سوده نجفی*: هنگامی که صحبت از کارآفرینی به میان میآید اذهان به سمت اشتغالزایی و کاهش بیکاری بر مبنای هزینه- فایده، سودآوری و هزینه فرصت اقتصادی متمایل میشود. اما همواره کارآفرینی در این تعریف خلاصه نمیشود و آن جایی است که کارآفرینی اهدافی فراتر از ایجاد اشتغال را در پی داشته باشد. چنین وجهی از کارآفرینی تحت عنوان کارآفرینی اجتماعی تعریف میشود و رویکرد متفاوت آن از سایر حوزههای کارآفرینی در این است که کارآفرینی اجتماعی هدف والاتری از اهداف اقتصادی مبتنیبر ارزشآفرینی و به تعبیری گسترشیافتهتر، ساخت جهانی بهتر را دنبال میکند. کارآفرین اجتماعی هدف از اقدامات خویش را با رویکرد انساندوستی و همنوعدوستی بیان میکند.
کارآفرینی اجتماعی در ایران اسلامی به دلیل وجود آموزههای ملی و مذهبی به تعاریف و اشکال مشابه از دیرباز در کشور پا گرفته و جا افتاده است اما روند اجرای آن باید بر مبنای نیاز و دغدغههای روز، بهروزرسانی شود.
کارآفرینی اجتماعی اقدامی داوطلبانه، خلاقانه و نوآورانه در راستای رفع دغدغهها و مسائل جامعه بدون انتفاع و کسب سود است. یکی از نیازهای امروز جامعه ایران بویژه کلانشهر تهران که جمعیتی حدود 10 میلیون نفر را در خود جای داده است، لزوم مشارکت و همراهی مردم و شهروندان در قالب کارآفرینان اجتماعی در راستای رفع مشکلات در حوزههای مختلف است. در این میان یکی از وظایف مدیران شهری بویژه در پایتخت، ساماندهی نحوه مشارکت و تقسیمبندی سازوکارهای استقرار و اجرای کارآفرینی اجتماعی در بستر شهری است. سازوکار استقرار کارآفرینی اجتماعی تنها محدود به یک مجموعه مردمی یا یک جمعیت و انجمن نمیشود، بلکه محدوده آن دایرهای از سمنها، بسیج، هلالاحمر، سازمانها، دانشگاهها و مراکز علمی و پژوهشی را دربرمیگیرد که این گستردگی بیانگر آن است که زمینه باید برای حضور حداکثری در راستای کارآفرینی اجتماعی به منظور رفع مسائل و دغدغههای شهری و اجتماعی ایجاد شود. به منظور پیادهسازی کارآفرینی اجتماعی در شهر باید ابتدا معنا و مفهوم این اقدام در جامعه نهادینه شود، سپس سازوکارها و مدل استقرار آن بر مبنای مدل بومی با توجه به نیازهای شهری و جامعه شکل گیرد. دستهبندی نهادها و سازمانهای داوطلب در زمینه کارآفرینی اجتماعی به حوزهها و بخشهای شهری مورد نیاز را میتوان گام بعدی در این مسیر دانست. ایجاد تعامل، زبان گفتوگو، حمایت از اقدامات داوطلبان و درنظرگرفتن مشوقهای انگیزشی بخشی از اقداماتی است که باید از سوی مدیران شهری در راستای پیشبرد اهداف کارآفرینی اجتماعی مورد انجام قرار گیرد. نکته مهم این است که مدیران شهری بویژه فعالان حوزه فرهنگی- اجتماعی شهر نباید به کارآفرینان اجتماعی به چشم رقیبان رفع مشکلات این حوزه در شهرها نگاه کنند، بلکه در این بین باید تعامل و همکاری متقابل و دوجانبهای شکل گیرد. مدیران شهری همواره برای رفع دغدغهها و معضلات شهری هزینههای هنگفتی را در نظر میگیرند که گاه این اقدامات شکل پرداخت یارانه شهری و فقیرپروری به خود میگیرد، ضمن