printlogo


کد خبر: 234135تاریخ: 1400/3/11 00:00
تیم ملی فوتبال کشورمان توانایی صعود به جام جهانی را بنا به این دلایل دارد
عملیات کاملا ممکن

حجت شفیعی: همه چیز آماده است برای یک صعود، برای به انجام رساندن یک ماموریت دشوار ملی؛ سیمای بازیکنان تیم ملی که این را می‌گوید. عکس‌هایی که از اردوی تیم ملی مخابره می‌شود امیدوارکننده است. چهره‌های خندان و بانشاطی که خود را مهیای یک اتفاق خجسته در فوتبال ایران کرده‌اند؛ بازیکنانی که پیشروتر از همه ارکان فوتبال و حتی مردم، به صعود فکر می‌کنند. خوب می‌دانیم که اوضاع نابسامان فدراسیون فوتبال در یک سال اخیر امکان فراهم کردن یک تدارکات مناسب را از تیم ملی گرفت؛ تدارکاتی متناسب با اهمیت بازی‌های پیش روی تیم ملی. اما مگر نه اینکه به جز معدود مواردی، همواره تدارکات برای تیم ملی درخور و مناسب ماموریت محول‌شده به آن نبوده است؟ مگر نه اینکه اغلب با بازی تدارکاتی کم پا به مسابقات رسمی گذاشته‌ایم؟ درست مثل الان که نخستین بازی ما مقابل هنگ‌کنگ حکم بازی تدارکاتی را برای تیم ملی‌مان خواهد داشت. اما آنچه امیدوارمان می‌کند که به صعودی شیرین امیدوار باشیم بازیکنانی هستند که بیش از همه خود را برای یک صعود آماده کرده‌اند. فضای فوتبال ما بالاخره از قیل و قال دعواهای فوتبال باشگاهی تا حدودی خالی شده و در اردوی تیم ملی هیچ خبری از آن همه دعوا نیست. در اردو آبی و قرمز و زرد و لژیونر همه دغدغه‌های باشگاهی خود را پشت در اردوی تیم ملی گذاشته‌اند و آمده‌اند تا یکدل و همراه، انتقام ۲ باخت مقابل بحرین و عراق را بگیرند. انگار که به غرورشان برخورده و می‌خواهند کاری کنند که سال بعد در قطر همدیگر را ملاقات کنند. برای مایی که اردوهای بی‌نظم و سرشار از دودستگی در تاریخ بازی‌های تیم‌ ملی‌مان کم ندیده‌ایم، جو اردوی این روزهای تیم ملی امیدوار‌کننده است. زمانی می‌شد از روی صفحه تلویزیون و از نحوه پاس دادن‌های بازیکنان به هم پی به دودستگی و چنددستگی در تیم ملی برد. می‌شد از کنار هم ایستادن بازیکنان در تمرینات تیم ملی فهمید که این تیم یکدل نیست. ما زمانی را به یاد داریم که تیم ملی پر از ستاره چنان غرق دعواها و باندبازی‌های خود شده بود که براحتی جام ملت‌ها را از دست داد. زمان‌هایی بود که بازیکن لژیونر تیم ملی بیشتر مراقب ساق پایش بود تا فکر کردن به موفقیت تیم ملی. ما آن زمان‌ها را دیده‌ایم. دیده‌ایم که گاهی چنان فضای اردوهای تیم ملی بی‌قید و بند اداره می‌شد که بازیکن براحتی برای خوشگذرانی اردو را ترک می‌کرد و برمی‌گشت بی‌آنکه توبیخ شود. و دیده بودیم زمان‌هایی را هم که فضای اردوها چنان پادگانی اداره می‌شد که کوچک‌ترین انرژی مثبتی از آن اردوها به جامعه تزریق نمی‌شد. حالا اما با نسلی از بازیکنان در تیم ملی روبه‌روییم که به جرات می‌توان گفت از نظر فکری، بالاترین شخصیت حرفه‌ای را در بین بازیکنان ادوار تیم ملی دارند. وقتی در خدمت تیم ملی هستند فقط به تیم ملی فکر می‌کنند و آنقدر بالغ شده‌اند که بدانند موفقیت بیشتر آنها در گرو موفقیت تیم ملی است. زمانی مگر می‌شد