نوید مؤمن: اخیرا آقای محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در توئیتی نوشته است: «یک راه برای حرکت به جلو، با ترتیبی منطقی، وجود دارد: تعهد- اقدام- جلسه، ایالات متحده به عنوان طرف تخطیکننده، باید اقدامات تصحیحی اتخاذ کند: به برجام متعهد شود؛ به صورت موثر تعهداتش را اجرا کند؛ ایران بلافاصله با برگرداندن اقدامات خود، پاسخ متقابل میدهد».
در این توئیت که منبعث از نقشه راه آقای ظریف و دولت درباره برجام است، یک «مؤلفه تعیینکننده» مفقود شده است! این مؤلفه مهم، «تضمین» است. رهبر حکیم انقلاب بارها تاکید فرمودهاند باید در مقابل هر گونه بازگشت طرف مقابل به برجام، از آنها (آمریکا و تروئیکای اروپا) تضمین گرفته شود. با این حال به نظر میرسد دولت و وزارت امور خارجه کماکان اصرار دارند «تعهد» را جایگزین «تضمین» کنند! بدون شک کاخ سفید و مهرههای اروپایی آن نیز از این رویکرد منفعلانه استقبال میکنند، زیرا تا زمانی که «ارائه تضمین» جایی در احیای ساختار حقوقی-اقتصادی برجام نداشته باشد، میتوانند در قالب «بازی با کلمات» و «ارائه تفاسیر عملیاتی چندگانه»، بازی را به سود خود هدایت کنند! دقیقا مانند اقدامی که سال 2016 میلادی در نخستین سال اجرایی شدن برجام صورت دادند.
در آن زمان، دولت باراک اوباما از طریق وزارت خارجه و وزارت خزانهداری آمریکا خطاب به شرکتها، مؤسسات بانکی، کمپانیها و شرکتهای بزرگ و متوسط تاکید کرد در عین تعلیق تحریمهای ایران، هیچگونه تضمینی درباره «ثبات توافق هستهای» به آنها نخواهد داد. همین مساله سبب شد سرمایهگذاری شرکتها و مؤسسات خارجی در ایران به حداقلیترین میزان ممکن برسد. به عبارت بهتر، آمریکا و تروئیکای اروپا رسما زیر اصلیترین تعهد خود در برجام (تعلیق تحریمهای ایران) زدند و اهرم فشاری نیز علیه آنها در راستای پایبندی به این تعهدات وجود نداشت.
پس از خروج دونالد ترامپ از برجام، اعضای اتحادیه اروپایی در نشستی در بروکسل پایتخت بلژیک، بار دیگر «متعهد» شدند منافع اقتصادی حداقلی برجام را برای کشورمان تامین کنند و در ازای آن، ایران از توافق هستهای خارج نشود. هر چند کشورمان به مدت یک سال به تمام تعهدات خود در برجام پایبند ماند اما طرف اروپایی با خلق ساختارهایی مضحک و مجازی به نام «SPV» و «اینستکس»، عملا دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان را بازی داد! ۳ کشور آلمان، انگلیس و فرانسه با بهکارگیری تاکتیک «خرید زمان»، از یک سو ایران را به صورت یکجانبه وادار به پایبندی به تعهدات خود در برجام کردند و از سوی دیگر، اجزا و ارکان استراتژی «فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران» را تقویت کردند، به امید آنکه شاهد فروپاشی نظام جمهوری اسلامی باشند!
اکنون وزارت امور خارجه کشورمان مشغول بازنویسی همان بازی نادرست و خطرناکی است که از سال 94 (زمان انعقاد برجام) تاکنون در آن گرفتار است! این بار نیز «تعهد» جای «تضمین» را گرفته و حتی در صورتی که آمریکا و تروئیکای اروپا مدعی بازگشت همهجانبه و اصولی به برجام شوند، براحتی میتوانند تعهدات خود را بدون پرداخت هزینهای زیر پا بگذارند.
تفاوت و اصالت «تضمین» و «تعهد» در اینجا مشخص میشود: «تعهد» آن چیزی است که روی کاغذ میآید و «تضمین» اهرم و ابزاری است که به واسطه آن، «طرف متعهد» ناچار میشود به وظایف و تعهدات خود عمل کند. تجربه سالهای اخیر نشان داد «تعهدات غرب» نهتنها هیچگونه دردی را از اقتصاد کشور دوا نمیکند، بلکه «اقتصاد تحریممحور» را به یک «ابرواژه» در معادلات مالی و تجاری کشورمان تبدیل میکند. نتیجه این تفکر را طی ۸ سال اخیر به وضوح مشاهده کردهایم!
رهبر بزرگوار انقلاب 29 مهرماه 94 صراحتا در نامهای خطاب به رئیسجمهور کشورمان تاکید فرمودند:
«از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساسا با هدف لغو تحریمهای ظالمانه اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرایی شدن آن در برجام به بعد از اقدامهای ایران موکول گردیده، لازم است تضمینهای قوی و کافی برای جلوگیری از تخلف طرفهای مقابل، تدارک شود که از جمله آن اعلام کتبی رئیسجمهور آمریکا و اتحادیه اروپایی مبنی بر لغو تحریمهاست».
متاسفانه «قول شفاهی جان کری» جای «تضمین کتبی آمریکا و اتحادیه اروپایی» در قبال اجرایی شدن برجام را گرفت. در نهایت، واشنگتن و تروئیکای اروپا از ظرفیت «کمیته مشترک برجام» در راستای «قانونی کردن تعهدگریزی» خود استفاده کردند. این اتفاق نه در دوران ریاستجمهوری ترامپ، بلکه در دوران ریاستجمهوری اوباما و حضور دموکراتهایی مانند جو بایدن و جان کری در کاخ سفید رخ داد! سوال اصلی از آقای ظریف این است: آیا ایشان میخواهد همان مسیر «امتحانشده» و «شکستخورده» در قبال «تعهدپذیری طرف مقابل» را دوباره طی کند؟! بهتر است ایشان یک بار برای همیشه از دیپلماتهای غربی بپرسد که چرا از «ارائه تضمین» به کشورمان گریزان هستند و پاسخ این سوال را به صورت شفاف برای افکار عمومی کشورمان و جهان بازگو کند.