«وطن امروز» از مانعتراشی سازمان برنامه و بودجه در مسیر توسعه بخش پاییندستی صنعت نفت و گاز گزارش میدهد
سنگاندازی سازمان برنامه و بودجه در جلسات هیأت امنای صندوق توسعه ملی، اعطای تنفس خوراک به پروژههای پتروپالایشی سیراف را بیش از یک سال معطل نگه داشته است
نیلوفر زارع: یکی از نقاط تاریک صنعت نفت و گاز که به نظر میرسد این روزها مسؤولان توجه کافی به آن ندارند، بحث میعانات گازی است. هماکنون از حدود یک میلیون بشکه میعاناتی که در کشور تولید میشود، حدود 620 هزار بشکه در ستاره خلیجفارس و باقی پالایشگاههای کشور مصرف میشود و تکلیف باقی میعانات تولید شده دقیقا مشخص نیست ولی هر چه باشد عدمالنفع یا خسارت بزرگی برای کشور به همراه دارد.
به گزارش «وطن امروز»، یکی از موادی که به صورت اجتنابناپذیر در کنار میادین گازی تولید میشود، میعانات گازی است. کشور ایران بزرگترین منابع میعانات گازی در دنیا را داراست. در دنیا مجموعا حدود ۳ میلیون بشکه میعانات گازی در روز تولید میشود که به نسبت بازار 90 میلیونی نفت خام در دنیا ناچیز است.
به دلیل خواص متفاوتی که این ماده بدبو ولی ارزشمند دارد، بازارها و استراتژی استفاده از آن نیز متفاوت میشود. همانطور که اشاره شد، تولید این ماده اجتنابناپذیر است و برای توقف تولید آن، باید فشار میادین گازی کم شود که این کار ضررهای بیشتری به منافع ملی میزند. به همین دلیل میعانات گازی بلافاصله پس از تولید یا باید ذخیره شوند یا فروخته و یا باید در پالایشگاههای با خوراک میعانات گازی پالایش شوند.
* بررسی ۳ سناریو پس از تولید میعانات گازی
فرضیه اول هنگامی است که کشور از دستیابی به راههای دوم و سوم باز مانده باشد. در واقع ذخیرهسازی، سادهترین راهکار اما پرخرجترین و کمسودترین راه است. با توجه به اینکه رها کردن این مواد در محیط بشدت به محیطزیست ضربه میزند، باید در نفتکشهای غولپیکر انبارش شود. از طرفی کرایه ۴ ماه هر نفتکش میعانات گازی برابر با ارزش ذاتی این محصول میشود و پس از آن کشور باید ضرر نیز بدهد. متاسفانه باید گفت این اتفاقی است که هماکنون در پی تشدید تحریمهای آمریکا در سالهای اخیر برای مازاد میعانات کشور میافتد و وجود ابرنفتکشهای حاوی میعانات گازی در عسلویه، وقوع بحران انبارش میعانات گازی ایران را اثبات میکند.
راهکار دوم که همان فروش و صادرات میعانات گازی است، راه ساده ولی پرسودی است که به طور کلی رد نمیشود ولی ۲ اشکال اساسی دارد: یک اینکه میعانات گازی براحتی تحریمپذیر است. در واقع چه سال 91 و چه سالهای 97 به بعد که تحریمهای آمریکا تشدید شد، فروش میعانات ایران مختل شد. در دور قبلی تحریمها این اتفاق باعث شد ۶۰ میلیون بشکه میعانات گازی در خلیجفارس روی ۳۰ تا ۴۰ کشتی شناور بماند و به ازای هر تن میعانات گازی، ماهانه ۷۰ دلار هزینه شناور پرداخت شود که علاوه بر هزینههای چشمگیر مالی، خطرهای امنیتی نیز به دنبال داشت. همچنین از سال 97 که آمریکا از برجام خارج شد و تحریمها شدت یافت، ایران مشتریان اصلی خود را که همان کشورهای کرهجنوبی و ژاپن بودند از دست داد.
