گزارش «وطنامروز» از رقابت تلویزیون با شبکه نمایش خانگی به بهانه پخش 2 فیلم سینمایی اکران نشده در تلویزیون
مصطفی پورکیانی: امروز برخلاف یک دهه گذشته، این مخاطب است که تصمیم میگیرد چه فیلم و سریال جدیدی را در سبد تماشای خود قرار دهد؛ کار جذب مخاطب برای فیلمسازان بشدت دشوار شده و کوچکترین غفلتی در این راه باعث میشود به فراموشی سپرده شوند. معمولا در رسانهها از سریال «قلب یخی» به کارگردانی محمدحسین لطیفی، به عنوان نخستین سریال شبکه نمایش خانگی که اتفاقا با استقبال مخاطب هم مواجه شد، نام میبرند. پس از آن و در یک دههای که از پخش این سریال ۳ فصلی میگذرد، شبکه نمایش خانگی فراز و فرودهای فراوانی در گذر از سریالهای مختلف به خود دیده است؛ سریالهایی مانند «قهوه تلخ»، «شهرزاد»، «شاهگوش» و این اواخر چند سریال که مخاطبان فراوانی برای خود دست و پا کرده بودند و بر اساس آمارهای خود پلتفرمها، جزو پربینندهترین سریالهای شبکه نمایش خانگی به شمار میآیند. پیش از این دهه که شبکه نمایش خانگی مانند این روزها حرف و حدیث کوچه و بازار باشد و رقابتی بین خود «ویاودیها» بر سر جذب مخاطب پیش بیاید، تلویزیون و رسانه ملی در کنار سینما، تنها منبع رسمی مخاطبان برای تماشای فیلم و سریال بودند. مخاطب تلویزیون برای دیدن سریالهای مهمش باید یک هفته صبر میکرد تا قسمت دوم سریال پخش شود؛ این روزها اما سریالهایش شبانه به آنتن میرسند و تماشاگران را چشمانتظار باقی نمیگذارد. در این سالها، برخی کارگردانها در رفت و آمد بین تلویزیون و شبکه نمایش خانگی و گاه سینما، مخاطبان خود را با ساخت سریالها و فیلمهای خود همراه میکردند، البته برخی به بهانه بیپولی تلویزیون و برخی محدودیتها، سراغ شبکه نمایش خانگی آمدند ولی چون با نگاه و سلیقه مخاطب آشنا نبودند، در آنجا نیز ناکام ماندند و استقبالی از سریالشان نشد. اصل ماجرا، مخاطب است و علاقه، سلیقه و خواستههای او که در این سالها عموما به فراموشی سپرده شده است. برای تماشاگر حرفهای فرقی نمیکند که سریال یا فیلم مورد علاقه خود را از چه قالبی تماشا کند. مخاطبی که قصه، بازیها و جذابیتهای فرم و داستان برایش مهم باشد، فیلم و سریال محبوبش را به هر نحوی که شده پیدا میکند؛ حالا این سریال از تلویزیون پخش شود یا از شبکه نمایش خانگی، برای او فرق چندانی نمیکند.
مخاطبی که قصه سرراست و بازیهای خوب و روان برایش مهم باشد، هم «مختار» و «در چشم باد» را در تلویزیون دنبال میکند و آنقدر با تماشای آنها خاطرات خوشی در ذهن میسپارد که حتی بازپخش چندین و چند باره آن سریالها را دوباره میبیند و هم تماشای «شهرزاد»، «شاهگوش» و «قهوه تلخ» را در شبکه نمایش خانگی از دست نمیدهد.
کارگردان و تهیهکنندهای که مخاطب و خواستههای او برایش مهم باشد، سعی میکند بهترین کارش را تولید کند و این تماشاگر است که بیرحمانه و سختگیرانه بهترین کار را برای تماشا انتخاب میکند. این روزها مخاطبان از بین فیلم و سریالهای تلویزیون، ویاودیهای فراوانی که در شبکه نمایش خانگی در حال رقابت برای جذب مخاطباند و حتی سینمایی که این روزها حال و روز خوشی ندارد، فرصت اندکی به فیلمسازان میدهند تا اثرشان را به آنها معرفی کنند.
