میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست
تو خود حجاب خودی، حافظ از میان برخیز
ای صاحب فال؛ خااااک...که توی فال هم اضافی هستی و باید برخیزی. بعد چه اعتماد بهنفسی داری رفتی کشور مردم را هم غصب کردی.
یعنی خواجه حافظ که سرش را از مبحث می و معشوق خارج نمیکند هم فهمید کرم از خودت است. همانطور که در مصرع دوم اشاره شده، اگر تن لشت را از کشور مردم برداری ببری، حل است. اصلا حملهای نیست که دفاعی هم باشد.
مخلص کلام اینکه تنها راه نجات تو این است که خودت از میان برخیزی، اگرنه شاید یک جور دیگری برخیزندت.
25 سال هم چشمت را ببندی و باز کنی گذشته است. دیگر هم تا آدم نشدی فال نگیر.