این همه لژیونر از اروپا را به اردوی تیم ملی آورد و مساله‌ای بین‌شان به وجود نیاید. زمان‌هایی که بازیکنانی خود را بالاتر و رئیس تیم ملی می‌دیدند اما حالا تیم ملی در بین بازیکنانش رئیس خودمختار ندارد. دسته و باند ندارد. می‌توان بدون اغراق همدلی و رفاقت را در بین آنها دید، بی‌آنکه ناظمی سختگیر آنها را مجاب به رعایت نظم کرده باشد. با نسلی مواجهیم که خود بهتر از هر کسی می‌داند رفتار حرفه‌ای چه المان‌هایی دارد و چگونه باید از خود و حرفه‌اش و شخصیت حرفه‌ای‌اش مراقبت کند. باور کنید برای کسانی که شکست تیم‌های پرستاره ما را به خاطر بی‌نظمی‌ها و چنددستگی‌های درون اردویی دیده‌اند، تماشای سیمای بازیکنانی که بدون حسادت، بدون زیر‌آب‌زنی و بدون دسته و باند تشکیل دادن، خندان و مصمم کنار هم تمرین می‌کنند یک مایه دلخوشی و مهم‌ترین دلیل برای خوشبین بودن به موفقیت است. روزی روزگاری یکی از بازیکنان بزرگ تیم ملی در دهه 70 گفته بود اگر بهترین مربی را هم بالای سر تیمی بگذاری تا وقتی بازیکنان نخواهند هیچ موفقیتی حاصل نمی‌شود؛ حرفی که او در سال ۷۹ زد و چند ماه بعدش حذف تیم ملی پرستاره در جام‌ ملت‌های ۲۰۰۰، سندی بر اثبات حرفش شد. حالا خوب می‌دانیم که بازیکنان تیم ملی می‌خواهند، می‌خواهند که با 4 برد رویای حضور خود در جام‌جهانی را زنده نگه دارند. دیگر کسی نمی‌گوید من ستاره فلان تیم هستم و فلان تیم مرا می‌خواهد پس در همه چیز من باید اول باشم. کسی نمی‌گوید برای فیکس بازی کردن همبازیم در فلان باشگاه به مربی فشار بیاورم. همه یاد گرفته‌اند که برای تیم ملی بجنگند؛ بازیکنانی که امیدوارتر از همه هستند، حتی از هواداران تیم ملی که همیشه دل در گرو موفقیت آن داشته‌اند. 
 خیلی حرف است؛ کسانی که بیش از همه این روزها به اهمیت بازی‌های پیش روی تیم ملی واقفند، بازیکنان هستند. حتی بیشتر از مدیران و حتی فراتر از مردم؛ مردمی که این بار به اندازه سال‌های قبل انرژی مثبت خود را حواله تیم ملی و بازیکنانش نکرده‌اند اما خیال‌مان راحت است که با همه کمبودها و بی‌برنامگی‌هایی که بر سر راه تقویت تیم ملی و آماده کردن آن وجود داشته، بازیکنانی داریم که هم آنقدر میدان دیده و باتجربه شده‌اند که از جدال با عراق و بحرین هراسی به خود راه ندهند و هم آنقدر حرفه‌ای و مصمم هستند که همه انرژی خود را برای موفقیت تیم ملی ایران بگذارند. ما دل‌مان به این بازیکنان، به این چهره‌های مصمم و خندان و به همدلی و اتحاد آنها خوش است که خوب می‌دانیم بازیکن ایرانی اگر با همه دلش و توانش بجنگد و اگر متحد با تیمش باشد، اگر اهمیت بردن و موفقیت تیم ملی را با همه وجودش درک کند، نتیجه گرفتن در مقابل تیم‌هایی چون بحرین و عراق برایش آسان است.
***
به این دلایل به تیم‌ ملی امید داریم
حتی اگر امتیاز کم داشته باشیم، زمان را از دست داده باشیم و روند آماده‌سازی تیم‌ ملی چنگی به دل نزند، باز نشانه‌های زیادی وجود دارد که ثابت می‌کند خوش‌بینی ما به تیم‌ ملی چندان بیراه نیست. این تیم می‌تواند کارهای بزرگی انجام دهد و رویای صعود را دوباره زنده کند. 
 
