گفتوگوی «وطنامروز» با آیتالله سیدجمالالدین دینپرور رئیس بنیاد بینالمللی نهجالبلاغه
اشکان صدیق*: فردا سیزدهم رجب سالروز میلاد پربرکت مولود کعبه، بهانه مناسبی است تا به موضوع نهجالبلاغه و جایگاه آن در شؤون مختلف زندگی فردی و اجتماعی خودمان بپردازیم؛ کتابی که کلمه به کلمه آن، یک بنای باشکوه را رقم میزند که هرکس به تماشای آن بنشیند، بیاختیار در برابر جلال آن تعظیم خواهد کرد. نهجالبلاغه کتابی است که سالیان سال توجه اندیشمندان و متفکران را از هر دین و مذهبی به خود معطوف کرده است. برای شرح و نشر و گسترش این کتاب پراهمیت، بزرگان و علمای بسیاری تلاشها و مجاهدتهای خالصانهای کردهاند. یکی از علمای معاصر ما که زندگی خود را وقف نشر معارف نهجالبلاغه کرده، آیتالله سیدجمالالدین دینپرور است. ایشان که محضر اساتید بزرگی چون آیتالله بروجردی، امام خمینی و علامه طباطبایی را درک کرده، از اوایل انقلاب با کمک معنوی و مادی بزرگان انقلاب همچون شهید مطهری و شهید بهشتی اقدام به تاسیس بنیاد بینالمللی نهجالبلاغه کرد. این بنیاد در تمام سالهای بعد از انقلاب تمرکز ویژه خود را به استخراج معارف نهجالبلاغه و نشر آن معطوف کرده است. آیتالله سیدجمالالدین دینپرور در گفتوگو با «وطنامروز» ماجرای دلدادگیاش به کتاب نهجالبلاغه را شرح داد. ایشان ضمن بیان دستاوردهای بنیاد بینالمللی نهجالبلاغه اظهار داشت: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، نهجالبلاغه از غربت در محافل فکری و فرهنگی در آمد اما همچنان در فرآیند قانونگذاری و اجرا وارد نشده است. فرامین امیرالمومنین باید به شکل طرحها و لوایح قانونی وارد فرآیند حکمرانی شود. فراموش نکنیم نهج یعنی راه و روش. زمانی سیدرضی، منتخب خطبهها و کلمات امیرالمومنین را به خاطر بلاغت و فصاحتش، نهجالبلاغه نامید و اکنون ما باید این بیانات را که شاخصه اسلامی بودن یک نظام سیاسی است، نهجالحکومه بنامیم، یعنی راه و رسم حکمرانی. متن گفتوگوی «وطنامروز» با آیتالله سیدجمالالدین دینپرور، رئیس بنیاد بینالمللی نهجالبلاغه در ادامه میآید.
* روزنامهنگار
***
* حضرت آیتالله! به عنوان نخستین سوال لطفا بفرمایید از چه زمانی به صورت جدی نهجالبلاغه را محور کارهای خود قرار دادید و چه روندی طی شد تا بنیاد بینالمللی نهجالبلاغه تشکیل شد؟
من از ابتدای دوران طلبگی با کتاب شریف نهجالبلاغه انس داشتم و کموبیش مطالعه و مداقه میکردم و در عبارات و خطبهها و نامهها و حکمتها، تدبر و تفکر میکردم. درباره بنیاد نهجالبلاغه اما باید عرض کنم تشکیل این بنیاد با خیر و برکت متصل به امر الهی و اشارهای از طرف خود مولا علی(ع) بود. من در اوایل خدمت علامه امینی رسیدم و از ایشان پرسیدم شما چطور به فکر تالیف کتاب الغدیر افتادید؟ ایشان گفتند ما سالها نجف درس میخواندیم و درس میدادیم و در محضر امیرالمومنین(ع) بودیم. روزی به حرم مطهر رفتم و خدمت حضرت عرضه داشتم آقا ما سالهاست در خدمت شماییم و مشغول تحصیل و تدریس هستیم، اگر امکان دارد یک کاری که مرضی رضای خودتان هست را به ما محول کنید. علامه امینی گفتند وقتی از حرم آمدم بیرون فکر تالیف کتاب الغدیر به ذهن بنده خطور کرد. بنده نیز به تاسی از علامه امینی به ذهنم خطور کرد که چقدر خوب است حضرت امیر کاری را هم به ما محول کنند و لیاقت خدمتی را به محضر ایشان داشته باشم. این نیت را من کردم. روزی سال ۵۳ در اتاقی نشسته بودم و همینطور بدون فکر و مطالعه با خودکاری که در دست داشتم روی کاغذ نوشتم بنیاد نهجالبلاغه. دنبال این ایده را گرفتم و در این رابطه شهید مطهری و شهید بهشتی هم کمکهای بسزایی کردند. تا اینکه سال ۶۰ کار جدی شد و ما درصدد برگزاری یک کنگره به نام کنگره هزاره نهجالبلاغه برآمدیم. در واقع تشکیل بنیاد نهجالبلاغه به عنایت الهی بود و دعای بنده مستجاب شد.
