printlogo


کد خبر: 233153تاریخ: 1400/2/16 00:00
مدیران شهری نمی‌توانند در شرایطی که انفعال را به عملگرایی ترجیح داده‌اند این توقع را از مردم داشته باشند که یک بار دیگر با رأی به ناکارآمدی فرصت‌سوزی کنند
«نه» به ناکارآمدی

گروه اجتماعی: پرونده کاری پنجمین دوره شورای شهر تهران و شهرداری این کلانشهر در حالی رو به بسته شدن است که صفحات آن، خالی از هر گونه اقدام چشمگیر عمرانی، خدماتی، فرهنگی و... است. این در شرایطی است که مدیران شهری برای فرار از این رزومه ناکارآمد، به دنبال القای تفسیری ناصحیح از مدیریت در شهر هستند و توقف پروژه‌های عمرانی در تهران را در راستای احترام به شهروندان معرفی می‌کنند. بر اساس آمار و ارقام موجود، طی 4 سال گذشته اعضای شورای شهر و شهردار تهران برخلاف شعارهای شهروندمدارانه خود حتی نتوانستند کمترین خدمات در حوزه شهروندی را ارائه دهند، برای مثال در این دوره حتی یک پیاده‌راه به ظرفیت تهران اضافه نشد، در حالی که در شهرسازی معاصر خلق فضای شهری مطلوب، مهم‌ترین هدف محسوب شده و پیاده‌راه‌ با توجه به تأثیر عمیق خود در ارتقای کیفیت زندگی شهری دارای اهمیت ویژه‌ای در میان فضاهای شهری است و می‌تواند به عنوان عنصری هویت‌بخش در فضای اجتماعی و فرهنگی شهر ایفای نقش کند. 
 
* شعارزدگی مسؤولان
شهردار تهران و اعضای شورای شهر در روزهای منتهی به انتخابات در حالی دوره پیش از خود را محکوم(!) می‌کنند که تاکنون اقدام شایسته‌ای برای افزایش ظرفیت شبکه حمل‌و‌نقل عمومی و بهبود وضعیت آن انجام نداده‌اند، این در شرایطی است که شعارزدگی مسؤولان و بی‌توجهی به زیرساخت‌های اساسی شهر بخش عمده‌ای از ظرفیت‌های خدمات‌رسانی به مردم را به سوی فرسودگی هدایت کرده و نتوانسته است رضایت مردم را در این بخش تامین کند. به جرأت می‌توان گفت شبکه حمل‌و‌نقل عمومی بویژه مترو پاشنه آشیل مدیریت شهری است و باعث شده شهردار و اعضای شورای شهر تهران هیچ‌گونه برگ برنده‌ای در این زمینه در اختیار نداشته باشند، این در حالی است که حدود ۲ سال پیش محمد سالاری، رئیس کمیسیون شهرسازی شورای شهر، مترو را اولویت مدیریت شهری پنجم معرفی کرده و هویت آن را به خانواده‌ای خاص گره ‌زده بود. او گفته بود: «آقای هاشمی! مردم تهران با یک رای تاریخی شما را به عنوان نماینده خود در شورای شهر انتخاب کردند و سپس رئیس شورا شدید، مترو نیز از گذشته با نام خانواده هاشمی‌رفسنجانی گره خورده است، لذا باید با پیگیری‌های مجدانه شما و ما به عنوان اعضای شورای شهر، اقدامات خوبی در این حوزه انجام شود، حتی اگر متحمل بدهی شویم، چرا که اگر در این حوزه اقدام اساسی صورت نگیرد، باید پاسخگوی مردم باشید». بر خلاف اظهارات رئیس کمیسیون شهرسازی شورای شهر تهران، نه‌تنها پیگیری جدی برای توسعه مترو انجام نشد، بلکه بدهی‌های شهرداری به حدود ۲ برابر افزایش یافت و در نهایت در برابر کم‌کاری‌های صورت‌گرفته هیچ مدیری در مقام پاسخگویی برنیامد. در حالی که شهروندان تهرانی 4 سال گذشته را بدون درک ملموس پیشرفت در خدمات مترو گذراندند، مدیرعامل شرکت بهره‌برداری متروی تهران با اعلام سرفاصله حرکت قطارهای مترو از 3 تا 12 دقیقه مهر تاییدی بر ضعف عملکردی در این بخش ‌زد. این در حالی است که سالاری مدعی است خدمات متروی تهران روندی رو به رشد داشته است. وی در این باره گفت: «در این دوره از ۵/۳۹ کیلومتر مسیر متروی تهران بهره‌برداری و ۳۰ ایستگاه مترو افتتاح شد. حفاری خط ۱۰ متروی تهران نیز آغاز شد و ۳۱ رام قطار بازسازی و از ۲۴ رام قطار مترو و ۱۶۸ دستگاه واگن یک‌طبقه و ۷ دستگاه واگن ۲‌طبقه بهره‌برداری شد. طراحی و ساخت نخستین قطار ملی مترویی با داخلی‌سازی بیش از ۸۵ درصد از دیگر اقدامات در این حوزه بود».
 
