روحالله مدبر *: 1- شخصا معتقدم فایل صوتی منتشرشده از وزیر امور خارجه و اصل این گفتوگو، یک پاس گل از جانب آقای ظریف به جریان غربگرا برای زدن گل به دروازه منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بود. در این میان البته آقایان ادعا دارند این مصاحبه یک تاریخ و سند شفاهی است که قرار بوده محرمانه باشد، با این حال یا دوستان نمیدانند تاریخ شفاهی چیست یا دارند مواضع رسمیشان را تغییر میدهند. البته باید امیدوار بود نیت، همین تاریخ شفاهی و نگهداری اسناد بوده باشد. زمانی که افراد مسؤولیت دارند نباید چنین گفتوگوهایی را ضبط و ثبت کرد. تاریخ شفاهی برای زمانی است که دوره مسؤولیت فرد به پایان رسیده و از موضوعی که درباره آن سخن گفته میشود عبور کرده است، چرا که اگر در حین مسؤولیت با افراد به بهانه تاریخ شفاهی مصاحبه کنند، مواضع آنها همانند فایل منتشرشده از ظریف میتواند پیامدهای جبرانناپذیر حقوقی، سیاسی، امنیتی و اخلاقی داشته باشد که الان سر قضیه این فایل صوتی رخ داده است. وزیر امور خارجه باید به این مساله آگاهی داشته باشد که موضع وی به عنوان یکی از بالاترین مقامات کشور به عنوان یک سند مورد استناد طرفهای خارجی قرار میگیرد.
2- فارغ از نتایج کوتاهمدت اقدامات اینچنینی که میتوان نشانههای آن را در فضای دوقطبی شکل گرفته در جامعه مشاهده کرد، نباید از خوشحالی طرف آمریکایی نسبت به این مساله چشمپوشی کرد. به طور مصداقی آمریکاییها از ۲ وجه اظهارات ظریف خوشحال شدند: یک وجه اینکه بالاترین مقام دیپلماسی کشور، انگشت اتهامش را به سمت سپاه پاسداران بویژه نیروی قدس و سردار شهید سلیمانی که قهرمان ملی ایرانیان است، گرفت. اما وجه دوم به سنخ مشترک نگاه ظریف و دموکراتها به روسیه بازمیگردد. همانطور که میدانید در زمان بایدن، نگاه سیاست خارجه ایالات متحده در حوزه دیدگاه تهدیدمحور به روسیه و تثبیت و توسعه این گفتمان افزایش پیدا کرده است. اینکه وزیر امور خارجه کشور ما با همین گفتمان آمریکایی، روسیه را با نگاه تهدیدمحور مطرح میکند، نشان از یک همسویی آشکار به آمریکا دارد. واقعیت آن است که حتی در میانه مذاکرات منتهی به برجام و زمانی که غربیها به ایران تمدید 5 ساله تحریم تسلیحاتی را تحمیل کردند، روسها مواضع نزدیک به جمهوری اسلامی داشتند و حتی به تیم ایرانی اعتراض کردند که چرا این تحریم را میپذیرید. حتی در زمان امضا نیز روسها به تیم ایرانی گوشزد کردند به تیم آمریکایی اعتماد نکنید و پشتوانه حقوقی داشته باشید، بعدها نیز زمانی که ترامپ از برجام خارج شد، روسها از نخستین کسانی بودند که این اقدام را محکوکم کردند. در مذاکرات اخیر که در وین در حال برگزاری هست هم شاهد موضع روشن روسیه هستیم که میگوید آمریکا باید اول تمام تحریمها را رفع کند بعد وارد مذاکره شود (موضعی منطبق با موضع رسمی جمهوری اسلامی است). سیاست راهبردی تنظیمی پوتین برای همگرایی با جمهوری اسلامی سیاستی ارزشمند است. در همین زمینه شاهد موضعگیری سخنگوی وزارت خارجه روسیه بودیم که اظهار داشته بود تنها مواضع صریح مقامات جمهوری اسلامی را مدنظر قرار خواهیم داد. عجیب است که جریان غربگرای حاکم بر دستگاه دیپلماسی وزارت امور خارجه به دنبال ضربه زدن به روابط ایران - روسیه است. آیا این صحبتها غیر از حرکت در جهت فرمان آمریکاییهاست؟ در زمانی که روسیه و چین به دنبال ایجاد یک ائتلاف ضدتحریمی هستند، مواضع اینچنینی از سوی وزیر امور خارجه چه نسبتی با منافع ملی دارد؟ ظریف در حالی روسیه را مانعی جدی مقابل برجام میداند که در همان 1+5 و زمانی که تروئیکای اروپا یکی در میان در حال ضربه زدن به ایران بودند، تنها چین و روسیه مقابل استفاده آمریکا از مکانیسم ماشه ایستادگی کردند. همچنین رئیسجمهور و وزیر امور خارجه این گاف حقوقی را دادند که در زمان ترامپ، آمریکا همانطور که از برجام خارج شده میتواند به آن برگردد. در حقوق بینالملل کلام اینها هر چند شفاهی باشد، سند محسوب میشود. وقتی ترامپ میخواست از مکانیسم ماشه استفاده کند، وقتی با اعتراض مواجه میشد که عضو برجام نیست به همین صحبتها اشاره میکرد. در اینجا روسیه و چین جلوی این تفسیر ایستادند.
