مصطفی خدابخشی: شبکه حملونقل عمومی به عنوان یکی از پرکاربردترین ابزارهای مورد استفاده در مدیریت شهری، این روزها در پایتخت، احوال خوشی ندارد. تهران به عنوان شهری با درهمتنیدگی بالای جمعیت، نیازمند یک شبکه حملونقل به هم پیوسته سطحی و زیرسطحی است تا از طریق آن جابهجاییهای روزانه شهروندان بدون خلل به انجام برسد.
اما آنطور که از آمار و ارقام و مشاهدات میدانی برمیآید، طی ۳ سال و نیم گذشته نهتنها تهران در این حوزه رشد چندانی نداشته بلکه توقف و در پارهای از موارد برگشت به عقب نیز داشته است. این سکون و بیتحرکی در شبکه حملونقل عمومی در شرایط کرونایی که میبایست مردم بیش از گذشته نسبت به ایجاد فاصله اجتماعی اهتمام داشته باشند، آزاردهنده شده و مردم بیم آن را دارند که با استفاده از اتوبوس و مترو درگیر بیماری نفسگیر کرونا شوند. برای بررسی چرایی عدم پویایی و تحرک مدیریت شهری در بهبود وضعیت حملونقل عمومی، گفتوگویی را با مهندس مهدی چمران، رئیس سابق شورای شهر تهران ترتیب دادیم.
***
* آقای مهندس! همزمان با آغاز دور پنجم مدیریت شهری، شعارهای بسیاری درباره داشتن راهبرد و تحولات اساسی در شهر داده شد اما متأسفانه دیدیم که در این دوره اتفاق خاصی رخ نداد و مردم ثمرهای از این دوره مدیریت شهری ندیدند.
مدیریت شهری میبایست از برنامه و راهبردی مشخص جهت پیشرفت و تحول زندگی شهری به منظور ایجاد فضایی مناسب برای شهروندان برخوردار باشد. شهر به عنوان یک موجود زنده شناخته میشود که اگر نسبت به آن بیبرنامه باشیم و نتوانیم اقدامات عمرانی مناسب را در آن به مرحله اجرا بگذاریم، میبایست تبعات منفیاش را در آینده بپذیریم. متأسفانه در دوره پنجم مدیریت شهری، شورای شهر و شهرداری نتوانستند آنچنان که شایسته است، اقدام کنند و عملا مشغول اجرای کارهای روزانه و معمول شهرداری و شورا شدند.
* یعنی به این ترتیب شهر بشدت تشنه مدیریت عملمحور است.
بله! در حوزههای مختلف میبایست فعالیتهای مؤثری صورت میگرفت که متأسفانه شاهد آن هستیم که امور به طور شایسته پیگیری نشد و به مرحله اجرا درنیامد.
* عدم اجرای امور در مباحث عمرانی بیشتر به چشم آمد.
در دوره قبل عملا تمام اتوبانها ساخته شدند و فقط تعداد کمی از آنها به پایان نرسید. در آن مواردی هم که به پایان نرسید، میزان پیشرفت پروژه رقم بالا و قابل قبولی بود. متأسفانه برای نمونه باید بگویم به دلیل کمکاریهای صورتگرفته، بزرگراه یادگار امام(ره) با وجود اینکه درصد کمی تا اتمام پروژه داشت تاکنون هیچگونه پیشرفتی نداشته و طی این سالها رها شده و پروژه نتوانسته به مرحله پایانی خود برسد.
* آقای مهندس! مجموعه فعالیتهای صورتگرفته در حوزه شبکه حملونقل عمومی را در ۳ سال و نیم گذشته چگونه ارزیابی میکنید؟
در مدیریت شهری چهارم تمرکز روی موضوع حملونقل عمومی بویژه شبکه اتوبوسرانی و مترو بود. در این حوزه در دوره کنونی نهتنها پیشرفتی صورت نگرفته بلکه ما شاهد کاسته شدن از تعداد اتوبوسها نیز هستیم. باید به این نکته توجه داشت که 5/2 درصد هزینه خرید اتوبوس برعهده دولت و 5/17 درصد برعهده بخش خصوصی یا شهرداری است. متاسفانه دولت کمک چندانی به شورای پنجم نداشت و همین موضوع باعث شد شاهد ورود حتی یک دستگاه اتوبوس به شبکه حملونقل عمومی نباشیم؛ هر چند که طی چند روز گذشته با همت آقای سیدمناف هاشمی مبلغی تهیه و بیش از 100 اتوبوس خریداری شد.
* تحریمها نیز در نواقص موجود در این بخش میتواند مؤثر باشد؟
اتوبوسهای مربوط به حملونقل عمومی، تماما در داخل کشور تولید میشود و تحریمها در موضوع خرید اتوبوس نقش چندانی ندارد. تنها موارد مورد استفاده که لازم است از خارج کشور تهیه شود، مربوط به گیربکس و موتور است. مابقی مراحل تولید در داخل کشور به انجام میرسد.
