printlogo


کد خبر: 232460تاریخ: 1400/1/30 00:00
یادداشتی درباره مجموعه شعر «صحن فیروزه» سروده فاطمه نانی‌زاد
صحن فیروزه، صحنی به وسعت آسمان آبی

سیده‌فرشته حسینی:  شعر همان‌قدر که زبان احساسات است، می‌تواند بیانگر اعتقادات آدمی هم باشد؛ همچنین از آنجا که شعر میوه درخت خیال است و زبان روح انسان، پس نمی‌توان آن را در حصار جغرافیا محدود کرد؛ پرنده خیال آزادترین پرنده جهان است و هر جا بخواهد پر می‌کشد. 
در واقع اگر شعر را قدر مشترک بیان احساسات و ندای وجدان آدم‌ها بدانیم به نقطه‌ای طلایی تبدیل می‌شود که عامل تاثیر‌گذاری اشعار موفق است؛ هر چه میزان این‌ قدر مشترک بیشتر باشد دایره مخاطب آن نیز بیشتر خواهد شد و تاثیر‌گذاری آن نیز بیشتر می‌شود. در کتاب «صحن فیروزه» که دومین کتاب شعر خانم فاطمه نانی‌زاد است و توسط انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده است، آنچه که در نگاه کلی مخاطب با آن مواجه می‌شود گستردگی موضوعات ارزشی و پرداختن به مسائل اعتقادی جهان اسلام است. 
شاعر خود را محدود به جغرافیا نکرده؛ از آفریقا گرفته تا آسیا تا همین دزفول خودمان، هر جا صدای مظلومی شنیده با طبع لطیف و خیال شاعرانه اما با صلابت خود به یاری مظلوم شتافته است. 
صحن فیروزه بیش از آنکه راوی دغدغه‌های شخصی شاعر باشد، تلاشی موفق در جهت روایت دغدغه‌های اعتقادی و اجتماعی اوست و این بیان دغدغه‌ها و اعتقادات از آنجایی ارجمندتر می‌شود که از بایسته‌های شعری و اصول ادبی فاصله نگرفته است؛ او سعی دارد با لحن خاص خودش به جنگ ظلم برود و دیگران را نیز در این راه با خود همراه کند:
ای ابر بیا، بر دل ما نوحه‌گری کن
برخیز و بخوان مرثیه شیخ نمر را
جدای از اینها، شوری که در شعر او دیده می‌شود، الهام‌بخش است و حس روشنی به مخاطب می‌دهد؛ گویی شاعر چیزی را نشان می‌د‌هد که ما از آن غافل بوده‌ایم یا آینده‌ای را نوید می‌دهد که ما نمی‌بینیم:
تا قدس فقط چند قدم مانده بخوانید
یک بار دگر یاد امام و شهدا را
ارتباط احساسی و لطیف او با اطراف و طبیعت هم گویای نگاهی ویژه است که من آن را عرفان عاشقانه خاص شاعر می‌دانم:
حسن یوسف‌ها برایم از تو می‌گویند و من
سر بچرخانی عزیزم پیر کنعان می‌شوم
یا:
از یار من پای درختان رد پایی‌ است
بگذار زیر برگ‌ها پنهان بماند
و یا در این بیت:
پر کشیدی آسمان را از نفس انداختی
صبح از پرواز تو یک مشت پرآورده است
در کتاب صحن فیروزه یکی از برجسته‌ترین اشعار که علاقه‌مندان زیادی دارد، شعر معروف ایشان در وصف زیارت و شرح حال زائران امام رضا است. بیشتر کسانی که این شعر را شنیده‌اند حتما وقت ورود به حرم امام رضا سعی می‌کنند از باب‌الجواد وارد شوند؛ به یاد این بیت ماندگار و البته سرشار از احساس و ارادت و اعتقاد:
باب‌الجواد راه ورودی به قلب توست
حاجت رواست هر که از این راه می‌رود
ابتدا که کتاب را خواندم، به این فکر کردم چرا برای این کتاب این نام انتخاب شده است؟ وقتی حرف از صحن می‌شود، آدم یاد حرم اهل‌بیت می‌افتد و در این کتاب بیشتر ذهن به سمت حرم امام رضا علیه‌السلام می‌رود اما وقتی به قسمت دوم یعنی فیروزه فکر می‌کنیم متوجه می‌شویم این صحن فیروزه فقط به معنای حرم نیست، صحن فیروزه مثل اشعار خانم فاطمه نانی‌زاد که حد و مرز ندارند می‌تواند بی‌حد و مرز باشد؛ صحنی به وسعت آسمان آبی... 
او در صحن فیروزه حتی وقتی شعر آیینی می‌نویسد هم حس عاشقانه خود را حفظ می‌کند و این آن چیزی است که بیشتر از بانوان شاعر بر می‌آید. در واقع شعر او را می‌توان نمونه خوب شعر مقاومت با روایتگری زنانه دانست، البته در این کتاب اشعار عاشقانه بسیار زیبایی هم به چاپ رسیده‌اند. 
زبان شاعری او زبانی روان، یکدست و کاملا تربیت شده است اما این روان بودن طبع گاهی شعر او را به سمت سادگی و نثر بودن می‌برد که شاعر باید در این موضوع دقت بیشتری داشته باشد. آگاهی او نسبت به جغرافیای کلمات و همچنین اصول شاعری باعث شده شعرش ضمن اینکه جوششی است، شعری رها شده نباشد و همواره شاعر تسلط بر مفاهیم دارد. برای نمونه به این بیت اشاره می‌کنم که برای جانبازان شیمیایی سروده شده:
به شعر گفته‌ام این دفعه درد را بکشد
هنوز صحنه تو در نبرد را بکشد
شعر فاطمه نانی‌زاد شعری دردمند و البته با صلابت، دارای عاطفه و احساس و همچنین متعهد است که حاکی از اندیشه و جهان‌بینی خاص و ارزشمند اوست. 
او شاعری است که نعمت خدادادی شاعر بودن را در خدمت مقدسات گذاشته و از این موهبت الهی، در راه دین خداوند و باورهای مقدس خود بهره می‌برد. وی از معدود بانوان شاعری است که با توجه به سابقه طولانی شاعری‌اش، هرگز خود را بی‌نیاز از نقد و محافل ادبی ندانسته و با حضور مستمر خود از اساتید بزرگی مثل استاد اسفندقه و استاد حدادیان بهره می‌برد. امید که در آینده نزدیک آثار دیگری از این شاعر هم منتشر شود. 

Page Generated in 0/0065 sec