فرزانه دانایی: زمانی که کشورهای عرب منطقه به پیشنهاد جرد کوشنر، داماد ترامپ، یکبهیک صف میکشیدند تا روابط خود را با رژیم صهیونیستی به سمت عادیسازی پیش ببرند، مهمترین دلیل و توجیه برای این کار خود را برقراری صلح و آرامش در منطقه عنوان میکردند. آنها بیان میکردند با این کار تلاش میکنند سران رژیم صهیونیست را متقاعد کنند دیگر نباید بیش از این دستاندازی به سرزمینهای فلسطینی داشته باشند و باید راهحل ۲دولتی را بپذیرند و در نهایت شرایط را به نحوی آماده میکردند که بتوانند محاصره غزه را نیز بردارند.
امارات و بحرین و رژیم صهیونیستی 15 سپتامبر سال 2020 پیمان آبراهام را امضا کردند و پس از آن، ترامپ عنوان کرد: «بعد از دههها اختلاف و درگیری، ما طلوع خاورمیانه جدید را رقم خواهیم زد. این توافقها سنگ بنایی برای صلح جامع در سراسر منطقه خواهد بود».
با وجود این، تنها پس از گذشت 8 ماه از زمانی که این توافق به امضا رسید، طلوع جدید خاورمیانه با طلوع راکتهای حماس از غزه و حملات هوایی اسرائیل به این منطقه همراه شد! طلوع دیگر اما در داخل سرزمینهای اشغالی و از دروازه دمشق اتفاق افتاد؛ جایی که صهیونیستهای تندرو، جوانان فلسطینی را بیهیچ بهانهای مورد ضرب و جرح قرار میدادند و در محله «شیخ جراح» در قدس شرقی مردم را از خانههایشان بیرون میکردند. درگیریهای اخیر و احتمال شکل گرفتن جنگی تمامعیار بین حماس و اسرائیل چشمانداز صلح را بیش از پیش دور از دسترس قرار داده است. این درگیریها همان درگیریهای خونینی است که در طول تاریخ اشغالگری، وجود داشته است. شاید پیمان آبراهام از نظر آمریکاییها دروازهای رو به صلح بود اما در نهایت نه درباره فلسطین و نه در دیگر مناطق غرب آسیا مانند سوریه و لیبی و یمن نتوانست صلحی به وجود آورد.
میراث ترامپ برای منطقه ظاهرا فراتر از خسارتی است که تا پیش از این تصور میشده است. بر اساس گزارش واشنگتنپست، از زمانی که او در کاخ سفید مستقر شد، 9200 خانه در کرانه باختری برای صهیونیستها ساخته شد و واشنگتن نیز هیچ اعتراضی به این مساله نکرد. ترامپ در عین حال سیاست حمایتی شدیدتری را انتخاب کرد و جدایی جولان از سوریه را نیز به رسمیت شناخت تا راه برای بازگرداندن آن به این سرزمین را بسیار پیچیدهتر از قبل کند.
بعد از اینکه بایدن بر سرکار آمد، نتانیاهو تلاش میکرد کارهای خود را بیشتر از قبل قانونی نشان دهد و سعی کرد مساله خانههای مردم در منطقه «شیخ جراح» را به اختلافی ملکی تبدیل کند که قرار است دادگاه درباره آن تصمیم بگیرد. با این حال کابینه رژیم صهیونیستی خود، بخشی از این ماجرا بود و سیستم سیاسی حامی اخراج مردم مسلمان از این منطقه، نمیتوانست این تضمین را به وجود آورد که رأی دادگاه نیز سیاسی نیست. حالا رسانههای مختلف در گزارشهای خود هرقدر هم حامی اسرائیل باشند، نمیتوانند از این مساله چشم بپوشند که گرفتن خانههای فلسطینیان در قدس شرقی برای این است که دولت نتانیاهو اطمینان حاصل کند در صورتی که راهحل ۲ دولتی نیز به سرانجام رسید، قدس شرقی پایتخت فلسطین نخواهد بود. او پیش از این نیز با تأیید ترامپ کل قدس را پایتخت اسرائیل معرفی کرده بود تا جلوی این اقدامات را بگیرد.
این اقدام از سوی دولت نتانیاهو که دیگر در حال سر کردن آخرین روزهای خود بود، تنها یک هدف را دنبال میکرد؛ به وجود آوردن آشوب در سرزمینهای اشغالی که حضور دوباره نتانیاهو در قدرت را توجیه کند و باعث شود گروههای رقیبش در کنست اسرائیل نتوانند به کابینه ائتلافی با نخستوزیری رقبایش دست پیدا کنند. او میدانست با به وجود آوردن این آشوب، دیگر نمایندگان اعراب در کنست به هیچ کابینه ائتلافیای با صهیونیستها نمیپیوندند و احتمال تشکیل کابینه برای رقبایش نزدیک به صفر میشود. این اقدام میتوانست او را همچنان در قدرت نگه داشته و مانع از این شود بعد از کنار رفتن از قدرت به دلیل مفاسد اقتصادیاش به زندان برود. این انتخابات و رقابتها برای نخستوزیری، صلحی را که غربیها بویژه آمریکاییها گمان میکردند به دست آوردهاند، برای همیشه بر باد داد.
این روزها دیگر کسی انتظار ندارد عربستان سعودی یا هر کشور مسلمان دیگری به پیمان آبراهام بپیوندد. غیر از اینکه این پیمان بیشتر از پیش در اغما فرورفته و از صحنه سیاست جهانی پاک میشود، حالا کشورهایی که به آن پیوستهاند باید پاسخگو باشند چرا در وهله اول به این رژیم خونخوار و حامی دیوانهاش اطمینان کردند و در وهله بعد حالا چطور میخواهند پاسخگوی این همه کشته و زخمی و ویران شدن غزه باشند.