آنکه در این مسیر تنها مدیریت شهری به عنوان رافع معضلات اجتماعی شهری شناخته میشود، در حالی که با ایجاد کارآفرینان اجتماعی از طریق استفاده از ظرفیتهای مردمی، نهادها و سازمانها، ابتدا میتوان از توان شهروندان به منظور رفع مشکلات شهری بهره برد و معنای قوامیافتهتری در راستای شعار «شهر برای شهروندان» ساخت. همچنین این اقدام کاهش هزینههای شهری در رفع مسائل را به همراه خواهد داشت و حتی در الگویی توسعهیافتهتر امکان درآمدزایی و اشتغال و کسب سود اقتصادی را نیز برای کارآفرینان اجتماعی به همراه خواهد داشت؛ هرچند همانگونه که بیان شد هدف از این نوع کارآفرینی، کسب منفعت نیست. در نهایت میتوان برآیند اقدامات در این حوزه را زمینهساز ایجاد «شهری بهرهور» برشمرد. امروز تهران به عنوان بزرگترین کلانشهر کشور، با دایرهای وسیع از معضلات اجتماعی همچون حاشیهنشینی، بزهکاری، طلاق، اعتیاد، کودکان کار، کارتنخوابی و... مواجه است. نگاه برخی مدیران شهری به این مسائل تنها از دایره هزینهها و کارکردهای بروکراتیک اداری میگذرد، در حالی که این روند مصداق بارز «اعطای ماهی به شهروندان به جای آموزش ماهیگیری است». با این اوصاف با حضور شهروندان به عنوان کارآفرینان اجتماعی از یک سو میتوان از حمایت و ظرفیت مردمی شهروندان استفاده کرد و از سوی دیگر زمینه آموزشهای تخصصی، شغلی و کاری را به وجود آورد.
سمنهای شهری یکی از ظرفیتهای ارزشمند در زمینه کارآفرینی اجتماعی است. هر چند آمارهای دقیقی درباره سمنهای شهرها وجود ندارد اما آمارهای غیررسمی بیانگر وجود بیش از 22 هزار سمن در سطح کشور و بیش از 3 هزار سمن در شهر تهران است. تنها همین تعداد سمن نشاندهنده ظرفیت ارزشمند سمنها در راستای رفع معضلات شهری است. دعوت و ایجاد تعامل میان مدیران شهری و سمنها اقدام ابتدایی در راستای استفاده از ظرفیت آنهاست. شناسایی، دستهبندی و حمایتهای آییننامهای و بخشنامهای از آنها باعث خواهد شد امکان استفاده از این توان با کمترین خطای هدررفت ظرفیت فراهم شود. نهادهای مردمی مانند بسیج و هلالاحمر در کشور بویژه شهر تهران نیز میتوانند در راستای تعامل با مدیریت شهری گامهای مثبت و ارزندهای در راستای کارآفرینی اجتماعی بردارند. این همکاری با جامعهنگری گسترده، قابلیت دستیابی به اهداف گستردهای را در بر خواهد گرفت که از آن طرفین همکاری منتفع خواهند شد. دستهبندی نهادها، سازمانها و تشکلها همچون سمنها در حیطه معضلات اجتماعی، شکلدهی و قالببندی است که در کالبد آن میتوان به رفع مسائل اجتماعی امیدوار بود. هر چند کسب سود و بهره اقتصادی در مفهوم کارآفرینی اجتماعی نمیگنجد اما استقرار آن فارغ از اهداف ارزشآفرینانه و بشردوستانه، دستاوردهای دیگری چون اشتغال، درآمدزایی، ارتقای درآمد سرانه و رشد اقتصادی را به همراه خواهد داشت. با توجه به ابعاد گسترده کارآفرینی اجتماعی باید با مدلسازی بومی و اجرای دقیق زمینه رشد این مهم در راستای دستیابی به اهداف تبیین شده مذکور فراهم شود.
* کارشناس مسائل شهری