کمیل نقیپور: جنگ در جریان میان رژیم صهیونیستی و گروههای مقاومت فلسطین نقطه عطفی در تاریخ مبارزاتی گروههای مقاومت و همچنین دوران جدیدی در تاریخ جعلی رژیم صهیونیستی به حساب میآید؛ جنگی که در آن برای نخستینبار مرکز رژیم صهیونیستی هدف موشکباران گسترده قرار گرفت و با وجود ارتقای سامانه موسوم به گنبد آهنین و تبلیغات گسترده رژیم صهیونیستی روی این سامانه، مقاومت فلسطین به توانمندی لازم برای هدف قرار دادن تلآویو و فراتر از تلآویو دست پیدا کرده است.
این نقطه عطف تاریخی را میتوان از جنبههای گوناگون مورد بررسی و مداقه قرار داد، با این حال برخی نکات را که این روزها در میان اخبار جنگ، در رسانهها کمتر مورد توجه قرار میگیرد، میتوان شامل موارد زیر دانست.
1- تحولات هفتههای اخیر در داخل مرزهای فلسطین اشغالی بیانگر آن است که رژیم صهیونیستی دچار ضعف امنیتی شدیدی در داخل است. انفجار در تاسیسات موشکی، اصابت موشک در نزدیکی دیمونا، انفجارهای متعدد در پالایشگاه و نیروگاه و مسیرهای راهآهن و... نشان میدهد رژیم صهیونیستی وارد لوپ ناامنی داخلی شده است که حداقل در گذشته با این شدت با آن مواجه نبوده است. علاوه بر این، شکلگیری هستههای مقاومت مردمی در کرانه باختری و درگیریهای شدید و بیسابقه در شهرهای اشغالی میان اعراب و صهیونیستها که برخی از این شهرها از جمله لاد، عکا و... را به شهرهای آشوبزده تبدیل کرده است، تصویر جدیدی از ضربهپذیری و ناامنی رژیم صهیونیستی در درون مرزهای سرزمینهای اشغالی تحت حاکمیت صهیونیستها را به نمایش گذاشته است؛ موضوعی که رسانههای صهیونیستی از آن به عنوان رویداد بیسابقه یاد میکنند.
2- نقش ایران و سپاه قدس و فرمانده شهید آن و همچنین فرمانده فعلی آن در سازماندهی، تقویت و طراحی استراتژی گروههای مقاومت را به منظور مقابله با رژیم صهیونیستی نباید نادیده گرفت. ایران پیش از این صراحتا اعلام کرد از تمام گروههای مقاومت برای مبارزه با اسرائیل حمایت مادی و معنوی میکند؛ راهبردی که وظیفه اجرای آن با سپاه قدس بوده است و سردار سلیمانی نقش محوری در تسلیح گروههای مقاومت و سازماندهی و هماهنگی میان آنان را برعهده داشت. حال پس از گذشت حدود یک سال و نیم از شهادت سردار سلیمانی، واقعیت میدان نشان میدهد پس از شهادت شهید سلیمانی و روی کارآمدن سردار قاآنی نهتنها خللی در سیاستهای ایران در حمایت همهجانبه از گروههای مقاومت به وجود نیامده، بلکه با همان قوت و با توجه به تغییر شرایط، حتی با ابتکارات دیگری حمایتهای مستشاری، مادی و نظامی ادامه پیدا کرده است و هماکنون دست گروههای مقاومت توانمندتر و پرتر از هر زمان دیگری است. این حمایتها به گونهای بوده است که گروههای مقاومت فلسطینی که پیش از این بنا به دلایلی صراحتا به حمایتهای ایران اشارهای نمیکردند یا کمتر اشاره میکردند، هماکنون از جمهوری اسلامی بابت حمایتهای نظامی و مستشاری به صورت رسمی و علنی تقدیر و تشکر میکنند و اینگونه به حامیان و دشمنانشان این پیام را مخابره میکنند که پشتیبان اصلی مقاومت فلسطین جمهوری اسلامی است.