* به نقش شهید مطهری و شهید بهشتی در تشکیل این بنیاد اشاره فرمودید، اگر امکان دارد در این زمینه بیشتر توضیح بفرمایید.
مرحوم شهید مطهری و مرحوم شهید بهشتی در این زمینه واقعا بسیار مشوق و حامی بودند. حتی شهید بهشتی کمک مالی هم به بنیاد میکرد. شهید مطهری یک بار یکی از آقایان را که در خیابان دیده بود به ایشان گفته بود فلانی یک بنیادی برای نهجالبلاغه ایجاد کرده است، شما او را کمک کنید. به هر حال این ۲ بزرگوار این تاییدات و توجهات را نسبت به ما و فعالیتهای ما داشتند و همیشه پشتیبان و دلگرمیای برای کارهای ما بودند.
* عنایت و توجه امام خمینی و مقام معظم رهبری نسبت به این بنیاد و فعالیتهای آن در طول سالهای پس از انقلاب چه میزان بوده است؟
اولا باید بگویم که مرحوم امام خمینی(ره) در وصیتنامهشان به اهمیت و جایگاه نهجالبلاغه اشاره کردهاند و جملات بسیار جالبی در این زمینه دارند. ثانیا وقتی سال ۶۰ ما تصمیم به برگزاری کنگره هزاره نهجالبلاغه گرفتیم، نگران این مساله بودیم که به دلیل شرایط خاص آن سال و مسائل جنگ تحمیلی و ترورهای گروهکهای مختلف، امام استقبالی از برگزاری این کنگره نکنند. از طرفی فکر کردیم که برگزاری این کنگره بدون پیام امام جلوه و صورت خوبی ندارد، لذا رفتیم خدمت حضرت امام. وقتی این مساله را با امام مطرح کردیم ایشان بدون معطلی و بدون اینکه مساله جنگ و ترورها را مطرح کنند، فرمودند من برای این کنگره پیام میدهم. یک هفته مانده بود به آغاز کنگره و ما درگیر تامین مقدمات کنگره بودیم که با توجه به ناآرامیهای آن زمان و اطمینان بیشتر دوباره خدمت حضرت امام رسیدم و ایشان بدون درنگ گفتند برگزار کنید و من هم پیام میدهم. امام پیام جانانهای به کنگره ارسال فرمودند و در قسمتی از این پیام خطاب به حضار در این کنگره فرمودند:
«اینک امید آن است که شما دانشمندان و متفکران متعهد که در کنگره ارجمند هزاره نهجالبلاغه گرد هم آمدید، ابعاد عرفانی و فلسفی و اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و نظامی و فرهنگی و دیگر بعدها را به مقدار میسور بیان فرمایید و این کتاب بزرگ را به جوامع بشری معرفی نموده و عرضه دارید که این متاعی است که مشتری آن انسانها و مغزهای نورانی است».
این پیام نورانی امام ما را تشویق و ترغیب کرد که این کار را ادامه دهیم که بحمدالله تا ۱۷ کنگره این کار را ادامه دادیم. این پیام امام و تشویقهای ایشان نشان از این دارد که چقدر ایشان به نهجالبلاغه اعتقاد و عنایت داشتند. مقام معظم رهبری نیز از همان آغاز مشوق ما بودند و حتی با وجود مسؤولیت سنگینی که داشتند در ۳ کنگره ما در دهه ۶۰ شرکت کردند. در کنگره اول که سال ۶۰ برگزار شد ایشان تحت عنوان حکومت در نهجالبلاغه سخنرانی علمی فوقالعادهای کردند. در کنگره چهارم که سال ۶۳ برگزار شد ایشان تحت عنوان نگاهی به ویژگیهای دوران زمامداری علی(ع) نیز سخنرانی جالبی داشتند. همچنین در کنگره پنجم که سال ۶۴ و در حسینیه ارشاد برگزار شد، شرکت کرده و تحت عنوان لزوم گسترش تعلیمات نهجالبلاغه در جهان اسلام به ایراد سخنرانی پرداختند. ایشان با عشق و علاقهای خاص تشریف میآوردند و ما و مردم را نسبت به مطالعه و فعالیت پیرامون نهجالبلاغه تشویق میکردند.
