عباس اسماعیلگل: سال گذشته که لیست کنداکتور ویژهبرنامههای ماه رمضان خالی از اسم برنامه ماه عسل شد، به نظر میآمد دست شبکه ۳ سیما برای اجرای جذاب و مخاطبپسند ویژهبرنامه افطار خالی مانده باشد اما این شبکه با تولید و پخش برنامه «مثل ماه» بار دیگر همان حس و حال ناب و خاطرهانگیز قبل افطار را برای مخاطبان تداعی کرد.
شاخصه بارز مثل ماه همچون برنامه ماه عسل این است که میهمانهای آن از جنس خود مردم و با دردهای نهان و آشکار هستند که زوایای کمتر دیده شده از زندگی را روایت میکنند؛ آدمهایی که هر کدام یک زندگی، یک معجزه و یک اندوه حل شده در پیچ و خم زندگی را به همراه دارند.
هر چند در جامعه امروز، شاید بتوان گفت تعداد زیادی از آدمها قصههای مشابه و دردناکی دارند اما مانند همیشه کسانی بیشتر به چشم خواهند آمد که توانستهاند پیروز این نبرد ناجوانمردانه با جهان باشند.
اگر بخواهیم با عینک انصاف به برنامه مثل ماه نگاه کنیم، در نگاه اول متوجه شباهتهای بسیار آن با ماه عسل و سایر برنامههای مشابه خواهیم شد اما در وهله نخست آن چیزی که سبک و سیاق برنامهها را از هم متمایز میسازد، امضا و هویت مجری برنامه است که با سواد، تخصص و قدرت اقناع و تبلیغ خود میتواند بیننده را با میل و رغبت پای گیرنده بنشاند.
رسالت بوذری، مجری مثل ماه نیز با هویت و امضای به جا مانده از برنامه «مخاطب خاص» تا حد زیادی توانست مثل ماه را از حالت روتین برنامههای مشابه خارج کند و با نگاه دیگری به روایتگری موضوعات بپردازد و به اذعان این مجری جوان، باید در روایت قصهها دست از بازجویی افراد برداریم.
با نگاه به سیر ۲ ساله مثل ماه متوجه میشویم که این برنامه در مسیر سوژهیابی تنها به دنبال موضوعات خاص و عجیب و غریب نبوده است، بلکه هر انسانی که دغدغهمند حال جامعه و همنوع خود بوده، در قاب این برنامه به نمایش گذاشته شده است.
نقطه طلایی برنامه مثل ماه شاید برجستهسازی مفاهیم معنوی و پای ثابت خداوند در تمام قصههاست؛ بهگونهای که نگاه و تعریف میهمانهای این برنامه از خداوند متمایز با عموم افراد است و روایت آنان از حضور پروردگار آنقدر شیرین و جذاب است که مخاطب در حال و هوای قبل از افطار، دلش میخواهد این حلاوت رابطه بندگی را خود درک کند.
پرداختن به موضوع حمله تروریستی به دانشگاه افغانستان و دعوت از سوژه «جان پدر کجاستی» نمونهای از این تمثیل است؛ پدر دانشجوی افغان آنقدر رابطه فرزندش با خداوند را جذاب بیان میکند که تمام ابعاد وجودی انسان به این رابطه خالق و مخلوق غبطه میخورد. اگر نگاه گذرایی به سوژههای مثل ماه بیندازیم، درمییابیم که این برنامه سعی دارد از داستانهای تراژدی و غمانگیز فاصله بگیرد و تنها جنبههایی را به نمایش بگذارد که برای عموم جامعه در این شرایط سخت اجتماعی و اقتصادی میتواند امیدآفرینی کند. مثبتگرایی با ذرهبین واقعیت، بخش انکارناپذیر این برنامه است که اثبات میکند بدون جریحهدار کردن احساس مخاطبان و گریاندن آنان هم میتوان برنامه آموزنده و عبرتآموز ساخت و بیننده جذب کرد.
یکی از اتفاقات خوب مثل ماه جمعآوری کمک برای آزادی زندانیان است؛ کمک به ترویج این فرهنگ و قطع نشدن زنجیره حرکت انسانی آن از دیگر نقاط درخشش برنامه است. حرکت جالب مثل ماه در مسیر آزادسازی زندانیان، دعوت از میهمانی بود که خود یک کارآفرین بود و اعتماد بیجا به افراد، او را به دام انداخته بود. حال با روایت داستان زندگی این شخص، با معیار راستی و صداقت، مسیر هدایت کمکهای مردمی نمایش داده شد که همین امر منجر به اعتمادآفرینی در میان مخاطبان خواهد شد.
