اگر چه در روزهای سخت کرونایی یا سالهای اخیر در حوادثی چون سیل و زلزله، گروههای جهادی بسیار نامآشنا شدهاند اما 2 دهه قبل یعنی سالهای اولیه دهه 80 در دوران دولت دوم خردادیها، عدد این گروههای جهادی حتی از انگشتان ۲ دست نیز فراتر نمیرفت. با این مقدمه سراغ جهادگرانی رفتیم که خود را «منتظرانیها» صدا زده و از سال 81 استوار و مقاوم پای هجرت محرومیتزدایی و جهاد خدمترسانیشان ایستادهاند. برای گفتوگوی صمیمانه در این زمینه سراغ دکتر اسماعیل احمدی، خادم جبهه جهادی منتظران خورشید که دانشجوی ممتاز و فارغالتحصیل دانشگاه علامه طباطبایی در علوم ارتباطات اجتماعی نیز هست رفتهایم؛ چهرهای آشنا برای بچههای جهادی و اهالی روستاها.
* آقای دکتر! از «منتظرانیها» برای ما بگویید، چگونه تشکیل شد؟
البته عنوان دکتر را برای رفقای جهادی منع کردهایم. اصولا دوستان لطف کرده و حاجاسماعیل صدا میزنند.
سال 69 نخستین اردوی راهیان نور را مسجد محلهمان در نظامآباد تهران برگزار کرد و به طور خاص از سال 74 تاکنون توفیق داشتم هر سال به مناطق عملیاتی رفتهام. سال 80 که برای بازدید مناطق غرب کشور به قصر شیرین و سرپل ذهاب رفته بودم به این فکر افتادم برای ادامه راه شهدا باید مانند شهدا شد و به مردم خدمت کرد. طبیعتا بهترین نقطه همان روستاهایی بود که در دوران دفاعمقدس بیشترین آسیب را دیده بودند، لذا از روستاهای چم امام حسن علیا و سفلی و وسطی در قصر شیرین و روستای گور سفید در گیلانغرب با 150 دانشآموز و مربی تربیتی آغاز کردیم و تا امروز که اردیبهشت سال 1400 است، جبهه جهادی منتظران خورشید یا همان «منتظرانیها» نمکگیر میهماننوازی روستاییان عزیز مانده و خلاصه کم نیاوردهایم.
* الان در کدام مناطق فعال هستید و در چه عرصههایی خدمت میکنید؟
به لطف خدا 140 روستا در 5 استان سیستانوبلوچستان، تهران، قم، مرکزی و خوزستان تحت پوشش «منتظرانیها» هستند و با وجود جهادگران متخصص و متعهدی که داریم، در تمام زمینههای عمرانی، بهداشت و درمان، فرهنگی، اقتصادی، آموزشی، ورزشی، هنری، رسانه، مطالبهگری و هدایا کاملا فعال هستیم؛ به عنوان مثال بیش از 8200 مترمربع ابنیه اعم از خانه، مسجد، مدرسه، غسالخانه، خانه بهداشت و... ساختهایم یا دهها هزار مترمربع بنا را ایزوگام و موزاییک و برقکشی و نقاشی کردهایم یا مرمت و بهسازی و زیباسازیشان را انجام دادهایم. بیش از ۲ هزار تن هدایای مردمی اعم از کیف و کفش، نوشتافزار، سبد معیشتی و بسته فرهنگی را تقدیم کرده و صدها جهیزیه اهدا کردهایم. در بخش بهداشت و درمان بیش از 80 هزار نفر خدمت را در تمام تخصصهای دندانپزشکی، زنان، ماما، اطفال، چشم پزشکی، ارتوپدی، طب اسلامی و... ارائه دادهایم.