* بنیاد نهجالبلاغه در فضای بینالملل و ارتباط با سایر فرق و ادیان فعالیتهایی جهت نشر آموزههای نهجالبلاغه داشته است. بازخورد و واکنش غیرشیعیان و غیرمسلمانان در مواجهه با تعالیم نهجالبلاغه و شخصیت امیرالمومنین چگونه بوده است؟
ما در این کنگرههایی که برگزار میشد از شخصیتهای مختلف در کشورهای مختلف با عقاید و مذاهب متنوع دعوت میکردیم. عجیب بود که در این ۱۷ کنگره که از اهل سنت و مسیحیت و سایر فرق و ادیان دعوت میشد، یک نفر به ما اعتراض نکرد که شما بین مذاهب اختلافافکنی میکنید، بلکه همه استقبال میکردند و این کنگرهها خیلی موثر بود. یکی از دانشمندان پاکستانی که از اهل تسنن بود بعد از برگزاری یکی از کنگرهها آمد پیش من و گفت میخواهم چند دقیقه با شما صحبت کنم. گفتم بفرمایید. گفت من از امروز دیگر سنی نیستم، این کنگره و این مطالب به قدری جالب بود که من تحت تاثیر قرار گرفتم. هر دفعه که غیرشیعیان را به کنگره دعوت میکردیم، اینها از کلمات حضرت در نهجالبلاغه تعجب میکردند و با اشتیاق مطالب را پیگیری میکردند. یادم هست یک سال، 13 رجب در یکی از دانشگاههای هند مراسم داشتیم. مراسمی باشکوه در یک سالن سخنرانی بسیار بزرگ که شاید ۲ یا ۳ برابر سالن حسینیه ارشاد بود، برگزار شد. در آن جلسه باعظمت تمام مذاهب و ادیان مختلف مثل مسیحی، هندو و... شرکت کرده بودند طوری که تمام صندلیها پر شده بود و عدهای ایستاده به سخنان و کلمات حضرت امیر در نهجالبلاغه گوش میدادند و این برای ما بسیار جالب بود. سخنان و کلمات حضرت امیر برای هر ملت و مذهبی بسیار جذاب است و گویا شفای دردهای خودشان را در این کلمات پیدا میکنند.
* یکی از عاشقان غیرمسلمان نهجالبلاغه و شخصیت امیرالمومنین، جرج جرداق مسیحی است. آیا با ایشان نیز در رابطه با برگزاری کنگرهها ارتباط و مراودهای داشتید؟
ما جرج جرداق را برای همه کنگرهها دعوت میکردیم ولی ایشان به دلیل اینکه نمیتوانست سوار هواپیما شود، امکان حضور در کنگرهها را پیدا نکرد اما حدود 10 سال پیش که تشریف آورد ایران، در وزارت امور خارجه ملاقاتی با ایشان داشتیم. در آن جلسه مشهود بود که ایشان واقعا عاشق امیر المومنین است. اعتقاد زیاد ایشان به امام علی در سخنانشان مشخص بود و سخنان امام، ایشان را مجذوب خودش کرده بود.
* همانگونه که مستحضرید کتاب شریف نهجالبلاغه بعد از قرآن کریم، اصلیترین کتاب مبنایی در انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است. آیا به نظر شما نهجالبلاغه جایگاه حقیقی خودش را در حکمرانی و جامعه ما دارد یا ما با جایگاهی که شأن این کتاب عظیم باشد فاصله داریم؟
ابتدا باید عرض شود در قدم اول پس از انقلاب، نهجالبلاغه از غربتی که پیش از انقلاب داشت درآمد و در حوزه و دانشگاه بیشتر از قبل به این کتاب عظیم توجه میشود. هر سال تعدادی کتاب و صدها مقاله در زمینه نهجالبلاغه نگاشته و منتشر میشود. ما در برنامه جایزه جهانی کتاب نهجالبلاغه در بین صدها کتاب بهترینها را معرفی میکنیم. بعد از انقلاب با تلاشهایی که شد نهجالبلاغه در مدار فرهنگی کشور قرار گرفت اما این مرحله اول بود و ما نباید در این مرحله متوقف بمانیم. الان در کشور ما جمهوری اسلامی و حکومت اسلامی تشکیل شده است و نهجالبلاغه در بین منابع دینی ما در اوج هست، چرا که در زمان امام صادر شده است. ما باید در نهجالبلاغه دقیق شویم و دستورات و فرمانهای امام علی(ع) باید در چرخه قانونگذاری و اجرا وارد شود و این راهی ندارد جز اینکه نهجالبلاغه در قالب طرح و لایحه در مجلس قانونگذاری ما مطرح شود. بویژه مرکز پژوهشهای مجلس باید روی این فرامین کار کند، برای مثال امام علی در زمینه مالیات طرح و برنامه دارند. اینها باید روی این فرامین و دستورات کار کنند و آنها را تبدیل به لایحه و قانون کنند و دولت آن را اجرا کند. اگر ما بعد از تشکیل حکومت اسلامی نهجالبلاغه را وارد مجلس، دولت و قوه قضائیه نکنیم، هرکاری بکنیم کاری است ناقص و ناتمام. اگر به مرحله اجرای نهجالبلاغه در جامعه و حکومت نرسیم در واقع به هدف اصلی نرسیدهایم و در نیمهراه ماندهایم. امیدوارم دولت و مجلس و سایر نهادهای نظام هم وظایف خودشان را در این زمینه انجام دهند.