان به تساوی رسید و بازیکنان از هواداران خواستند به تیم فرصت دهند و حتی برخی از آنها علت نارضایتی هواداران را دست‌های پشت پرده عنوان کردند. آنها در مصاحبه‌های خود به حمایت از مربی‌شان پرداختند اما درست یک هفته بعد و مقابل نساجی، کاپیتان استقلال درون زمین عصبانی شد و رفتار عجیبی از خود نشان داد و در نهایت ورزشگاه را هم ترک کرد. جالب اینکه چند بازیکن تیم در مصاحبه‌های خود به نحوه سرو غذا نیز ایراد گرفتند تا حواشی و رفتارهای بچگانه آنها تیم صدرنشین را بیش از پیش در باتلاق اسیر کند. 
پرداخت حق و حقوق بازیکنان وظیفه مدیران استقلال است که باید سر موعد انجام شود اما بدون شک همه این بازیکنان می‌دانند بدهی‌های سرسام‌آوری که تمامی هم ندارد مانع سر قول ماندن مدیران شده است. استقلالی که هر چه از کارگزار می‌گیرد باید بزند به یک زخم کهنه، قطعا نمی‌تواند همه دردها را یک‌شبه مداوا کند. در ۴ ماه اخیر، ۷۲ میلیارد تومان پول به باشگاه استقلال آمده که صرف باز شدن پنجره نقل و انتقالات، اخذ مجوز حرفه‌ای، حقوق بازیکنان داخلی و خارجی و هزینه‌های دیگر شده است. این میزان دریافتی در تاریخ باشگاه استقلال بی‌سابقه است. اما هر چه پول می‌آید، به چشم نمی‌آید، چرا که هیچ‌گاه بدهی‌های این باشگاه تمامی ندارد. داروی شفابخشی هم نیست که باشگاه را از این بیماری مهلک نجات دهد. البته وقتی قرارداد بازیکنی از یک میلیارد فصل گذشته به طرز عجیبی دست‌کم ۴ برابر می‌شود، اگر ۲۰ درصد هم بگیرد، مبلغ ناچیزی نیست. 
سقف قرارداد بازیکنان ماشین‌سازی ۳۰۰ میلیون تومان است که تا به امروز ۲۰ درصد گرفته‌اند، یعنی ۶۰ میلیون تومان. این در حالی است که بازیکنان استقلال با همان ۲۰ درصد، نزدیک به یک میلیارد تومان گرفته‌اند!
البته مدیران باشگاه باید به فکر حل این مشکل باشند تا شاید دیگر بازیکنی به دلیل حقوق عقب‌افتاده‌اش در زمین مسابقه راه نرود که تیمش صدر جدول را از دست دهد. اگر درد استقلال فقط عدم پرداخت حقوق بازیکنانش است، مدیران تیم این مشکل را حل کنند تا دیگر جای بهانه‌ای نباشد. 
تیمی که بخواهد به موفقیت برسد، به صبر، آرامش و اتحاد نیاز دارد؛ ۳ ویژگی‌ای که در استقلال به هیچ عنوان دیده نمی‌شود! تا زمانی که آبی‌ها نتوانند مشکلات درون‌تیمی خود را رفع کنند، نمی‌توانند جام قهرمانی را هم لمس کنند. درست مثل ۸ سال گذشته که هیچ موقع آرام نبودند و تنها دیگران را عامل ناکامی‌های تیم خود ‌دانستند. در سرزمین آبی‌ها حسادت، سهم‌خواهی و منفعت‌طلبی جلوی رسیدن به موفقیت را گرفته و آنقدر که خودی‌ها خنجر از پشت زدند، نیاز به وجود دشمن نبوده است. 
قبل از رسیدن به یک دهه ناکامی، باید کاری کرد!
***
 کسی در امان نیست
رفتار هواداران تیم استقلال در تمرینات اخیر این تیم برای نخستین‌بار نیست که در تاریخ این باشگاه اتفاق می‌افتد. 