* حاج اسماعیل! اشاره کردید به مطالبهگری، دقیقا در این باره چه اقدامی انجام دادهاید؟
مطالبهگری رکن رکین اقدامات «منتظرانیها» است، البته نه از جنس فریادزنیهای مصطلحِ جنبشی و زودگذر و توأم با سیاهنمایی و لجبازی یا افشاگریهای خاص، بلکه سعی کردیم نقدمان، مطالبهگری و عدالتخواهیمان بر مبنای فرمایش ولایت باشد که ضعفها و قوتها را در کنار هم دیده و برای رفع و دفع ضعفها و موانع و آسیبها و مشکلات هم راهکار بدهیم، همچنین آستین بالا زده و به دور از شعار دادن و صرفا داد و بیداد کردن به عرصه عمل پا بگذاریم. وقتی نهادها و دستگاهها با این جنس از مطالبهگری و پیگیریهای مستمر و بیوقفه ما مواجه میشوند واکنششان مثبت بوده و همراهی میکنند. ما دائما محرومیت مناطق تحت پوششمان را در قالب کارهای رسانهای بازگو کرده و با امضای تومارها و نامهها و جلسات حضوری یا به صورت تماس تلفنی و پیامک و خلاصه هر راهی که به ذهنتان بیاید، از آن مقام مسؤول یا دستگاه مربوط بارها و بارها پیگیری میکنیم و به لطف خدا دیر و زود جواب هم گرفتهایم. هماکنون دهها میلیاردتومان طرحهای زیرساختی نظیر راه، آب و برق، مخابرات، گاز و... در مناطق تحت پوشش ما در حال اجراست که جملگی آرزوهای محال اهالی بوده اما به دلیل این نوع از مطالبهگری محقق شده است.
* حقیقتا اقداماتی که اشاره کردید در میان گروههای جهادی کمنظیر یا شاید هم بینظیر باشد؛ به نظر خودتان علت موفقیتتان چه بوده است؟
چند علت کلیدی در این باره وجود دارد؛ اول اینکه ما دائما خود را آسیبشناسی میکنیم، یعنی نقاط ضعف را اصلاح و قوتها را تقویت کرده و تعمیق میبخشیم. دوم اینکه مناطق و روستاهای هدف داریم و اصطلاحا نوکزنی نمیکنیم که امروز برویم فلان روستا و فردا برویم روستای دیگر یا امسال برویم استان الف و سال بعد استان ب. روستاهای بسیار محرومی را انتخاب کرده و با تدوین چشمانداز مشخص و برنامههای کوتاه، میان و بلندمدت تا رفع محرومیت اصلی و ایجاد گروههای جهادی بومی، کارمان را بدون توقف و معطلی و به طور شبانهروزی پیگیری میکنیم بیآنکه حتی یک نفر حقوق و دستمزدی بگیرد. از همین منظر، نکته دیگر حضور خانوادگی «منتظرانیها» در برنامههای جهادی است که در طول سال تحت عنوان آخرهفتههای جهادی ادامه دارد و در طول هفته نیز پیگیری میشود. البته به بحث هنر و رسانه نیز توجه ویژه داریم، ضمن آنکه تمام عزیزان در حوزه فعالیت جهادی صاحب تخصص و گاه صاحب سبک در کشور هستند.
* به بسیاری از حوزهها اشاره کردید جز اشتغال که به نظر یکی از مهمترین مسائل روستاهاست.
البته اشتغال و بیکاری مهمترین مشکل کشور است، چه در روستا و چه در شهر اما از آنجا که مناطق هدف ما فاقد امکانات اولیه نظیر آب، راه، برق، گاز و حتی خانه و... بودند لذا طبیعی بود که ابتدا باید به زیرساختهای اولیه حیات توجه میکردیم. خب! وقتی آب نباشد اساسا اشتغال بیمعناست یا اگر روستا جاده نداشته باشد نمیتوان محصول روستایی را به بازار عرضه کرد، بنابراین هدف اصلی ایجاد زیرساختها بوده و هست که الحمدلله نقش موثر و بسیار مفیدی در ایجاد و تقویت اشتغال در روستاها داشته است. البته طی ۲ دهه گذشته دورههای آموزشی متنوعی را برگزار کرده یا تسهیلات و حمایتهایی نیز از کسبوکار روستایی داشتهایم اما به طور مشخص اردیبهشت 99 کار مطالعاتی را در قالب طرحی به نام «دوکوهه اشتغال» آغاز کرده و فاز اولیه را به صورت عملیاتی آبان 99 کلید زدیم که نوروز 1400 به طور رسمی افتتاح شد.
