گروه فرهنگ و هنر: هر چه حجم تولیدات شبکه نمایش خانگی بیشتر میشود، انتقادها نسبت به کیفیت پایین این آثار نیز افزایش پیدا میکند. این روزها بعد از پخش چند قسمت از سریالهای «دراکولا» و «مردم معمولی»، واکنشهای منفی بیشتر نیز شده است. به گزارش «وطنامروز»، هر چقدر زرق و برق بیلبوردهای تبلیغاتی فیلمهای نمایش خانگی بیشتر میشود و نامها و ستارههای بیشتری روی این بیلبوردها میآیند، به همان اندازه انتظار مخاطب بالا میرود اما آنچه با صرف هزینه (که با گران شدن هزینه اینترنت و اشتراک برخی از VODها بیشتر هم شده است) میبیند، محتوایی نیست که برایش قابل قبول به نظر برسد. نه فقط دراکولا و مردم معمولی، حتی سریالهای دیگری مانند «ملکه گدایان»، «گیسو»، «سیاوش» و برخی دیگر از سریالهای به نمایش درآمده در شبکه نمایش خانگی نیز تعلق خاطری برای مخاطبان جهت پیگیری ایجاد نمیکنند. بد بودن سریالهای نمایش خانگی، مسالهای را پررنگ میکند؛ اینکه چرا چهرههای موفق تلویزیون مانند رامبد جوان و مهران مدیری که برنامههایشان به جهت جذابیت و مخاطبپسند بودن و نیز دارا بودن محتوای دارای اهمیت در تلویزیون با اقبال مردم مواجه شده است، حالا سریالهایشان از حداقل کیفیت نیز برخوردار نیست؟ این موضوع باز سوالهایی را پررنگ میکند و آن اینکه آیا حداقلی بودن مخاطب و کم بودن بازخوردها و واکنشها به فیلمها و سریالهای نمایش خانگی باعث این همه بیتوجهی نسبت به کیفیت این آثار شده است؟ آیا عددهای هنگفتی که امروز نمایش خانگی را به عرصه رقابت VODها تبدیل کرده است، باعث میشود که مساله کیفیت از رونق بیفتد؟ آیا «تصور بیرقیب بودن»- که صرفا یک تصور است- باعث شده است تولیدکنندگان عرصه نمایش خانگی، گول زرق و برق و اسامیای که در تیتراژ سریالها بالا میآید را بخورند و نسبت به محتوا و فرم ضعیف و سطحی این سریالها سکوت کنند؟ اگرچه برخی آمارها از درآمد و سود سرشار برخی VODها حکایت میکنند اما همین توجه به تعدد آثار و بیتوجهی به کیفیت آنها باعث میشود رغبت حداقلی فعلی به نمایش خانگی نیز از بین برود. اظهارنظر قابل تأمل کارگردان یکی از سریالهای نوروزی جهات دیگری از ضعف نمایش خانگی را برجسته میکند. علی مسعودی، کارگردان سریال «نوروز رنگی» بتازگی در گفتوگویی با خبر آنلاین گفته است: طبق آمار، سریال «قورباغه» را ۸ میلیون نفر تماشا کردند، من همین الان مطمئنم که سریال «نوروز رنگی» که در یک شبکه کممخاطب پخش میشد، بالای 10 میلیون بیننده در سراسر ایران داشت و مخاطبانش از «قورباغه» بیشتر بود». او همچنین افزوده است: تلویزیون پرمخاطبترین و قدرتمندترین رسانه است. گزاره دوم در سخنان این کارگردان گزارهای مهم و دارای اهمیت است. در یک سال اخیر و با گسترش تعداد تولیدات شبکه نمایش خانگی، برخی تصور کردهاند فضای شبکه نمایش خانگی خواهد توانست در عرصه سریالسازی معادلات مربوط به مخاطب را به نفع خود تغییر دهد. اگر چه با افزایش عددهای مربوط به درآمد عوامل آثار نمایشی، موجب مهاجرت بخشی از بازیگران از تلویزیون شده و حتی باعث شدهاند برخی از عوامل تولید برای حضور در تلویزیون، رفتار متفاوتتری نسبت به گذشته داشته باشند اما به نظر نمیرسد این وضعیت بتواند ادامه پیدا کند. نخستین دلیل این مساله این است که فضای تولید قصه و متن و محتوا به میزان نیاز بازار رقابتمحور VODها نیست. در شرایط حاضر یکی از مهمترین دلایل کممخاطب بودن سریالهای پخش شده در نمایش خانگی، ضعف قصه است. فعالان این حوزه میدانند چقدر حوزه نمایش در ایران (بویژه فیلم و سریال) از نداشتن ایده جذاب، طرح مناسب، فیلمنامه خوب و فیلمنامهنویس حرفهای به میزان نیاز بازار رنج میبرد. مساله بعدی که تداوم وضعیت فعلی یکهتازی نمایش خانگی در بالا بردن قیمت- به تعبیری به هم زدن بازار- را نامطمئن میکند، تعداد مخاطب است. در بهترین حالت تعداد مخاطبانی که یک قسمت از یک سریال خوب و باکیفیت را با تبلیغات گسترده در نمایش خانگی به تماشا مینشینند، با احتساب همه انواع بازدیدها (قانونی و غیرقانونی) بهسختی به پایینترین درصد تعداد مخاطبان برای ضعیفترین برنامههای تلویزیون نزدیک میشود. به عبارت دیگر تعداد همه انواع مخاطبان یک قسمت سریال در شبکه نمایش خانگی کسر قابل توجهی از مخاطبان تلویزیون است. این «دیده نشدن» مسائل روحی بازیگران و هنرمندان را از خود متأثر میکند. در گفتوگوهایی که برخی از بازیگران سریالهای شبکه نمایش خانگی داشتهاند، به این موضوع اشاره شده است. از طرفی برخی بازیگران سینما که به شبکه نمایش خانگی آمدهاند، نگرانی دیگری را مطرح میکنند؛ اینکه تکرار شدنشان روی پرده تلویزیون آن هم به صورت هفتگی، ممکن است شأن و کاراکتر سینمایی آنها را با خدشه مواجه کند. به هر روی به نظر میرسد با بررسی وضعیت فعلی و اشباع نمایش خانگی، آن هم با توجه به گسترش و افزایش تعداد VODها، پیشبینی کاهش مخاطب دور از انتظار نیست. تلویزیون کماکان میتواند جایگاه اصلی خود را برای مخاطبان دهها میلیونیاش داشته باشد؛ به شرطی که اقتضائات مخاطب و محتوا و تولید برای عموم مردم را درک کند.
***