3- بخش دیگری از سخنان وزیر امور خارجه که با واکنشهای زیادی همراه شده بود، مربوط به بحث ایشان پیرامون «میدان» و «دیپلماسی» بود. دانشجوی سال اول روابط بینالملل رابطه میدان و دیپلماسی را میداند. این نیاز به بحث نظری ندارد و کاملا مبحث سطح پایین و بدیهیای است. همه میدانند اگر قدرت نظامی و بازدارندگی امنیتی نباشد، دیپلماسی به خودی خود هیچ معنا و مفهوم و جایگاهی ندارد. در همین کشورهای اروپایی شما تفاوت بین کشورهایی که توانمندی نظامی و تسلیحاتی دارند با کشورهای دیگر که این توانمندیها را ندارند، میبینید. بخشی از اظهارات ظریف را باید به خاطر پسزمینههای ذهنی ایشان دانست. در روابط بینالملل نظریهای هنجاری وجود دارد، این نظریه میگوید الیتها آنچه در ذهنشان میگذرد را نیز در تصمیمگیری لحاظ میکنند. پیشینه غربی ظریف و نگاه کلی دولت برای ما مشخص است، یا اینکه آقای روحانی در کتاب خود درباره تفاوت بین آمریکا، اتحادیه اروپایی و جنبش عدم تعهد از تفاوت مرسدس بنز، پیکان و دوچرخه مثال میآورد موید همین نکته است. دیپلمات کشور باید در راستای منافع ملی ساختار نظام جمهوری اسلامی که توسط رهبر انقلاب تبیین میشود، حرکت کند. اگر کسی اینها را قبول ندارد و پیگیر بحث نظری است، جای بحث نظری در دانشگاه است.
4- نکته بعدی درباره این مصاحبه، بحث تحریف تاریخ است. ظریف در بخشی از این گفتوگو ادعا میکند اگر برجام نبود پوتین با سردار سلیمانی دیدار نمیکرد. طرح چنین موضعی از سوی وزیر امور خارجه تاسفآور است، چرا که وی یا روسها و مدل دیپلماسیشان را نمیشناسد یا به مؤلفههای نظامی واقف نیست. برجام چه مؤلفهای برای روسها داشت که بخواهند با سردار سلیمانی ملاقات کنند و به همکاری نظامی در سوریه بپردازند؟ روسها یک پروتکل و تشریفات خیلی خاص برای دیدار با رئیسجمهور خود دارند. گاهی حتی برخی رؤسایجمهور را نیز آقای پوتین به حضور نمیپذیرد. اینکه فرمانده کل قوای کشوری مثل روسیه، یعنی آقای پوتین، که توان نظامی و اطلاعاتی و حوزه نفوذ بسیار بالایی دارد، میپذیرد با فرمانده سپاه قدس ما جلسه بگذارد، دلیل اصلیاش این است که روسها دیدند سپاه ایران در شرایط خاص داخلی که ایران با آن دست در گریبان است، در کشوری دیگر توانسته عملیاتهای فوقالعادهای انجام دهد و حضور موثری داشته باشد، لذا ابراز علاقه کردند با این فرمانده نظامی گفتوگو داشته باشند تا وارد کار مشترکی برای تبادل تجربیات شوند. این اوج توانمندی نظامی سپاه قدس ما به فرماندهی سردار سلیمانی بوده که طرف روس را تحریک کرده بپذیرد با ما به گفتوگو بنشیند. این اتفاق اوج عزت نظامی ما است. این صحبتهای آقای ظریف کاملا بلاموضوع است. دلیل اصلی این امر جذابیت توانمندی نظامی ایران برای روسها بود. اینکه بگوییم این کار به خاطر برجام بود، توهین به شعور مخاطب است، زیرا هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارد. اگر برجام هم بود و ما این قدرت نظامی و توان میدان را نداشتیم هیچگاه روسیه دست به این عمل نمیزد.
* کارشناس مسائل روسیه