3- نکتهای دیگر که باید در ادامه نکته قبلی به آن اشاره کرد آن است که ناامنیهای اخیر در فلسطین اشغالی و جنگ میان گروههای مقاومت و رژیم صهیونیستی هر چند که به وضوح بیانگر ضعف شدید امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی است، با این حال رسانههای خبری توانایی ادراکسازی از این ضعف اساسی اسرائیل برای مخاطبان خود را ندارند. رژیم صهیونیستی، رژیمی است که همواره درگیر ناامنیهای گسترده است؛ فاصله امنیت و ناامنی در سرزمینهای اشغالی به اندازه فاصله چند دقیقهای طی شدن موشکهای مقاومت از باریکه غزه به شهرهای اشغال شده است و عامل اصلی این شرایط، گروههای مقاومت و پشتیبان اصلی گروههای مقاومت، جمهوری اسلامی است. به بیان دیگر علتالعلل ناامنیهای کوچک و بزرگ در رژیم صهیونیستی که کیان این رژیم را تهدید میکند، ایران است. با این حال هنگامی که رژیم صهیونیستی در نتیجه ضرباتی که به این رژیم از سوی ایران وارد شده، طی یک عملیات امنیتی یک ضربه به ایران میزند، رسانههای خارجی و بعضا رسانههای داخلی به صورت ناآگاهانه، ضعف امنیتی شدید ایران را تصویرسازی میکنند اما مسائلی مانند اتفاقات امنیتی چند هفته گذشته در رژیم صهیونیستی و همچنین حمله گسترده مقاومت فلسطین که ایران و سپاه قدس نقش اصلی و مستقیم در وقوع آن داشته است، در بازتاب رسانهای، ربط متناسبی با قدرت نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی پیدا نمیکند. به بیان دیگر ضربهای که جمهوری اسلامی در حوزه امنیتی و نظامی به اسرائیل وارد میکند بسیار بزرگتر و سهمگینتر از ضربات امنیتی رژیم صهیونیستی علیه ایران است، با این حال رسانهها در به تصویر کشیدن قدرت ایران در قبال اسرائیل آنگونه که در واقعیت وجود دارد، ناتوان هستند.
4- همزمانی حملات مقاومت به رژیم صهیونیستی با فرمایشات رهبر انقلاب در روز قدس نیز حائز اهمیت است. رهبر معظم انقلاب در فرمایشات خود در روز قدس مدل و نقشه مواجهه با رژیم صهیونیستی را ترسیم کردند و گروههای مقاومت در جنگ جدید با رژیم صهیونیستی عینا بر اساس همان سیاست راهبردی مدنظر رهبر انقلاب عمل کردند. آیتاللهالعظمی خامنهای در فرمایشات خود در روز قدس بر ۳ نکته تاکید ویژه کردند:
یک- ضربه به رژیم صهیونیستی و در نهایت نابودی اسرائیل صرفا با تقویت خط جهاد و شهادت و مقاومت صورت میگیرد.
دو- گروههای فلسطینی برای مقابله با رژیم صهیونیستی باید به وحدت برسند و وحدت خود را حفظ کنند.
سه- تاکید بر محوریت و عاملیت مجاهدت گروههای فلسطینی در مبارزه با رژیم صهیونیستی و دل نبستن به سیاست کشورهای عربی و... .
بر اساس همین مدل، گروههای مقاومت فعالتر از گذشته وارد میدان مبارزه شدند. اتکا به خود و اعتماد به توانمندیها، وحدت گروهها، کنار گذاشتن اختلافات و تشکیل اتاق عملیات مشترک و تاکید بر اینکه صرفا مقاومت راهحل مقابله با سیاست اشغالگری رژیم صهیونیستی است به ۳ اصل راهبردی گروههای مقاومت تبدیل شده که در حمله اخیر بروز و ظهور این اصول کاملا مشخص است. حتی محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان که همواره فاصله خود با سیاست مقاومت را حفظ کرده نیز در روزهای ابتدایی جنگ فعلی، بر مقاومت و مقابله جدی با رژیم صهیونیستی به عنوان تنها راه مقابله با رژیم و همچنین وحدت گروههای فلسطینی در راه مبارزه با اسرائیل تاکید کرد.
