گروه اجتماعی: با پایان مهلت قانونی ثبتنام کاندیداهای ریاستجمهوری، تب انتخابات در سطح جامعه بالا گرفته و کمکم کنشگران این عرصه، برای حصول نتیجه به سود جریان سیاسی متبوعشان، تلاش خود را آغاز کردهاند. در بین اسامی کسانی که خود را لایق تنپوش ریاستجمهوری دیدهاند ۲ اسم از شورای شهر تهران و مدیریت شهری این کلانشهر به چشم میخورد؛ محسن هاشمی، رئیس شورای پنجم شهر تهران و محمدجواد حقشناس، عضو این شورا. شورایی که در ابتدای فعالیت خود طرحهایی بالاتر از 95 درصد پیشرفت را تحویل گرفت و با وجود گذشت ۴ سال پیشرفتی در آنها رقم نزد.
این افراد از شورایی پا به کارزار انتخابات ریاستجمهوری گذاشتهاند که نتیجه فعالیت ۴ساله آن برای مردم چیزی جز هیچ نبوده است. به نوعی میتوان گفت مدیران شهری در ابتدای فعالیت خود طرحهایی بالاتر از 95 درصد پیشرفت فیزیکی را تحویل گرفتند اما با وجود گذشت ۴ سال، پیشرفتی در آنها به وجود نیاوردند. در حالی این کارنامه خالی از عملکرد شورای پنجم شهر تهران پیش روی مردم قرار دارد که برخی اعضای این شورا سودای ریاستجمهوری دارند؛ فارغ از اینکه تایید صلاحیت بشوند یا خیر.
این در حالی است که پیش از این پیروز حناچی، شهردار تهران گفته بود «برنامهای برای رفتن به پاستور ندارم و تلاش میکنم از بهشت به جهنم نروم». اما گویی همچنان برای تعدادی از اعضای مدیریت شهری در تهران، راه پاستور از خیابان بهشت میگذرد و به دنبال سکانداری در این بخش هستند.
* بیتحرکی مدیریتی در تهران
نگاهی به شهر تهران و پرونده ۴ سال گذشته این شهر حکایت از سکون و بیتحرکی و عدم توجه به خواستههای مردم در حوزههای مختلف دارد که بخش عمدهای از این سکون و بیتحرکی را میتوان به گردن رفتارهای سیاسی حاکم بر این دوره از مدیریت شهری انداخت.
کارنامه جریان اصلاحات در مدیریت شهری، در دوره اول شورای شهر تهران انحلال و در دوره پنجم ناکارآمدی بوده است. حال جای سوال است که با این کارنامه خالی از موفقیت، چگونه مدیران شهری این جریان به فکر پاستورنشینی افتادهاند در حالی که حتی در تامین نیازهای اولیه شهر به دلیل سیاسیکاری ناموفق بودهاند؟!
عدم توجه به شبکه حملونقل عمومی و کمبود 3 هزار دستگاه اتوبوس شهری، عدم گسترش و بازسازی معابر شهری، عدم تعریف پروژههای کلان برای شهر تهران، افزایش میزان شهرفروشی، غیر شفاف بودن فعالیتها در شهرداری، مشخص نبودن محل صرف بودجه شهر تهران و... بخشی از ضعفهای عملکردی در این دوره مدیریت شهری است؛ مدیریتی که بیشتر تمرکز خود را روی موضوعات سیاسی قرار داد و ماموریت ذاتی خود در ارائه خدمات در شهر را به حاشیه برد. در همین رابطه سید هومان حسینی، کارشناس مدیریت شهری با اشاره به سیاسیکاری در مدیریت شهری پنجم گفت: با نزدیک شدن به انتخابات ریاستجمهوری و شوراهای اسلامی، بازار اظهارنظرهای سیاسی هم داغتر میشود ولی این فضا برای شورای پنجم شهر تهران همواره داغ بوده و اظهارنظرهای سیاسی پیوسته یکی از شاخصههای شورای فعلی بوده است، به گونهای که روح این اظهارات سیاسی در کالبد اکثر تصمیمات و اقدامات اجرایی مدیریت شهری نیز قابل مشاهده است.
وی افزود: شوراهای شهر و روستا یکی از مهمترین نهادها در نظام جمهوری اسلامی ایران است و هدف قانونگذار اساسی این بوده که شورا به عنوان یکی از ارکان اصلی مدیریت شهری ابتدا ناظر بر عملکرد شهرداری و سپس یار و کمککننده به شهرداری برای اداره بهتر شهر باشد، در حالی که برآیند عملکرد شورای پنجم بسیار مأیوسکننده بوده و نه نظارت خوبی بر شهرداری داشته و نه کمک مؤثری در حل معضلات متنوع شهری کرده است.