اگر از حق نگذریم، میتوانیم بگوییم که دکور برنامه مثل ماه در فصل دوم شاید برای مخاطب چندان جذاب نباشد و تکرار ایده برنامههای قبلی در ژانر مشابه باشد که لازم است دستاندرکاران این برنامه برای حرکت در مسیر جذب سلایق بصری مخاطبان، فکری برای دکور و جنبه نمایشی برنامه داشته باشند. پخش مستند درباره موضوعات مختلف میان برنامه شاید یکی از وجوه فراموش شده این برنامه باشد که میتواند سیر خطی برنامه را تغییر دهد و فرصت استراحت فکری به مخاطب برای جذب روایت را بدهد، چرا که ورود حجم زیادی از اطلاعات در مدت زمان محدود میتواند مخاطب را سرگردان و آشفته کند و باید برای جلوگیری از این موضوع زنگ تفریحهای برنامه بیشتر شود.
بیشک درخشش یک برنامه تلویزیونی در گرو جذب سلایق و نیازهای روز مخاطبان است تا بتواند مرهمی بر زخمها و دردهای آنان باشد لذا دستاندرکاران برنامه مثل ماه برای کسب این توفیق باید راههای ارتباطی خود با مخاطبان را تقویت کنند.
***
گفتوگوی «وطنامروز» با رسالت بوذری، مجری برنامه «مثل ماه»
همان رسالت «مخاطب خاص»
مصطفی پورکیانی: رسالت بوذری مجری برنامه «مثل ماه» که امسال برای دومین مرتبه پیاپی اجرای ویژهبرنامه افطار شبکه 3 سیما را بر عهده دارد، در گفتوگو با «وطنامروز» از شرایط تولید این برنامه وحضور خود در «مثل ماه» گفت.
***
* آقای بوذری! امسال دومین سال پخش برنامه «مثل ماه» است، در این ۲سال توانستهاید به چشماندازهای مورد نظر خود نزدیک شوید؟
طبعا ما از پارسال خیلی بهتر شده و رشد بیشتری کردهایم؛ به نظرم «مثل ماه» به نسبت سال گذشته، بیشتر از یک سال بالغ شده است.
* این متر و معیار نظر شخصی شماست یا براساس آمارهای فضای مجازی و استقبال مخاطبان میفرمایید؟
هر دو؛ هم به لحاظ فرم و هم محتوا و هم بازخوردهایی که از مردم گرفتیم، نشانگر بلوغ برنامه است.
* سال گذشته چون شما بعد از یک دهه اجرای برنامه «ماه عسل» جایگزین این برنامه شدید، طبعا تا یک زمانی با این برنامه مقایسه میشدید. چه شرایطی بر شما گذشت تا از زیر چتر این برنامه خارج شوید و بیننده شما را به عنوان یک برند مستقل قبول کند؟
من آدم حرفهای در کار خودم هستم. اگرچه رسانه را برای رساندن یک پیامی انتخاب کردهام اما برای صرفا اجرا به رسانه نیامدهام و رسانه را برای رساندن یک باور و دغدغه انتخاب کردهام. در همه این سالها این تلاش را کردهام و حالا چقدر موفق بودهام را مردم باید قضاوت کنند. ولی این نکات طبعا وجود دارد و به نظرم آدم حرفهای خیلی منطقی با این موضوع کنار میآید. یا من نباید بپذیرم جای یک برنامهای که بیش از یک دهه روی آنتن بوده، بروم، چون به هر دلیلی یک برنامه موفقی مثل «ماه عسل» روی آنتن بوده و دیگر یک زمانی تهیهکننده و مجری آن که یکی از بهترینهاست، تصمیم گرفته تا ژانر کاری خود را عوض کند و من این همه انتقاد از این جنس را نمیفهمم، البته امسال خیلی کمتر شده بود. بخش دیگر ماجرا درباره قیاسهای مشابهتسازانه است. قصهگویی از دیرباز در این عالم وجود داشته؛ از دوره کهن تا برسیم به شهرزاد قصهگو و سمک عیار. قصهگویی شیوهای بوده برای روایت و رساندن پیام و تا دنیا، دنیاست این شیوه کهنه نمیشود. منتها شیوه و مدل پرداخت آن متفاوت است. ما سعی کردیم شیوه پرداخت متفاوتی داشته باشم و دیگر صلاح نمیدانم بیش از این وارد این حاشیهها شوم که فلانی تمام حرکات اجرایش شبیه بهمانی است و... چون من سالهاست با سبک و مدل اجرای خودم سعی کردهام خودم را ثابت کنم و پرداختن به این حرفهای زرد وقت تلف کردن است.