از آنجا که الگوی ما «منتظرانیها»، دفاعمقدس است لذا واژگانمان نیز همچون جبهه و دوکوهه و... برگرفته از دوران پرشکوه دفاعمقدس است، در طرح «دوکوهه اشتغال» نیز که در نزدیکی تهران در قالب باغی بزرگ به نام دهکده خورشید راهاندازی شده است دورههای آموزشی برای روستاییان تحت پوشش در حوزههای دامپروری، باغداری، پرورش طیور و ماهی، کاشت صیفیجات و... برگزار میشود که در نتیجه آن طی فرآیندی 3 تا 5 ساله، شاهد جهش تولید در تمام 140 روستا با محوریت اشتغال بومی و محلی در حوزههای یادشده و نیز صنایع دستی، داروهای گیاهی و صنایع تبدیلی خواهیم بود؛ انشاءالله به شرط اخلاص.
* نحوه حمایت دستگاههای گوناگون چگونه بوده است؟
الحمدلله ارتباطات ما با قوای مختلف و نهادهای انقلابی به دلیل قدمت و سوابق خدمتگزاریمان، گسترده است اما حقیقتا کماکان از حمایتها راضی نیست. اینکه میگویم حمایت، منظور صرفا حمایت از گروه جهادی نیست، چرا که ما نه حقوقی میگیریم که دنبال حمایت مالی برای خودمان باشیم نه دفتر و دستکی داریم که در پی پول آب و برق و تجهیزات آن باشیم، بلکه حمایت از مناطق محروم مدنظر است. واقعا قابل هضم نیست بعد از گذشت 4 دهه از انقلاب، روستاهایی هنوز مشکل آب و برق و راه و گاز و حتی سرویس بهداشتی و حمام داشته باشند. حقیقتا انقلاب خدمات بسیار شگرفی در کشور داشته و مشکل بودجه و امکانات نیز نداریم، چرا که منابع ما از مواد اولیه و ذخایر غنی زمینی و زیرزمینی تا نیروی انسانی باانگیزه و کارآمد، سرشار است اما مشکل جدی در نبود برنامهریزی صحیح و جامع و سوءمدیریت است. هر جا مدیر قابل و جهادی داشتهایم حقیقتا حمایتها نیز مقبول بوده است، نظیر بسیج، ستاد اجرایی فرمان حضرت امام، کمیته امداد حضرت امام و سپاه.
* با این اوصاف و با این تجربه میدانی که در خدمت به استانهای مختلف داشتهاید، مشکل اصلی کشور را چه میدانید؟
اصلیترین مشکل، کم بودن مدیران جهادی در لایههای مختلف مدیریتی از بخش و شهر و شهرستان تا استان و دستگاههای ملی است. مدیری که در دوران مدیریت خود به مناطق محروم سرکشی نکرده و با فقرا نشست و برخاست ندارد و به صورت میدانی و عینی، مشکلات قلمرو سرزمینی خود را ندیده و اشرافی بر مسائل ندارد طبیعتا بر پایه اطلاعات پای تختهای تصمیمگیری میکند و راه را اشتباه میرود. اساسا باید یک مدیر یا نماینده مجلس یا عضو شورای شهر، قبل از اینکه مسؤولیت بگیرد، بر تمام مسائل، مشکلات و موانع واقف بوده و راهحل و راهکار داشته باشد. روحیه جهادی که بارها حضرت آقا اشاره داشتند یعنی اخلاص، تقوا، تعهد و مسؤولیتپذیری، یعنی خستگیناپذیر بودن و روز و شب را برای خدمت بیمنت به هم گره زدن، یعنی سادهزیستی و پرهیز از اشرافیگری، تجملگرایی، باندبازی و قبیلهگرایی، یعنی منافع مردم را بر منفعت شخصی و جناحی و حزبی ارجح دانستن، یعنی مردمداری، مردمیاری و مردممحوری در عمل و نه در شعار.