* رأی به ناکارآمدی؟
در بررسی پرونده خالی از موفقیت دوره پنجم مدیریت شهری باید به مقوله فضای سبز شهری نیز نگاهی داشت؛ شاخصی که می‌تواند معیار بسیار مناسبی در تشخیص میزان «شهروندمداری» مدیران شهری باشد. بر اساس آمار در این حوزه نیز شهر تهران رشد چشمگیری نداشته و بیشترین درصد اختصاص داده شده به این فضا مربوط به دوره قبل مدیریت شهری است. با وجود چنین کارنامه‌ای، پیروز حناچی، شهردار تهران چند روز پیش در مصاحبه‌ای از مردم خواست در صورت رضایت از مدیریت جاری در شهر یک بار دیگر به این جریان رای دهند. حال سوال اینجاست که چگونه شهردار تهران با توجه به این کارکرد نزدیک به صفر از مردم می‌خواهد به ناکارآمدی رای مثبت دهند؟ 
آیا مردم پرونده‌هایی همچون دستگیری ۲ تن از شهرداران مناطق و تعدادی از مدیران فروشگاه «شهروند» به دلیل مسائل مالی و واکسن‌خواری توسط تعدادی از مدیران و کارکنان مناطق شهرداری تهران را بسادگی به فراموشی می‌سپارند؟
حناچی در مصاحبه اخیر خود برای تطهیر مدیریت ناکارآمد سازمانی که سکانش را در اختیار دارد، به جای پاسخگویی به چرایی ناتوانی شهرداری در اجرای پروژه‌های شهری، دوره چهارم مدیریت شهری را زیر سوال برد و گفت: «مدیریت شهری قبلی نظامی بود. بدنه مدیریتی هم نظامی بود. دستوری عمل می‌شد، مثلا درباره تونل توحید حتما مطلع هستید زمانی که آقای شهردار دستور داد فلان موقع باید تمام شود، ۳ شیفت کار می‌شد. حتی مدیران وقت بدشان نمی‌آمد مقایسه می‌کردند که تهران یک توسعه رضاخانی می‌خواهد. این اتفاقات افتاد...». حناچی در حالی این سخنان را بیان می‌کند که در طول دوره مدیریتش در شهر تهران هیچ‌گونه ابرپروژه‌ای به اجرا درنیامد و هر آنچه امروز در شهر وجود دارد ناشی از اقدامات جهادی و مدیریت میدانی در دوره چهارم مدیریت شهری بوده است. یقینا مدیریت در شهر تهران با تعارف پیش نخواهد رفت و پیشرفت در این شهر نیازمند یک مدیریت کارا و توانمند به منظور هدایت‌ امور است. در همین رابطه مهدی چمران، رئیس سابق شورای شهر تهران گفت: «مدیریت پروژه، نظامی و غیرنظامی ندارد. برای یک پروژه زمان‌بندی می‌گذاریم و می‌گوییم در فلان زمان باید شروع شود و در یک زمان مشخص باید تمام شود. مسلما این زمان‌بندی برای یک شهر و شهروندانش مهم است. وقتی مدیریت برای این پروژه وقت می‌گذارد و به آن سرکشی می‌کند و کمک می‌کرده که تمام شود و موانع برای پیشرفتش را برمی‌داشته که درست است، همین باید باشد. حالا اینکه پروژه بموقع تمام شده است و بگوییم مدیریت نظامی پشتش بوده خارج از منطق است. قالیباف بچه جنگ بوده و تا اینجا رسیده است. اینکه سر حرفش بوده و آنچه نیاز بوده را سر وقت انجام داده، حالا او را خطاب کنیم که نظامی بوده است؛ حرف اشتباهی است. یک حالت دیگر هم وجود دارد؛ اینکه فردی را که محکم نیست بگوییم خوب است. اینجا مردم به میان می‌آیند و مسلما تشخیص مردم درست‌ترین است».
از سوی دیگر حناچی در بخشی از مصاحبه خود نظارت‌های صورت‌گرفته بر شهرداری تهران را زیر سوال برد و گفت: «آن چیزی که مسلم است، آنطور که دستگاه‌های نظارتی الان ما را کنترل می‌کنند در آن دوره کنترل نمی‌کردند. من به این شک ندارم و خوب هم هست؛ نمی‌خواهیم سیستم مانیتورینگ در کشور خاموش باشد و این گفت‌وگو بین دستگاه‌های نظارتی‌ای که وظیفه کنترل دارند و نظام مدیریت شهری همواره باید وجود داشته باشد. البته از جنس کارشناسی؛ نه از جنس خدای‌نکرده سیاسی. مطمئنا ما اگر از ابزارهایی که در اختیارمان هست برای کنترل و نظارت درست و بموقع استفاده کنیم، خیلی از این اتفاقات نمی‌افتد اما وقتی چک سفید به کسی می‌دهیم، خب! ممکن است هر اتفاقی بیفتد».
حال سوال اینجاست: چرا شهردار تهران موضوع نظارت را یک موضوع سیاسی می‌پندارد، در حالی که سیستم‌های نظارتی در انجام امور خود فراجناحی عمل کرده و با مدیران در این زمینه تعارفی ندارند. شاید واهمه از سیستم‌های نظارتی از این باب باشد که با وجود بودجه 40 هزار میلیاردی، شهر تهران هیچ‌گونه پروژه‌ای به خود ندیده و مشخص نیست این سطح از بودجه در کدام نقطه از شهر و در چه پروژه‌هایی سرمایه‌گذاری شده که نمود بیرونی از آن به دست نمی‌آید. به هر صورت مدیران شهری نمی‌توانند در شرایطی که انفعال را به عملگرایی ترجیح داده و خدمت‌رسانی به مردم را زیر سایه سنگین رفتارهای سیاسی به فراموشی سپرده‌اند، این توقع را از مردم داشته باشند که یک بار دیگر با رای به ناکارآمدی، فرصت‌سوزی کرده و مانع تحریک و پویایی شهر شوند. بهتر است مدیران شهری به جای آنکه با نگاه تخریبی به گذشته به دنبال موفق نشان دادن خود باشند، بی‌پروا از آنچه طی 4 سال گذشته انجام داده‌اند سخن بگویند و از طرح‌های‌شان دفاع کنند، البته اگر طرحی برای دفاع در این بخش داشته باشند.

Page Generated in 0/0061 sec