شکست تیم استقلال مقابل سپاهان یک بار دیگر این تیم را دچار حواشی عجیبی کرد. محمود فکری که تیمش تا پیش از این بازی صدرنشین لیگ برتر بود به یکباره در آستانه اخراج از استقلال قرار گرفت. هجمه‌ای که بخشی از هواداران استقلال علیه فکری راه انداخته بودند سبب شد این مربی جایگاه خود را در استقلال متزلزل ببیند و این اتفاق در حال رخ دادن هم بود اما در نهایت فکری با اما و اگرهایی در استقلال ماندنی شد. 
هواداران استقلال که مقابل ساختمان این باشگاه تجمع کرده بودند از فکری بشدت انتقاد کردند و حتی خواستار جدایی او از استقلال شدند. درباره عملکرد فکری در استقلال می‌توان نقد‌های متعددی انجام داد اما او سابقه زیادی در استقلال دارد و سال‌ها بازوبند کاپیتانی این تیم را هم بسته؛ رسم ناخوشایند روزگار و رویه اشتباهی که در فوتبال ایران وجود دارد باعث شد هوادارانی که بسیاری از آنها حتی دوران بازیکنی فکری را هم به یاد ندارند علیه او جبهه‌گیری کنند. این هواداران حتی به پرویز مظلومی که سال‌ها ستاره استقلال بود و به عنوان سرمربی هم نتایج خوبی با این تیم گرفت هم رحم نکردند. 
در فوتبال ایران و بویژه در ۲ تیم پرهوادار استقلال و پرسپولیس، تصمیمات بر اساس نظرات هواداران گرفته می‌شود. زمانی ناصر حجازی را همین هواداران هو کردند و صحبت‌های ناپسندی علیه او انجام دادند و این بار این اتفاق برای فکری در حال رخ دادن است. منصوریان هم پیش از اینکه سرمربی استقلال شود یکی از محبوب‌ترین چهره‌های استقلال بود و در هر بازی این تیم پیراهن شماره ۱۰ منصوریان روی دستان هواداران به اهتزاز درمی‌آمد اما در روز‌های پایانی سرمربیگری منصوریان در استقلال همین هواداران به قدری علیه او فشار و هجمه وارد کردند که انگار این مربی هیچ وقت محبوبیتی بین آنها نداشته است. 
در اینکه هوادار حق دارد نسبت به عملکرد تیم محبوب خود نظر بدهد شکی نیست اما چنین برخوردی با فکری و سایر مربیانی که زمانی اسطوره هواداران محسوب می‌شدند به هیچ عنوان پسندیده نیست. همین رفتار‌هاست که بسیاری از بازیکنان ترجیح می‌دهند بیشتر از اینکه منفعت تیم را در نظر بگیرند منافع خود را دنبال کنند، چرا که سرنوشت بازیکنانی که بهترین سال‌های دوران ورزشی خود را در یک تیم سپری کرده‌اند برای آنها درس عبرت شده است. 
این روز‌ها تنها چیزی که باعث شده برخی ستاره‌های سابق فوتبال ایران دوباره محبوب شوند «مرگ» است. تا پیش از درگذشت میناوند و انصاریان، همگان فراموش کرده بودند که این دو چقدر در فوتبال ایران حضور داشتند و درخشیدند اما همین که خبر فوت این دو پیشکسوت فوتبال منتشر شد مرثیه‌سرایی‌های فراوانی برای آنها صورت گرفت و مدام بازی‌های‌شان در پرسپولیس و تیم‌ ملی دست به دست شد؛ مثل همان اتفاقاتی که پس از درگذشت ناصر حجازی رخ داد. 
اینکه حرمت بزرگان فوتبال ایران حفظ شود به این معنا نیست که اشتباهات آنها نادیده گرفته شود، بلکه باید انتقاد‌ها در چارچوب احترام باشد نه بی‌احترامی. فوتبال ایران مملو از معضلات فراوان اخلاقی است و هر زمان که این مشکلات فرهنگی حل شود آن وقت است که می‌توان ادعا کرد فوتبال ایران فوتبال نجیبی است، در غیر این صورت همه صحبت‌هایی که درباره اخلاق‌مداری در فوتبال ایران مطرح می‌شود در حد همان شعار باقی می‌ماند.

Page Generated in 0/0068 sec