* خیلی دلتان پر است.
دل ما پر است، چون محرومیت را عینا و مستقیما میبینیم که چطور زن و مرد و کودک روستایی بهرغم منابع سرشار و ظرفیتهای بیانتهای روستاها باید با رنج و مشقت زندگی کنند. حقیقتا دلمان خون است که چرا بیهوده دل به غرب و کدخدا و برجام بسته شده است. خیلی اوقات، شاهد اتفاقات ناگواری نظیر مرگ کودک یا زن باردار روستایی به دلیل نبود امکانات اولیه بهداشتی یا جاده بودهایم، این صحنهها همواره روح و جانمان را آزار میدهد. حتی شاهد عدم حمایت از جهادگران هستیم، در حال حاضر بیش از 42 نفر از جهادگران عزیزمان در اردوهای جهادی آسمانی شدهاند اما «شهید» اطلاق نمیشوند. جهادگر جوانی که دنیا را با راحتیهایش رها کرده، به سختترین مناطق محروم بدون دریافت مزد و منتی رفته و در مسیر خدمت به هممیهنان خود و آبادانی کشور، جهاد کرده است، به لحاظ دنیایی شهید محسوب نمیشود که این موضوع حقیقتا کمکاری نهادها و دستگاههای متولی است.
* آینده حرکتهای جهادی را چگونه ارزیابی میکنید؟
با تجربه واثق و تحقیقات علمی عرض میکنم که کشور را میتوان با حرکت جهادی ساخت. همانطور که انقلاب ما مردمی بود، قطعا توسعه و تقویت و تعمیق آن نیز باید به دست مردم اتفاق بیفتد، نه آنکه موقع انتخابات همه مردمدار شوند و بعد از اینکه انتخاب شدند مردم را در حلقه اطرافیان خود خلاصه کنند. باید در سیاستگذاری، راهبردنگاری، برنامهریزی و اجرا، مردم نقش اساسی ایفا کنند. گروههای جهادی در اصل، بدنه فعال جامعه و مردم همیشه در صحنه هستند که به دلیل ارتباط تنگاتنگ با تودهها و شناخت عینی از جامعه، حقیقتا از بهترین سیاستگذاران، برنامهریزان و مجریان بوده و به احسن وجه قادر به اداره کشور هستند، بنابراین باید مسؤولان عالی نظام برای این نقشآفرینی حرکتی نو در اندازند تا دستگاهها اجرایی بویژه دولت، چالاک و کوچک شده و حمایتها، تشکیلات و نیروهای انسانی نهادها به سوی گروههای مردمی و جهادی روانه شود که هم هزینههای سرسامآور جاری دولت را به حداقل برساند و هم بودجه را به سوی عمران و آبادانی کشور سوق دهد. ضمن اینکه بچههای جهادی با حداقل بودجه و بدون تشریفات زاید، حقوقهای نجومی و... بزرگترین اقدامات را انجام میدهند.
البته از گروههای جهادی نیز انتظار میرود تشکیلات خود را هر چه قویتر و منسجمتر کرده و با نظم و برنامهریزی توأم با آموزشهای لازم برای جهادگران پیش روند. انتخاب منطقه هدف برای هر گروه جهادی لازم و ضروری است تا هیچ روستا و محله محرومی بدون فعالیت و حضور گروههای جهادی نباشد. در این صورت، در یک فرآیند مشخص شاهد رفع محرومیتهای اصلی در مناطق محروم کشور خواهیم بود.
* اگر کسی علاقهمند به ارتباط با «منتظرانیها» بود چه راههای ارتباطی وجود دارد؟
پایگاه اینترنتی ما kapar.ir و سامانه پیامکیمان 300013571122 است. صفحه شخصی بنده نیز در شبکه اجتماعی اینستاگرام که حاوی گزارشها و فعالیتهایمان است ahmadi13571122 است.