داربی نودوپنجم میان استقلال و پرسپولیس برخلاف تصوراتی که از قبل وجود داشت، نمایشی با کیفیت پایینتر از داربیهای قبل بود و بیشتر از بار فنی، این «بیاخلاقی» و «عصبانیت»ها بود که به چشم آمد. کیفیت فنی ۲ دیدار قبلی پرسپولیس و استقلال در لیگ برتر و جام حذفی که بدون حضور تماشاگران برگزار شد، این امیدواری را ایجاد کرد که دیدار سوم ۲ تیم نیز با توجه به تفکرات فرهاد مجیدی و یحیی گلمحمدی و وعدههایی که آنها داده بودند، جذاب، تهاجمی و پرگل باشد اما آنچه در پایان داربی نودوپنجم رقم خورد، خلاف این تصور را ثابت کرد. سرمربیان ۲ تیم در نشستهای خبری قبل از بازی تاکید داشتند به دنبال ارائه فوتبال تهاجمی و رسیدن به پیروزی در این دیدار هستند. همین امر هواداران را امیدوار کرد شاهد دیداری جذاب و تماشایی با موقعیتهای گل پرتعداد باشند اما در طول ۹۰ دقیقه ۲ تیم نتوانستند به اندازه انگشتان یک دست هم موقعیت مطلوب گلزنی ایجاد کنند و هر چند بازی سرعتی و تهاجمی بود اما تماشایی و پرخطر نبود. در حالی که هنوز دقایق زیادی از بازی نگذشته بود و برخورد زیادی بین بازیکنان شکل نگرفته بود، سیاوش یزدانی در صحنهای که با شهریار مغانلو برخورد کرد - و این صحنه بارها در طول بازی تکرار شد- چهره عصبانی و خشنش نشان میداد برای از کار انداختن مهاجم سرخپوشان برنامهای غیر از مسائل فنی دارد. تکرار این صحنه در طول بازی نشان داد یا خود یزدانی تصمیم به «روی اعصاب» رفتن مهاجم حریف گرفته یا یکی از توصیههای کادر فنی استقلال برای از کار انداختن مهاجم پرسپولیس است. آنچه در تصاویر مشخص بود خشونت مدافعان استقلال بویژه سیاوش یزدانی هنگام برخورد با مهاجمان پرسپولیس بود. مدافعان استقلال به دنبال مهار فنی مهاجمان حریف نبودند و از همان دقایق اول دنبال عصبانی کردن مغانلو و خارج کردن او از بازی بودند. هر چند این حربه کارگر نیفتاد و مغانلو روی گل پرسپولیس تاثیرگذارترین فرد بود.
* درگیری فنی و فیزیکی در اولویت
هر چند انتظار میرفت بازیکنان ۲ تیم که بدون حضور تماشاگران روبهروی هم قرار میگرفتند به دور از هر گونه تنش و درگیری فقط به فکر ارائه فوتبال زیبا باشند اما متاسفانه در اکثر برخوردهایی که شکل میگرفت، بازیکنان عصبانی و پرخاشگر بودند و صحنههایی را ایجاد کردند که باعث تنش در بازی شد. سرخابیها در این بازی تا توانستند سر داور فریاد زدند و الفاظی را در طول بازی به کار بردند که از میکروفنهای کنار زمین براحتی شنیده میشد و باعث تاسف شنوندهها شد!
* استقلالیها علیه خودشان
بازیکنان استقلال که در لیگ قهرمانان آسیا با آرامش بالایی به میدان رفتند و همین آرامش باعث شد نمایش قابل قبولی داشته باشند و در نهایت راهی مرحله بعدی این مسابقات شوند، در داربی نودوپنجم از همان ابتدای بازی این آرامش را نداشتند و آشفتگی بالایی در رفتار آنها دیده میشد. همین ناآرامی بزرگترین لطمه را به کار گروهی این تیم زد، چرا که بازیکنان استقلال بسیار عجول و سرآسیمه بودند و نتوانستند تفکرات کادر فنی را در زمین پیاده کنند.