معمولا اگر در نخستین قسمت سریال، قلاب فیلم یقه تماشاگر را نگیرد و او جذب سریال نشود، امید اندکی برای ادامه ماجرا وجود دارد تا دوباره آن فیلم و سریال از میان انبوهی از آثاری که در این ویترین پر زرق و برق وجود دارد، برای تماشا انتخاب شود.
امروز برخلاف یک دهه گذشته، این مخاطب است که تصمیم میگیرد فیلم و سریال جدیدی را در سبد تماشای خود قرار دهد یا نه و کار جذب مخاطب برای فیلمسازان بشدت دشوار شده است؛ کوچکترین غفلتی در این راه باعث میشود تمام تلاش عوامل یک فیلم و سریال به همین راحتی به فراموشی سپرده شود.
حامد بامروتنژاد، تهیهکننده فیلم سینمایی «منطقه پرواز ممنوع» به بهانه پخش فیلمهای سینمایی یدو، تک تیرانداز و مهران از تلویزیون پیش از اکران در سینما یا اکران آنلاین و رقابتی که این سالها تلویزیون با شبکه نمایش خانگی پیدا کرده، در نشستی عنوان کرد فیلمی که حداقل با ۲ یا ۳ میلیارد تومان ساخته و بارها از تلویزیون پخش میشود با مبلغی بسیار اندک یعنی 150 میلیون تومان خریداری میشود و این مبلغ مربوط به کمتر از یک ماه پیش است که ما فیلم «منطقه پرواز ممنوع» را به تلویزیون فروختیم و اگر صداوسیما قصد حمایت دارد، قیمت خرید فیلم را متناسب با نرخ روز و قیمت واقعی تأمین سازمان بهروزرسانی کند. وی با اشاره به پخش تلویزیونی فیلمهای «یدو» و «تک تیرانداز» پیش از اکران در سینما، اظهار داشت: دلیل این اقدام صداوسیما به نظرم رقابت با VODهاست و به نظر میرسد آنها راهبرد اشتباهی را برای این رقابت انتخاب کردهاند.
بامروتنژاد در ادامه گفت: از منظر سرمایهگذار و از منظر اقتصادی، اقدام تهیهکنندگان این ۲ اثر کار پرسودی بوده چرا که «یدو» با 6 جایزه و 7 نامزدی در جشنواره فجر و به عنوان بهترین فیلم جشنواره فجر و با توجه به اینکه ۲ ارگان حاکمیتی پشت آن بودند و با فرض داشتن سینمای مناسب در اکران با وجود تمام شرایط کرونایی، میتوانست یک میلیارد تومان در سینما بفروشد. در اکران آنلاین هم میتوانست به فروش متوسط یک میلیاردی برسد حتی در پخش VODها و تکفروشیهای مجازی براحتی تا ۶۰۰ میلیون درآمد میرسد. فروش حق پخش تلویزیونی به میزان ۱۵۰ میلیون تومان هم وجود داشت که با کسر حق سینمادار و توزیعکننده و پخشکننده این فیلم میتوانست در شرایط کرونایی متوسط یک میلیارد و ۸۵۰ میلیون تومان بازگشت سرمایه از مردم و مخاطب نهایی داشته باشد. این تهیهکننده سینما در ادامه تصریح کرد، هزینهای که صداوسیما بابت این فیلمها کرد، از این جیب به آن جیب است و حتما سرمایهگذار از منظر اقتصادی با فروش فیلم به صداوسیما برد کرده است. وی با بیان اینکه معتقدم فروش فیلمها به صداوسیما از منظر سرمایهگذار با معیار اقتصاد سینما، کار اشتباهی بوده است، گفت: فرض کنید حوزه هنری که سینمادار هم هست از یکی از این فیلمها حمایت کرده بود، اینجا تنها از فروش فیلم و بازگرداندن پولش سود نمیکند بلکه از چرخیدن چرخ سینما هم سود میبرد و حتما نهادی مثل حوزه هنری پیشنهاد پخش فیلمش از تلویزیون پیش از اکران در سینما را رد میکند، چرا که چرخیدن چرخ سینما برای او مهم است و میگوید این کار در نگاه اول به نفع من خواهد بود اما دارم به خوابیدن چرخ سینما کمک میکنم و چنین پیشنهادی به حوزه هنری برای فیلم مصلحت داده شد اما حوزه هنری قبول نکرد. بامروتنژاد در ادامه گفت: تصور کنید فیلم «خروج» سال گذشته به جای اینکه از سیر طبیعی استفاده کند با مبلغ خوبی به صداوسیما واگذار میشد اما دیگر چرخهای تحت عنوان اکران آنلاین در VODها را شاهد نبودیم و شاید این اتفاق رونق نمیگرفت و کارآمدیاش ثابت نمیشد. من معتقدم اکران فیلم یدو در همین وضعیت کرونایی میتوانست به رونق چرخه اقتصادی سینما کمک کند و مخاطب را زنده نگه دارد و چرخه اقتصادی سینما ولو اندک اما به حرکتش ادامه دهد.