* جناب چمران! مترو هم متأسفانه حال و روز بهتری ندارد.
مجموعه گستردهای از فعالیتهای صورتگرفته در متروی تهران مربوط به دوره چهارم مدیریت شهری است و عملا میتوان گفت در این دوره در حوزه شبکه حملونقل ریلی درونشهری اقدام خاصی صورت نگرفت. در همان ابتدای روی کار آمدن مدیریت پنجم شهری، ما شاهد بودیم که اجرای یکی از پروژههای مترو را متوقف کردند و مجددا بعد از چند وقت اعلام کردند این طرح میبایست راهاندازی شود. درباره خط ۶ که شهر را از جنوب تا شمال غرب به یکدیگر پیوند میدهد، همین موضوع پدید آمد و ما میبینیم که این خط هیچگونه پیشرفتی نداشته و به حال خود رها شده است. این در شرایطی است که 90 درصد کار در این خط به اتمام رسیده و میبایست طی این 4 سال آن 10 درصد نیز به اتمام میرسید که متاسفانه این کار نیز تاکنون به ثمر نرسیده است.
* مشکل از کجا بود؟ تونلسازی انجام نشده بود یا کسری بودجه عامل این موضوع شد؟
تونلسازیهای متروی تهران در دوره چهارم به انجام رسید و هماکنون تنها نیاز به ایستگاهسازی و تعدادی اقدامات فرعی است. در این زمینه نیز کار خاصی صورت نگرفت و صرفا طی روزهای گذشته ۲ ایستگاه افتتاح شد. باید گفت در این زمینه هنوز اهتمام ویژهای مشاهده نشده است.
* آقای مهندس! با شیوع کرونا مردم هنگام استفاده از شبکه حملونقل عمومی دلنگرانی دارند. آیا میتوان بخشی از کمکاریها در این حوزه را مربوط به کرونا دانست؟
شیوع ویروس کرونا شرایط خاصی را برای کشور بویژه تهران ایجاد کرده است. کرونا بهانهای است برای اینکه مجموعه خدمات در حوزه حملونقل عمومی افزایش یابد و شبکه مترو در شهر تکمیل شود. یکی از مراکز تجمعی که میتواند برای مردم خطرآفرین باشد، همین مترو و اتوبوس است، چرا که در آن مردم نمیتوانند از یکدیگر فاصله بگیرند. در چنین شرایطی که حفظ سلامت مردم امری ضروری و جدی است، سهمی از بودجه مبارزه با کرونا از سوی دولت به شبکه حملونقل عمومی اختصاص پیدا نکرد که اگر این کمک صورت میگرفت، شاید مدیریت شهری میتوانست تعدادی اتوبوس خریداری کرده و وارد شبکه کند.
* با این اوصاف دوره ششم مدیریت شهری فارغ از اینکه چه جریانی حاکم بر آن شود، دوره سختی را پیش رو خواهد داشت بویژه در موضوع شبکه حملونقل عمومی.
بله! درست است! نبود کارنامه مناسب در دوره پنجم باعث خواهد شد تا دوره ششم مدیریت شهری دورهای سخت باشد. در شبکه حملونقل باید سرمایهگذاری شود و دولت نیمی از هزینههای مترو را پرداخت کند. باید به این نکته توجه داشته باشیم که حجم بالایی از هزینههای مترو در کشورهای دیگر توسط دولت تامین میشود، چرا که شهرداریها و بخش خصوصی توانایی فراهم کردن این سطح از هزینهها را ندارند. دولت باید به حملونقل عمومی بویژه مترو بها داده و سرمایهگذاری لازم در این بخش انجام دهد و در مقابل شهرداری از تقویت شبکه حملونقل نترسد. اگر دولت 400 الی 500 میلیارد تومان به حملونقل عمومی اختصاص دهد، بخش مهمی از نیازهای این شبکه مرتفع خواهد شد، البته باید این را گفت که این مبلغ به عنوان کمک نیست بلکه سهم حملونقل عمومی در بودجه است و دولت باید حق شهرداری را در این بخش بدهد تا در کنار آن رشد حملونقل محقق شود. اتوبوسهای دوکابینی که هماکنون در شهر در حال تردد هستند، فرسوده شدهاند، لذا میبایست برای بهبود شرایط در این بخش تصمیمی جدی گرفته شود.
* آقای مهندس! به عنوان سؤال آخر، آیا بخشی از کمبودهای موجود در شبکه حملونقل را نمیتوان مربوط به تغییر مکرر مدیریت کلان شهرداری دانست؟
در دوره پنجم مدیریت شهر شاهد بودیم که ۳ شهردار به خیابان بهشت راه یافتند و این تکرر در تغییر مدیریت شهر زمینهساز توقف امور شد. این رویه نهفقط در تهران، بلکه در هر شهر دیگری رخ دهد، شهر با چالش روبهرو شده و تحکیم مدیریت حاصل نمیشود.