printlogo


کد خبر: 230786تاریخ: 1399/12/3 00:00
مروری بر محوری‌ترین عناصر منشور روحانیت

امام خمینی(ره)، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی 32 سال پیش، سوم اسفندماه سال ۱۳۶۷، در پیامی که بعدها منشور روحانیت نام گرفت، خطاب به طلاب و حوزویون، شاخص‌های یک روحانی تراز انقلاب اسلامی را ترسیم کردند؛ منشوری که به صورت مشخص، موضع‌گیری انتقادی امام علیه ۲ جریان تحجر و سکولاریسم را به تصویر می‌کشد.  مروری اجمالی خواهیم داشت بر رئوس مهم‌ترین فرازهای نامه تاریخی امام به روحانیت. 
 
* تأکید امام(ره) بر تاریخ پرافتخار  حوزه علمیه
امام خمینی(ره) در ابتدای منشور روحانیت به تلاش‌ها، مجاهدات و مبارزات علمای راستین در طول تاریخ پرافتخار اسلامی و شیعی اشاره کرده و ویژگی‌ها و مشخصات زرین این شاگردان مکتب رسول‌الله را تبیین می‌کنند. تاکید بر این تاریخ پرافتخار، از ۲ جنبه مهم است؛ از یک طرف گذشته حوزه و خدمات آن به فرهنگ ناب اسلامی را معرفی می‌کند و از طرف دیگر خط اصلی حوزه را که باید توسط آیندگان دنبال شود آشکار می‌سازد. امام در این بخش از منشور روحانیت می‌نویسند:
«اگر فقهاى عزیز نبودند، معلوم نبود امروز چه علومى به عنوان علوم قرآن و اسلام و اهل‌بیت -‌علیهم‌السلام- به خورد توده‏ها داده بودند». ایشان در بخش دیگری با اشاره به مبارزات سیاسی و اجتماعی روحانیت در طول تاریخ، می‌فرمایند:
«روحانیت متعهد، به خون سرمایه‌داران زالو‌صفت تشنه است و هرگز با آنان سر آشتی نداشته و نخواهد داشت. آنها با زهد و تقوا و ریاضت درس خوانده‌اند و پس از کسب مقامات علمی و معنوی نیز به همان شیوه زاهدانه و با فقر و تهیدستی و عدم تعلق به تجملات دنیا زندگی کرده‌اند و هرگز زیر بار منت و ذلت نرفته‌اند. دقت و مطالعه در زندگی علمای سلف، حکایت از فقر و در نهایت روح پرفتوت آنان برای کسب معارف می‌کند که چگونه در پرتو نور شمع و شعاع قمر تحصیل کرده‌اند و با قناعت و بزرگواری زیستند».
 
* هشدار امام نسبت به «مارهای خوش‌خط ‌و خال حوزه»
تمجید حضرت امام از روحانیت و حوزه‌های علمیه به معنای تایید تمام‌عیار آنچه در روحانیت وجود داشته و دارد، نبوده است. امام خمینی در ادامه نامه خود با انتقاد از متحجرین و مقدس‌نماهایی که ضربه‌های مهلکی بر پیکر مکتب پیشرو و نجات‌بخش اسلام وارد کرده‌اند، تعابیر تندی را علیه این جریانات واپسگرا به کار می‌برند و تاکید می‌کنند: 
«البته (این تمجیدها) بدان معنا نیست که ما از همه روحانیون دفاع کنیم، چرا که روحانیون وابسته و مقدس‌نما و تحجرگرا هم کم نبودند و نیستند. در حوزه‌های علمیه هستند افرادی که علیه انقلاب و اسلام ناب محمدی فعالیت دارند. امروز عده‌ای با ژست تقدس‌مآبی چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام می‌زنند که گویی وظیفه‌ای غیر از این ندارند. خطر تحجرگرایان و مقدس‌نمایان احمق در حوزه‌های علمیه کم نیست. طلاب عزیز لحظه‌ای از فکر این مارهای خوش خط ‌و‌ خال کوتاهی نکنند، اینها مروج اسلام آمریکایی‌اند و دشمن رسول‌الله. آیا در مقابل این افعی‌ها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود؟ عده‌ای مقدس‌نمای واپسگرا همه چیز را حرام می‌دانستند و هیچ‌کس قدرت این را نداشت که در مقابل آنها قد علم کند. خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختی‌های دیگران نخورده است».
 
* سکولاریسم؛ آن روی سکه تحجر
دغدغه و نگرانی دیگر رهبر فقید انقلاب اسلامی در منشور روحانیت محدود به تحجر و مقدس‌مآبی در حوزه نمی‌ماند و به مقوله جدایی دین از سیاست یا سکولاریسم نیز می‌پردازند. امام بارها در طول حیات مبارک خود و بویژه در منشور روحانیت، نسبت به سکولاریسم که آن را «بلیه عظیم جهان اسلام» می‌خوانند، اعلام خطر کرده و به روحانیون و طلاب جوان در این باره هشدار‌های متعدد می‌دهند:
«اولین و مهم‌ترین حرکت (علیه روحانیت و حوزه)، القای شعار جدایی دین از سیاست است که متأسفانه این حربه در حوزه و روحانیت تا اندازه‌ای کارگر شده است تا جایی که دخالت در سیاست دون ‌شأن فقیه و ورود در معرکه سیاسیون تهمت وابستگی به اجانب را به همراه می‌آورد. وقتی شعار جدایی دین از سیاست جا افتاد و فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احکام فردی و عبادی شد و قهراً فقیه هم مجاز نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست «و» حکومت دخالت نماید، حماقت روحانی در معاشرت با مردم فضیلت شد. به زعم بعض افراد، روحانیت زمانی قابل احترام و تکریم بود که حماقت از سراپای وجودش ببارد و الا عالم سیاس و روحانی کاردان و زیرک، کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه داشت. و این از مسائل رایج حوزه‌ها بود که هر کس کج راه می‌رفت متدین‌تر بود. یاد‌ گرفتن زبان خارجی، کفر و فلسفه و عرفان، گناه و شرک به ‌شمار می‌رفت. در مدرسه فیضیه فرزند خردسالم، مرحوم مصطفی از کوزه‌ای آب نوشید، کوزه را آب کشیدند، چرا که من فلسفه می‌گفتم. تردیدی ندارم اگر همین روند ادامه می‌یافت، وضع روحانیت و حوزه‌ها، وضع کلیساهای قرون وسطی می‌شد که خداوند بر مسلمین و روحانیت منت نهاد و کیان و مجد واقعی حوزه‌ها را حفظ نمود». 

Page Generated in 0/0058 sec