وی با بیان اینکه پول هنگفت پخش این فیلمها از جیب بیتالمال رفته در حالی که میتوانست از جیب مخاطب هزینه شود، گفت: این کار به ضرر مردم و مخاطب است. فیلمی برای پرده سینما ساخته شده است. امکان دیدن فیلم روی پرده از مخاطب سینما گرفته شد؛ مخاطبی که به سختی امید داریم به سینما بازگردد. در واقع دستمان را از برگبرندههای خود خالی میکنیم.
***
ابراهیم اصغری، تهیهکننده فیلم «تکتیرانداز» در گفتوگو با «وطنامروز»:
رسالت تلویزیون رقابت با سینما نیست
ابراهیم اصغری، تهیهکننده فیلم «تکتیرانداز» در گفتوگو با «وطنامروز» گفت: پخش فیلم سینمایی تکتیرانداز از تلویزیون به اصرار مدیران سازمان صداوسیما بود، البته به نظرم تلویزیون باید برنامهای برای مناسبتهای مختلف داشته باشد تا در بزنگاهها متقاضی اکران فیلمهایی نباشد که طبق عرف ابتدا باید در سینما پخش شود.
وی در ادامه تصریح کرد: مسالهای که در اکران فیلم تکتیرانداز ما را مجاب به پخش آن از تلویزیون کرد این بود که در شرایط و محدودیتهای کرونایی و مشکلات اقتصادی، مردم چند ساعتی پای این فیلم بنشینند و فراغتی از مسائل و مشکلات داشته باشند و در کنار آن با شخصیت شهید «زرین» آشنا شوند.
اصغری با بیان اینکه مدیران بازرگانی برای من و همکارانم شفاف کنند که فیلمهای خارجی را با چه قیمتی خریداری میکنند و آیا متناسب با همین قیمت فیلمهای ایرانی خریداری میشود یا خیر، گفت: قیمت خرید فیلمهای سینمایی از سوی تلویزیون چیزی حدود 100 تا 150 میلیون است و این به نسبت هزینههای میلیاردی فیلمها شاید منصفانه نباشد.
تهیهکننده سینمای ایران افزود: در سالهای اخیر به همه چیز تورم اعمال شده جز قیمت خرید فیلمهای سینمایی از سوی تلویزیون و انتظار میرود که صداوسیما به عنوان مرجع حمایت از فرهنگ و هنر این سرزمین رویه خود را در این زمینه تغییر دهد و حداقل هزینه خرید هر فیلم باید 10 تا 20 درصد هزینه تولید فیلم باشد.
وی در ادامه گفت: تلویزیون رسالتش رقابت با سینما نیست، بلکه تلویزیون باید از سینما حمایت کند؛ بویژه سینمایی که در جهت منافع ملی گام برمیدارد.
ابراهیم اصغری در ادامه این نشست با بیان اینکه در بحث رقابت تلویزیون با VODها تلویزیون میتواند به سرمایهگذاری در فیلمهای سینمایی بپردازد، اظهار داشت: سالانه حدود 100 فیلم سینمایی ساخته میشود و تلویزیون میتواند در تولید این فیلمها مشارکت داشته باشد و هزینهای را که بعضا در تولید تلهفیلمهای بیمخاطب و فاقد جذابیت انجام میدهد در این فیلمها مشارکت دهد.