خودکار: امروز بر کسی پوشیده نیست که تیم مذاکرهکننده ما در آن بحبوحه گرانی لوازمالتحریر، همواره به سلاح قلم مجهز بود و هر وقت لازم میشد یک دانه پرت میکرد تا طرف مقابل حساب کار دستش بیاید. سنگینی این هزینه زمانی مشخص میشود که بدانیم خیلی از فروشندهها خودکار را دانهای نمیفروشند و حتما باید بستهای بخرید.
بسته اینترنت: فکر میکنید ظریف چطور در مبارزات توئیتری خود، بینی طرف آمریکایی را به کیبورد مالید؟ عراقچی چطور تصاویر استراتژیک و دشمنشکن را از میز مذاکره داغ داغ پست کرد؟ محل مذاکرات فلافلی فری کثیف نیست که وایفای رایگان داشته باشد. بسته اینترنت هزینه دارد. تازه بگذریم از مشاهده مکرر پیام «شما ۸۰درصد حجم بسته خود را مصرف کردهاید» و هزینههای روانی ناشی از آن.
پول بستنی قیفی موقع پیادهروی با جان کری: الان میگویید ظریف کی با جان کری بستنی خورد که ما ندیدیم. اولا ندیده باشید. مگر عکس بستنی خوردن، متن برجام است که لازم باشد منتشرش کنند؟ (همان متن برجام را هم منتشر نکردند!) ثانیا نخورده باشند! وقتی ظریف با جان کری به پیادهروی میرود نباید دوزار پول توی جیبش باشد که اگر یکهو جان کری گفت «بیا یک بستنی با هم بخوریم» جلوی او شرمنده نشود؟ نکند انتظار دارید مذاکرهکننده ایرانی آنقدر به منافع ملی بیاعتنا باشد که اجازه بدهد طرف آمریکایی دست توی جیبش کند؟ عجب آدمهایی هستید!