printlogo


کد خبر: 233699تاریخ: 1400/2/30 00:00
از وین تا پاستور!

نوید مؤمن: اصلاح‌طلبان و کارگزارانی که تا قبل از آبان‌ماه 1399، به واسطه معضلات معیشتی و سنگینی که برای شهروندان ایجاد کرده بودند رو و رمقی برای سخن گفتن از انتخابات ریاست‌جمهوری نداشتند، اکنون با امید به تنفس مصنوعی دموکرات‌ها به برجام، وارد گود شده‌اند. بدیهی است تمام اضلاع تشکیل‌دهنده دولت فعلی، از سال 1392 تاکنون، در شکل‌گیری وضعیت بحرانی فعلی دخیل بوده‌اند. به عبارت بهتر، اقتصاد تحریم‌محور و سیاست خارجی نامتوازن، ۲ تحفه این گروه‌ها برای شهروندانی بوده است که در ۲ انتخابات 1392 و 1396 به امید اصلاح وضعیت معیشتی خود، آرای‌شان را به سود آنها به گردش درآوردند. 
فارغ از آنکه چه فرد یا افرادی در نهایت به عنوان نامزد نهایی اصلاح‌طلبان و کارگزاران در پایان انتخابات باقی خواهند ماند و در معرض قضاوت افکار عمومی قرار می‌گیرند، باید حقیقتی را درباره «رویکرد انتخاباتی دولت» مدنظر قرار دهیم. بدون‌شک نامزدهای انتخاباتی جریان‌های تشکیل‌دهنده دولت فعلی، مذاکرات وین و خروجی این مذاکرات را تنها برگ برنده خود در انتخابات ریاست‌جمهوری خردادماه تلقی می‌کنند. البته نظرسنجی‌های صورت‌‌گرفته (به صورت رسمی و غیررسمی) در سراسر کشور نیز نشان‌دهنده منفوریت شدید و بی‌سابقه این دولت (در قیاس با دولت‌های قبلی) است. در چنین شرایطی اصلاح‌طلبان و کارگزاران به دنبال یک تکانه یا شوک مقطعی هستند تا به واسطه آن، بتوانند دوقطبی مدنظر خود را در حوزه معیشت و سیاست خارجی بر فضای عمومی کشور تحمیل کنند. 
این بازی دولت و گروه‌های تشکیل‌دهنده آن به‌گونه‌ای نخ‌نماست که به محور و مبنای تحلیل رسانه‌های غربی در قبال مذاکرات وین تبدیل شده است. 
شبکه یورونیوز در یکی از تازه‌ترین گزارش‌های خود در این باره می‌نویسد: «این نشست‌ها (نشست‌های احیای توافق هسته‌ای در وین) و نتیجه آن می‌تواند تاثیر مهمی بر روند انتخابات ۱۴۰۰ بگذارد. منتقدان دولت روحانی می‌گویند او تمام تخم‌مرغ‌هایش را در ۸ سال اخیر در سبد مذاکرات هسته‌ای چیده است و به همین خاطر حالا بیش از همیشه می‌خواهد بزرگ‌ترین و شاید تنها دستاورد خود را احیا کند».
تحلیل مشترک و مبنایی رسانه‌های غربی از مذاکرات وین، بیش از آنکه انعکاسی از رویکرد انتخاباتی دولت نسبت به احیای برجام (آن هم به هر قیمت ممکن) باشد، مایه تأسف و تأثر هر ایرانی آگاه است. رسانه‌های غربی عملا به دولت فعلی کشورمان یادآوری می‌کنند بدون برجام و احیای آن، اساسا دستاوردی برای ارائه به شهروندان ندارد! این رسانه‌ها و متعاقبا سیاستمداران غربی، به دولت یادآوری کرده‌اند برجام ابطال‌پذیر و مملو از نقص حقوقی و ساختاری، همان نقطه ثقلی بوده است که دولت در سال 1394 همه معادلات معیشتی، اقتصادی، تجاری و اعتباری کشور را حول محور آن متمرکز کرد اما با یک حرکت ساده دولت ترامپ، این منظومه در هم شکست. البته رئیس‌جمهور سابق آمریکا از توافقی خارج شد که اکثریت قریب به اتفاق نامزدهای اصلاح‌طلب که به عرصه انتخابات ورود کرده‌اند، مدعی بودند اساسا امکان نقض آن از سوی هیچ سیاستمدار و رئیس‌جمهوری وجود ندارد! 
واقعیت امر این است که غرب در حال صدور دستور معینی خطاب به طرفداران دیپلماسی التماسی و تحریم‌محور در کشورمان است: اینکه همان حرکت ناموزون و آزاردهنده‌ای را که با نام برجام، از سال 1394 (زمان اجرایی شدن توافق هسته‌ای) تا سال 1397 (زمان خروج ترامپ از توافق هسته‌ای) آغاز کرده بودند را بار دیگر بازتعریف کنند و آن را در قالب یک موفقیت دیپلماتیک و اقتصادی به شهروندان عرضه کنند. بدون‌شک هر فردی که کمترین نگرانی و دغدغه‌ای درباره تکرار ماجرای تلخ خروج دولت بعدی یا حتی همین دولت فعلی آمریکا از برجام داشته باشد، باید نسبت به جلوگیری از تکرار کابوس سال‌های اخیر در کشور احساس مسؤولیت کند. در این معادله، اساسا مطالبات کلیدی، مبنایی و راهگشای رهبر حکیم انقلاب به دولت مبنی بر «گرفتن تضمین از طرف مقابل» و «لزوم راستی‌آزمایی بازگشت آمریکا به برجام» جایی در تفکر و محاسبات انتخاباتی دولت فعلی ندارد. آنچه اصلاح‌طلبان و کارگزاران و دیگر احزاب تشکیل‌دهنده دولت فعلی دنبال آن هستند، زمزمه مکرر نام برجام در برهه کنونی و تبدیل این زمزمه به فریادی در واقع گوشخراش اما در ظاهر فریبنده است. 
بدیهی است طرف‌های مقابل (آمریکا و تروئیکای اروپا) از زمانی که متوجه اشتیاق بی‌حد و حصر دولتمردان فعلی ما برای احیای برجام- آن هم جهت دوپینگ انتخاباتی!- شده‌اند، بیش از پیش درباره کارشکنی در مذاکرات و تحمیل تعهدات یک‌طرفه به ایران وقاحت و وسواس به خرج می‌دهند. آنچه در این میان برای بانیان شرایط معیشتی فعلی محلی از اعراب ندارد، منافع ملی و قدرت برتر ذاتی و اکتسابی ایران در میدان نبرد و مذاکره است.

Page Generated in 0/0229 sec