به بیان دیگر محور اصلی سخنرانی رهبر انقلاب در روز قدس اعتماد همهجانبه رهبر مقاومت به گروههای مقاومت در راه مبارزه با اسرائیل، همچنین گشودن افقهای جدید برابر گروههای مقاومت برای مبارزه با رژیم صهیونیستی است؛ آنجا که ایشان تاکید میکنند: افزایش قدرت دفاعی و نظامی، خودکفایی در ساخت سلاحهای مؤثر، اعتمادبهنفس مجاهدان، خودآگاهی روزافزون جوانان، گسترش دایره مقاومت به سراسر کشور فلسطین و بیرون از آن، خیزش اخیر جوانان در دفاع از مسجدالاقصی و انعکاس توأمان مجاهدت و مظلومیت ملت فلسطین در افکار عمومی بسیاری از مناطق جهان، بشارتدهنده آینده درخشان است.
5- تصویری که رژیم صهیونیستی در قالب طرح معامله قرن و پس از توافق آبراهام به دنبال ساختن آن بود، یعنی قدرتمند شدن اسرائیل و تغییر نظم منطقهای به نفع این رژیم، عملا با ضربهپذیری گسترده رژیم صهیونیستی از گروههای مقاومت برهم زده شد. رژیم صهیونیستی در جنگ فعلی و در جریان حملات گروههای مقاومت بیشترین ضربه را نسبت به حملات پیشین دریافت کرد و اتفاقا نشان داده شد فروپاشی و نابودی اسرائیل نهتنها همچنان گزاره معتبری است بلکه بهرغم شوآفهای سیاسی اعتبار آن از گذشته نیز بیشتر شده است.
6- جنگ در جریان میان گروههای مقاومت و رژیم صهیونیستی عرصه نمایش توانمندیهای فوقالعاده مقاومت فلسطین در حوزه امنیتی و نظامی است که به برخی از آن در ادامه اشاره میشود:
- رونمایی از موشکهای پیشرفتهتر و نقطهزن
- بهرهگیری از پهپادهای انتخاری برای انهدام اهداف مدنظر در داخل سرزمینهای اشغالی
- حمله هدفمند به مراکز تجمع نظامیان و اماکن حساس مانند نیروگاهها و پالایشگاهها و برخی تاسیسات مربوط به سامانه موسوم به گنبد آهنین که نتیجه توانمندی امنیتی و نظامی گروههای مقاومت است.
- دستیابی گروههای مقاومت به هدفهای بعد از تلآویو به گونهای که برای نخستینبار در تاریخ رژیم، آژیر خطر در تمام مناطق اشغالی به صدا درآمد و شهرهای مختلف اشغال شده زیر ضربه مقاومت قرار گرفتند.
- توانمندی بالا در انهدام جیپها و نفربرهای نظامی ارتش صهیونیستی که در نتیجه دستیابی گروههای مقاومت به موشکهای کورنت به دست آمده است.
- توانمندی بالای هستههای مقاومت مردمی در کرانه باختری برای مقابله با صهیونیستها و ضربه وارد آوردن به رژیم صهیونیستی
- ظرفیت گسترده اعراب ساکن در مناطق اشغالی در ضربه زدن به امنیت داخلی رژیم صهیونیستی
7- نکته بسیار مهم اما همراهی همه مردم فلسطین با جریان مقاومت است. اگر در گذشته بخشی از مردم فلسطین در کرانه باختری یا اعراب ساکن در مناطق اشغالی معتقد به سیاست ۲ دولتی بودند، الان همه مردم فلسطین از افراد ساکن در اردوگاهها گرفته تا اهالی شهرهای اشغالی یکصدا معتقد هستند تنها راه، مقاومت و بیرون راندن صهیونیستها از خانهها و محلههای فلسطینیهاست. به بیان دیگر جبهه مقابله با اسرائیل دیگر محدود به باریکه نوار غزه نیست، بلکه کل سرزمین فلسطین از شمال تا جنوب این کشور میدان مبارزه با صهیونیستهاست.