* گریختن گلمحمدی با کمک استقلالیها
یحیی گلمحمدی که در دیدار با سپاهان تیمش را تا آستانه پیروزی برده بود و با یک گل از حریف پیش بود، در دقایق پایانی آن دیدار اسیر تفکرات تاکتیکی حریف شد و روی یک ارسال و حضور بازیکن بلندقامتی چون کیروش و ضربه تمامکننده محمد محبی ۳ امتیاز حساس را با یک امتیاز عوض کرد. در دیدار با استقلال هم همین سرنوشت در انتظار گلمحمدی بود اما بازیکنان استقلال در چند صحنه علیه خودشان رفتار کردند و اجازه ندادند سرنوشت بازی با سپاهان دوباره تکرار شود. ضربه سری که شیخ دیاباته زد و توپ را از روی سر اسماعیلی دور کرد، نمونه این اقدام علیه خود بود.
* بی فرهنگی در باشگاههای فرهنگی
سالهاست درباره خلأ بزرگ فرهنگی در تیمهای بزرگ صحبت شده و با هر درگیری و اتفاق تلخی عنوان شده چرا باشگاههای ورزشی که عنوان فرهنگی را هم با خود یدک میکشند، به این بخش مهم توجه نمیکنند و اکثر بازیکنان رفتاری غیراخلاقی در زمین دارند. در دقایق پایانی داربی نودوپنجم باز هم این خلأ بزرگ به چشم آمد و بازیکنان ۲ تیم به خاطر یک خطا به جان هم افتادند و صحنههای زشتی را رقم زدند. این بیفرهنگی لطمات زیادی به فوتبال ایران زده و ظاهرا هیچ مسؤولی هم در فدراسیون، سازمان لیگ و باشگاهها نیست که دغدغه پر کردن آن را داشته باشد.
***
تحلیل فنی داربی
استقلال برای داربی نودوپنجم نتوانست از روی نیمکت بخوبی مدیریت شود و تصمیمات مناسبی برای دیدار با پرسپولیس داشته باشد. سوال بزرگ داربی، ترکیب اولیه استقلال بود؛ جایی که مرادمند، یزدانی، مهدیپور و غلامی در ترکیب اصلی حاضر بودند تا شجاعیان، اسماعیلی، دیاباته و دانشگر از روی نیمکت بازی را دنبال کنند. در سیستم اتخاذ شده استقلال (۳-۴-۳) برای داربی - سیستمی که بیشترین نیاز به تمرین و استمرار و مرور و آموزش جاگیری را در بین سیستمهای متداول فوتبال دارد- قاعدتا باید 5 بازیکن در آرایشی (۲ + ۳) متشکل از یزدانی، غلامی، مرادمند، مهدیپور و ریگی، علاوه بر نقش اول در دفاع، به عنوان آغازگر بازی از دفاع، صاحب تواناییهای بالایی در بازیسازی میبودند اما جز ریگی، دیگر عناصر در نظر گرفته شده برای این مهم از سوی فرهاد مجیدی فاقد چنین هنری بودند. در واقع و به صراحت باید گفت پیراهنهای شماره ۴، ۵، ۷ و ۹ در استقلال قداست و حرمت خود را از دست داده و در تن صاحبان فعلی آنها بسیار بسیار گشادتر از معمول هستند. استقلال با فرهاد مجیدی که تنهاتر از همیشه روی نیمکت بود، در ادامه با تفکری احساسی به سیستم ۳-۳-۴ روی آورد و دست آخر نیز با دستور «بکِش بکِش» که دستوری ناکارآمد بود، علاوه بر شکست در داربی، در ورطه سقوط و بحران و دوری هرچه بیشتر از جام قرار گرفت. در آن سو محتملترین نتیجه برای پرسپولیس پیروزی اقتصادی و به عادت درآمده یک بر صفر بود؛ تیمی که از سوی یحیی گلمحمدی و نیمکت همراه و آگاه و مسلط، بخوبی هدایت میشود؛ تیمی که برای پیروزی و قهرمانی در لیگ برتر ایران، ثابت قدم بوده و این ثبات در سیستم بازی، ترکیبهای معمول، تعویضهای قابل انتظار، زوجسازیهای متناسب و روشهای حمله بخوبی آشکار و مبرهن است. چربش احساس بر منطق در داربی نودوپنجم نمود عینی داشت؛ جایی که پرسپولیس در بیشترین زمانهای بازی و استقلال در کل زمان بازی توانایی اولیه خود را برای اتخاذ فوتبالی معمول و مالکانه از دست داده بودند؛ داربیای که شبیهترین به داربیهای از نوع ایرانی بود.