سیدهفرشته حسینی: یکی از روشهای سرودن شعر، روش سهل و ممتنع است، در واقع شعر سهل و ممتنع، شعری است که در نگاه نخست ساده و آسان به نظر میرسد و شاعر خیال میکند اینگونه سرودن کاری ندارد و میتواند شبیه آن را بنویسد اما در حقیقت، اینگونه نیست و مانند آن سرودن غیرممکن است. سخن سهل و ممتنع یا سهل ممتنع سخنی روشن، روان و شیواست. در این نوع نوشتن مسائلی مانند کراهت استعمال، تنافر حروف، تضاهم خیال یا هر نوع پیچیدگی اصلا به چشم نمیخورد و اصل بر سادگی است و همه چیز به صورت متداول به کار برده میشود.
کلام «مریم کرباسی» در مجموعه شعر «دعوتنامه»، رساست و ابهامی ندارد و در واقع کمتر از آرایههای ادبی استفاده میشود و همچنین در کلام اندک معنای زیاد بیان میشود؛ اگر شعری چنین ویژگیهایی داشته باشد سهل و ممتنع است و نوشتن مانند آن ناممکن است، سادهتر بگوییم سهل و ممتنع یعنی آسان غیرممکن.
وقتی از شعر سهل و ممتنع سخن به میان میآید، نخستین شاعری که به ذهن ما میرسد سعدی شیرازی است. سعدی شیرازی تقلیدناپذیرترین شاعر ایرانی است، شعر سعدی شعری بیسانسور و وقایعنگار است. از آنجا که در شعر سهل و ممتنع کمتر از تصویرگری استفاده میشود باید عاطفه، وزن و موسیقی قدرت بیشتری داشته باشد. تمام خصلتهای شعر سهل و ممتنع در شعر سعدی دیده میشود که باعث ماندگاری آن در اعصار مختلف شده است.
این نکتهها را بیان کردیم تا مقدمهای باشد برای اینکه بگوییم شعر خانم مریم کرباسی شعر سهل و ممتنع است.
از این شاعر نجفآبادی- که غالبا غزل میسراید و گونه اشعار او عاشقانه و آیینی است -۲ مجموعه غزل به نامهای «خبرهای خوب» و «دعوتنامه» به چاپ رسیده که هر ۲ توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شده است. به نظر میرسد مقدمهگویی کافی است و بهتر است برویم سراغ اشعار خانم مریم کرباسی در مجموعه شعر دعوتنامه.
در بیشتر اشعار ابتدا وقتی شعر را میخوانیم در عین زیبایی به نظر ساده میرسد اما بیشتر که مرور میکنیم میبینیم این نوشته تازه و اختصاصی است. به نمونه زیر دقت کنید:
«هر روز بیرون میزنیم از خانه با هم
عالیست حال ما دو تا دیوانه با هم»
عنصر برجسته شعر مریم کرباسی، عنصر عاطفه و احساس و همچنین صداقت است که در اشعار او موج میزند. او خودش است، نقاب ندارد؛ از زندگیاش میگوید، از خانوادهاش، از اعتقادات و...
احساس سرشار او در اشعار آیینی هم موج میزند، ارادت ویژهای که به امام هشتم دارد هم را میتوان از اشعار او دریافت.
شعر پشت جلد کتاب یکی از اشعار شاخص رضوی این مجموعه است که اتفاقا اسم کتاب نیز از همین شعر انتخاب شده است. با لحنی صمیمی و بسیار عاطفی که در همه اشعار خانم کرباسی دیده میشود به درد دل با امام رئوف میپردازد و مخاطب به سادگی با این شعر ارتباط برقرار میکند، در حالی که بعضی ابیات آن کاملا شخصی است و من شخصی غالب است اما شاعر با شجاعت من شخصی خود را سروده و مخاطب نیز به او اعتماد کرده و تا پایان شعر را میخواند و لذت میبرد.
مثلا آنجا که میگوید:
«عاقبت این سطرها با خط نستعلیق من
خواندنیتر میکند تا بینهایت نامه را»
خانم کرباسی دستی بر آتش خطاطی هم دارد و این بیت دلالت بر آن دارد، یا آنجا که میگوید شهر من از مشهدت دور است، شاعر فاصله محل زندگی خود را از مشهد بیان میکند. این صمیمیت در همه اشعار مجموعه به چشم میخورد تا آنجا که حتی وقتی در سوگ و فراق مادرش هم مینویسد باز مخاطب تحت تاثیر قرار میگیرد.
تضادهای شیرینی هم در کتاب وجود دارد که برخی از آنها را ذکر میکنیم:
«غم را خلاصه کرد تا شادتر نوشت
با همتی بلند، کوتاه نامه را»
یا در شعر شماره ۲۹ در بیشتر ابیات تضاد به کار برده شده است:
تو شاد بودی و من آمدم غمت باشم
و در مصراعهای دیگر کلمات زخم و مرهم / خوب و بد نمونههای دیگری است که البته این تضادها اصلا تصنعی نبودهاند.
نکته زیبایی که در اشعار آیینی خانم کرباسی دیده میشود، حسنطلب یا ادب سوال است. متاسفانه گاهی میبینم بعضی شاعران در شعر اهلبیت این ملاحظه را ندارند، نمونههای زیادی در ذهن دارم که بیان نشود بهتر است اما در شعر خانم کرباسی این نکته رعایت شده است. حسنطلب آن است که شاعر در ضمن مدح خود به نحوی ظریف و زیرکانه و غیرمستقیم از ممدوح تقاضای خواسته یا صله میکند:
غصههای کوچکم را هم برایت گفتهام
خاطرم جمع است میخوانی به دقت نامه را
یا در نمونهای دیگر در شعری که برای اربعین سروده شده است:
بیا به داد دل تنگ ما برس ای عشق
اگر که حوصله داری، اگر که زحمت نیست
اینها نشأت گرفته از جهانبینی خاص شاعر و صداقتی است که در عرض ارادتهای وی به ذوات مقدسه وجود دارد، در واقع یکی از زیباترین و بارزترین خصلتها در سرودههای مریم کرباسی همین صداقت اوست.