8- رژیم صهیونیستی پس از پاسخ محکم و دندانشکن مقاومت دریافته است دوران بزن در رو حتی در درون مرزهای سرزمینهای اشغالی تمام شده است. البته این به معنی پایان ظلم و وحشیگری اسرائیل علیه مردم فلسطین نیست، چرا که ذات اشغالگری ظلم به مردم فلسطین محسوب میشود. این گزاره به این معناست که اسرائیل میداند ضربه وارد آوردن به مردم فلسطین و هتک حرمت مسجدالاقصی با پاسخ متناسب مواجه میشود، این ادراک برای مقامات رژیم در نتیجه موشکهای مقاومت حاصل شده است و آنها در آینده در مواجهه با مردم و مقاومت فلسطین با احتیاط بیشتری برخورد میکنند.
9- هماکنون و در نتیجه عیان شدن ضعف گسترده رژیم صهیونیستی برای مقابله با مقاومت، این واقعیت بیش از هر زمان دیگری برای فلسطینیان و سایر مردم آزاده جهان قابل باور است که رژیم صهیونیستی، رژیم ماندنی نیست. رژیمی که هماکنون توانایی شکست گروههای مقاومت فلسطین را ندارد در صورت باز شدن همزمان ۵ جبهه کرانه باختری، نوار غزه، بلندیهای جولان، جنوب لبنان و سوریه (در حوزه حمله موشکی) روزهای پایان عمر نحسش رقم میخورد.
10- فرار اشغالگران از سرزمین فلسطین پس از حملات موشکی گروههای مقاومت، این گزاره را ثابت میکند که این رژیم همواره در لبه فروپاشی قرار دارد. مهاجران اشغالگر که با وعده زمین رایگان و... از سایر کشورها به فلسطین کوچ میکنند، تاب ناامنی و در خطر افتادن جان خود را ندارند. صهیونیستها اگر زمین رایگان را میپسندند اما جان خود را بسیار شیرینتر از آن میدانند که بخواهند برای به دست آوردن زمین غصبی، آن را فدا کنند. ایجاد احساس ناامنی و برهم زدن این تصویر مورد علاقه سران صهیونیست که «اسرائیل کشوری مانند سایر کشورهاست» کارویژه اصلی موشکهای مقاومت است؛ موشکهایی که هماکنون پیشرفتهتر شده و علاوه بر اینکه هزینه گزافی روی دست رژیم صهیونیستی به خاطر فعال شدن سامانه گنبد آهنین میگذارد، تاسیسات و اماکن شهری را نیز منهدم میکند و تلفات انسانی نیز میگیرد.
11- و نکته آخر اینکه هماکنون نیز مقاومت به پیروزیهای اولیه مدنظر دست یافته است. پس از حمله موشکی گروههای مقاومت، هتک حرمت به مسجدالاقصی متوقف شد، تخلیه محله فلسطینی شیخ جراح به تعویق افتاد، تلآویو و بعد از تلآویو با موفقیت موشکباران شد و نقطهزنی موشکهای پیشرفتهتر به اثبات رسید، با این حال مقاومت به دنبال تثبیت راهبرد «هماوردی متوازن» است؛ همان راهبردی که سخنگوی گردانهای عزالدین قسام پس از پایان ضربالاجل مدنظر گروههای مقاومت خطاب به صهیونیستها اینگونه آن را اعلام کرد: (حملات موشکی) پیامی به دشمن است که خوب بفهمد، اگر برگردید برمیگردیم و اگر تجاوزات را افزایش دهید ما نیز به حملات میافزاییم.