قاضی: دادگاه رسمیه. متهم خودش رو معرفی کنه.
متهم: اسرائیل هستم!
قاضی: شما محکوم به کشتار تعداد زیادی غیرنظامی، خصوصا زنان و کودکان هستید.
متهم: آقای قاضی! الکی خودتو خسته نکن. من بدون حضور وکیلم صحبت نمیکنم.
قاضی: وکیلتون کیه؟
متهم: آقای زیباکلام!
قاضی: ایشون که اصلا وکیل نیستن!
متهم: اولا که ایشون تو همهچی تخصص دارن. ثانیا کدوم آدم عاقلی میاد از من دفاع کنه آخه... البته به جز ایشون؟ من از وقتی توئیتاشون رو خوندم فهمیدم چه موجود بیآزاری بودم این همه وقت.
قاضی: خب حالا که ایشون نیستن. خودت دفاعی داری بگو.
متهم: نمیتونم.
قاضی: چرا؟
متهم: ابزارشو ندارم. اسلحهمو جلو در ازم گرفتن.
قاضی: با اسلحه دفاع میکنی؟
متهم: همیشه که نه، بیشتر وقتا با بمب و موشک و اینا.
قاضی: این دیگه چه جورشه؟
متهم: حق دفاع دارم دیگه. از قدیم هم گفتن بهترین دفاع حمله است.
قاضی: حالا الان نمیشه یه جور دیگه دفاع کنی؟
متهم: یعنی یه جور دیگه حمله کنم؟
قاضی: همون که تو میگی.
متهم: میشه بیام اونجا چک و لگدیتون کنم؟
قاضی: نه، فقط تو جایگاه خودت.
متهم: پس ناچارم لفظی باهاتون درگیر بشم دیگه... آقا به قول دکتر زیباکلام من دوهزارکیلومتر اونورتر داشتم ماستمو میخوردم، کاری به کسی نداشتم بعد آوردین محاکمهام میکنین؟ جواب نسلهای آینده رو چی میخواین بدین؟