جالب است بدانید از 8 میلیارد دلاری که به گفته ظریف در کرهجنوبی بلوکه شده است، حدود 90 درصد آن مربوط به صادرات میعانات گازی است که البته هماکنون صفر شده است.
دوم اینکه بازار میعانات گازی بازار خریدار است و نه فروشنده. یعنی فروشنده به دلیل اینکه نمیتواند بیش از مقدار معینی ذخیره کند، قدرت چانهزنی کمتری دارد. این مشکل در شرایط فعلی ما که در حال انبارش میعانات گازی هستیم نمود بیشتری دارد.
راهکار سوم ایجاد پالایشگاه میعانات گازی و تکمیل زنجیره ارزش آن است؛ راهکاری که اتفاقا بارها مورد تاکید مقام معظم رهبری نیز بوده است. در ایران تنها یک پالایشگاه میعانات گازی وجود دارد که پس از سالها کش و قوس سیاسی بالاخره با هزینه سرمایهگذاری 5/4 میلیارد دلار در سال 94 ساخته شد.
اما مهمترین طرح پالایشگاهی میعانات گازی، طرحهای پالایشگاهی و پتروپالایشگاهی سیراف است که به هشتگانه سیراف هم معروف شده است. اهمیت این طرحها تا جایی است که رهبر حکیم انقلاب در سخنرانی هفدهم اردیبهشت 99 به صورت جداگانه به عنوان یکی از اولویتهای جهش تولید از آن نام بردند.
***
تنفس خوراک؛ راهکار حل مسأله تأمین مالی پالایشگاه سیراف
به دلیل اهمیت موضوع، در قانون «حمایت از توسعه صنایع پاییندستی نفت خام و میعانات گازی با استفاده از سرمایهگذاری مردمی» که تابستان 98 در مجلس به منظور توسعه پتروپالایشگاهها تصویب شد، ۳ پتروپالایشگاه با خوراک میعانات گازی در کنار 5 پتروپالایشگاه نفت خام مجوز احداث را از وزارت نفت گرفتند.
این قانون به منظور افزایش جذابیت پروژههای پتروپالایشی با استفاده از سازوکارهایی از جمله تنفس خوراک در سال ابتدای بهرهبرداری طراحی شده است تا زمینه حضور سرمایههای مردمی و بخشهای خصوصی فراهم شود. تنفس خوراک بدین معناست که وزارت نفت از سهم نفتی که در مخازن مانده و نمیتواند صادر کند، به پتروپالایشگاههای تازهتاسیس بدهد، تا جایی که مجموع هزینه تنفس خوراک با هزینه سرمایهگذاری برابر شود و پتروپالایشگاه طی 4 الی 8 سال به صورت قسطی بازپرداخت میکند. طبق این قانون صندوق توسعه ملی باید با اولویتبندی 8 طرح پذیرفته شده، سازوکار اعطای تنفس خوراک به آنها را تعیین کند. اما در شرایطی که به دلیل اعمال تحریمهای نفتی، میعانات گازی ایران با مشکل ذخیرهسازی مواجه است و با صرف هزینههای نگهداری فراوان از ارزش آنها نیز کاسته میشود، محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه با مخالفت خود در جلسه هیأت امنای صندوق توسعه ملی بیش از یک سال است که سد راه تسریع احداث این پتروپالایشگاههای میعانات گازی شده است.
سنگاندازیهای سازمان برنامه در مسیر احداث پتروپالایشگاههای میعانات گازی در حالی است که 3 سرمایهگذار متقاضی احداث پالایشگاه میعانات گازی در سیراف کارهای احداث پروژه از جمله خرید لایسنس، اخذ مجوزها و کارهای زیربنایی پروژه را شروع کردهاند و مصمم به احداث واحدهای پتروپالایشی هستند.
جالب است بدانید کل سرمایه لازم برای احداث این واحدهای پتروپالایشگاهی حدود 5/1 میلیارد دلار است. یعنی کمتر از یکپنجم پول صادرات میعانات خام به کشور کرهجنوبی. خنثیسازی تحریمها و جلوگیری از خسارت روزافزون انبارش میعانات گازی، نیازمند اراده مسؤولان امر و تسریع در اعطای مجوزهاست.