کد خبر: 232317تاریخ: 1400/1/26 00:00
خوش خیالی
من گر بشوم رئیسجمهور
با جنگ و سلاح میشوم جور
در خواب و خیال خود ببینم
شویَم شده پادشاه مغرور
در کاخ مجللی نشینم
از دور دهم همیشه دستور
پایم نرسد دگر به مطبخ
از زحمت پخت و پز شوم دور
چایی ندهم به دست شوهر
گویم به تمام مردها زور
از مادر شوهرم نترسم
او را بکنم به کار مجبور
یارم به زبان زرگری گفت
سلطان طلا شدی بده سور
تحریم کنم مخالفان را
بدجور بپا کنم شر و شور
ابواب موفقیتم را
سریال کنم بدون سانسور
هرچند تمامیاش خیال است
هستم ز خیال خویش کیفور...