کارشناس مدیریت شهری ادامه داد: البته بهتر است به جای سیاسیکاری از واژه سیاستزدگی استفاده کنیم، چرا که سیاسیکاری چارچوبی دارد و حداقلهایی را باید رعایت کرد در حالی که در دوره پنجم مدیریت شهری از برخی اعضای شورا رفتارهایی را شاهد بودیم که گویی هیچ ضابطهای در حوزه شهرداری وجود ندارد و متاسفانه این نگاه بیضابطه را به برخی قسمتهای شهرداری نیز تسری دادند که البته این بیضابطگی، آسیبهای بسیار جدی و طولانیمدتی بر پیکره مدیریت شهری وارد خواهد کرد.
* تسویهحسابهای سیاسی در شورای شهر
تسویهحسابهای سیاسی در شورای شهر پنجم پاشنه آشیل این دوره از مدیریت شهری بود تا عمران شهر به ناکارآمدی مبدل شود و سکون و بیتحرکی به تغییر مدیریت و بهبود شرایط. در همین زمینه حسینی گفت: بسیار متاسفم که اعلام کنم بهرغم قصد و نیت خوب چند نفر معدود از اعضای شورا برای بهبود برخی امور در ماههای ابتدایی شروع شورای پنجم، برخی اعضای شورا با نگاه صرفاً سیاسی نوعی انکیزاسیون یا دادگاه تفتیش عقاید در میان مدیران شهرداری برای کسب اطلاع از مدیریت شهری قبل به وجود آورده و شورا و شهرداری را به محلی برای تسویهحسابهای سیاسی و شخصی تبدیل کرده بودند.
وی بیان داشت: متاسفانه ادامه این روند، سخنچینی و ریاکاری اداری را به یک هنجار اداری برای احراز مناصب مدیریتی تبدیل کرده است؛ کاری که در درازمدت موجب شکلگیری کینه اداری و از همگسیختگی سرمایه انسانی شهرداری به عنوان مهمترین منبع آن میشود.
* مناصب موروثی
تقسیمبندی مناصب بین افراد همطیف و عدم دسترسی کارکنان به جایگاههای بالاتر، یکی دیگر از موضوعاتی بود که در دوره مدیریتی پنجم در شهر تهران رقم خورد و عملا حکایت از آن داشت که جایگاههای مدیریتی در شهر تهران در این دوره موروثی بوده و صرفا افراد همطیف و نزدیک به بدنه مدیریت شهری میتوانند امکان رشد و ترقی داشته باشند. در همین باره حسینی گفت: نکته دیگری که بیانگر سیاستزدگی لجامگسیخته در شهرداری است به وجود آمدن نوعی الیگارشی یا گروهپروری شهری است به طوری که گویی صرفا گروهی خاص استحقاق دستیابی به مناصب مدیریتی را داشتهاند؛ گروهی که به پشتوانه همین سیاسیون، بدون طی تشریفات اداری و احراز مدیریتهای میانی و حتی به محض شروع قرارداد کار به مناصب عالیه مدیریتی رسیدند. متاسفانه یکی از اصلیترین عوامل ناکارآمدی و شیوع فساد در شهرداری همین نگاه آشفته و غیرعادلانه سیاسی بوده است.
* میراث مدیریت
قابل دفاع نبودن بخش عمدهای از فعالیتهای صورتگرفته در این دوره از مدیریت شهری، این نگرانی را ایجاد کرده است که چه میراثی از این مدیریت به بهشتنشینان آینده خواهد رسید و چگونه مدیران آینده شهر باید از چالشهای پیش رویشان خارج شوند؟
بسیاری از پروژههای فرهنگی، اجتماعی، خدماتی، عمرانی و... در شهر تهران نیاز به بازنگری و تعریف مجدد دارند تا یکبار دیگر شهر و شهروندانش به سوی پویایی و رشد حرکت کنند؛ موضوعی که طی 4 سال گذشته مورد توجه قرار نگرفت و زمینهساز افزایش نارضایتی مردمی از بدنه مدیریت شهری و نوع کارکرد آن شد.
بر همین اساس شورای شهر ششم و شهردار آینده وظیفه سنگینی برعهده دارند، چرا که ضمن اجرای پروژههای فراموش شده در شهر، وظیفه احیای اعتماد عمومی از دست رفته نسبت به مدیریت شهری را نیز برعهده دارند و این موضوع کار را برای مدیریت ششم به مراتب سختتر خواهد کرد.
فارغ از اینکه چه جریان سیاسیای به شورای ششم و شهرداری تهران وارد شود، کاندیداها باید بدانند چه حجم از کار بر زمین مانده پیش رویشان است و آیا توانایی رسیدگی به آنها را خواهند داشت یا خیر! یقینا نتیجه ورود افراد فاقد توانمندی مدیریتی به این بخش، نتیجهای همانند 4 ساله گذشته خواهد داشت و شهر نمیتواند به عنوان یک موجود زنده به کالبد خود روحی دوباره بدمد.