* قطعا برنامه موفقی به نام «مثل ماه» با زحمات یک گروه از سوژهیابی تا عوامل فنی و تهیه و در نهایت اجرا برای مخاطب آماده شده است. مقداری از تلاشهای گروهتان بگویید.
برخلاف سال گذشته که تقریبا 15 روز مانده به ماه رمضان ما کار را به دست گرفتیم، امسال فرصت بهتری داشتیم و از چند ماه قبل از رمضان تمام گروه مشغول کار بود. آقای آشتیانی به عنوان تهیهکننده، محمدرضا خندان در مقام کارگردان و خانم یوسفی در مقام سوژهیابی؛ تلاشمان این بود که حتی به لحاظ سوژهیابی تفاوت جغرافیایی با سال قبل داشته باشیم که حتی با سوژههای بینالمللی امسال را شروع کردیم. حضور خانواده رقیه کریمی با آن سوژه «جان پدر کجاستی» در شب اول اتفاق مهمی بود که افتاد و بعد همین طور که جلو آمدیم در این 15 شب گلهای خوبی زدیم و سوژههای خوبی داشتیم که من واقعا از این بابت خوشحالم چون تلاش دوستانم را میبینم که از مجموع حدود 200 سوژه، عمیقتر میشوند، غربالگری میکنند تا در نهایت به این میهمانانی میرسند که هر شب ما میزبان آنها هستیم و با دیدن بازخوردهای آنها از جانب مخاطب، رضایتمندی ما شکل میگیرد.
* امسال با حضور کدام میهمان برنامه درخشانتری از آب درآمد و بینندگان از کدام برنامه استقبال بیشتری کردند؟
برای من واقعا جالب بود که از مجموع همه برنامههای امسال 8-7 برنامه مورد استقبال شدید مخاطبانمان قرار گرفت. آن دختر سوری که پدر و مادر او میهمان ما بودند، خانواده کریمی و جان پدر کجاستی، خانمی که باردار بود و تصور این میشد که فرزندش در دوران کرونا از بین میرود، شب آزادی آن زندانی که مردم برای آزادیاش کمک کردند و آمارها و استقبال مردم در فضای مجازی نیز شاهد این ادعاست.
* اگر بخواهید به لحاظ حرفه اجرا، برنامه «مثل ماه» را با برنامه قبلی خود یعنی «مخاطب خاص» مقایسه کنید، چه نظری دارید؟
هر کسی در مقام اجرا یک مدل زبان بدن و آکسانگذاری برای خود دارد که تبدیل به امضای او میشود. به این اضافه کنید که یک اتمسفر اعتقادی و فکری و فرهنگی بر آدمها حکمفرماست. من چه در ماه رمضان اجرا کنم یا در کنار حرم سیدالشهدا، یک آدمی هستم با یک حوزه اعتقادی و بالاترین افتخارم این است که وقتی مردم مرا در خیابان میبینند، میگویند «وقتی تو را میبینیم، به یاد حرم سیدالشهدا میافتیم» و اصلا مگر میتواند ارزش دنیایی چیزی با این جمله برابری کند. اگر چه من آدم روسیاهی هستم اما این لطف مردم و عنایت سیدالشهدا باعث افتخار من است. حالا این آدم با این پیشزمینه اعتقادی، اگر برنامه افطار را اجرا کند حتما با «الهی عظم البلا» شروع میکند و حتما با دعای امام زمان برنامه را تمام میکند و ابایی ندارد که در یک برنامه اجتماعی قبل از افطار، حرف از خدا و پیغمبر بزند؛ چیزی که به نظرم تا قبل از این برنامه اندکی در تلویزیون در لحظه افطار کمرنگ شده بود و به شما اینطور بگویم که رسالت بوذری «مثل ماه» همان رسالت بوذری «مخاطب خاص» است و طبیعی است که به خاطر فرم کار ممکن است پوشش من عوض شود که به نظرم این مساله بیش از این نیاز به توضیح ندارد.