* اعتماد متقابل
بازیکنان تیم‌ ملی پیش از سفر به بحرین تمرینات شاد و مفرحی در جزیره کیش پشت سر گذاشتند. این در حالی است که عمده بازیکنان دعوت‌شده فصل موفقی را پشت‌ سر گذاشته‌اند و به همین دلیل از روحیه خوبی برخوردارند. از این نظر شرایط تیم‌ ملی قابل مقایسه با مسابقات دور رفت نیست و به‌ نظر می‌رسد بازیکنان با این شور و حال کار راحت‌تری برای به زانو درآوردن بحرین و عراق خواهند داشت. نباید فراموش کرد مسائل روحی و روانی در فوتبال بسیار مهم است. دراگان اسکوچیچ هر اشکالی داشته باشد دست‌‌کم تلاش کرده از این حیث فضای خوبی در تیم‌ ملی حاکم کند. اینطور به‌ نظر می‌رسد که مربی کروات موفقیت نسبی هم به دست آورده است. بازیکنان او را دوست دارند و درباره‌اش مصاحبه‌های مثبت انجام می‌دهند. در این برهه زمانی این مهم‌ترین چیزی است که لازم داریم؛ اعتماد متقابل بین بازیکنان و مربی. 
 
* توازن فنی
حقیقت آن است که تیم‌ ملی از نظر فرم فنی و بضاعت انسانی، قالبی متوازن و متعادل دارد. ما دروازه‌بانان خوبی داریم، همین‌طور مدافعان و هافبک‌هایی که با تجربه و توانا هستند. شاید فقط کمی در جناحین خط دفاعی جای بحث وجود داشته باشد، چرا که میلاد محمدی را مدت‌هاست ندیده‌ایم و صادق محرمی هم با چندین ماه مصدومیت مواجه بوده است. نقطه قوت اصلی تیم‌ ملی را هم باید خط حمله آتشین آن دانست. حضور بازیکنانی مثل مهدی طارمی، سردار آزمون، کریم انصاری‌فرد و... در این تیم قطعا مایه نگرانی رقبا خواهد بود. تیم فعلی متعادل و منظم به‌ نظر می‌رسد. 
بچه‌های ما میدان‌هایی دیده‌اند که بسیاری از بازیکنان عراق و بحرین در خواب هم نمی‌بینند. این تجارب بالاخره یک جا باید به کار بیاید و البته که مسابقات مهم پیش‌رو بهترین مجال برای خودنمایی ستاره‌های ایرانی است. 
 
* زخم‌خورده و عبرت‌دیده
تیم‌ ملی فعلی یک تفاوت مهم دیگر هم با مسابقات رفت دارد. این تیم حالا باتجربه شده و می‌داند نباید هیچ حریفی را دست‌ کم بگیرد. شاید اگر ما می‌دانستیم در چنین برزخی گرفتار خواهیم شد، در دور رفت آنطور سهل‌انگارانه امتیاز از دست نمی‌دادیم. شاید هم ۲ پیروزی آسان برابر هنگ‌کنگ و کامبوج باعث شد بازیکنان تیم‌ ملی تصور کنند برابر بحرین و عراق از پیش برنده هستند. این ۲ تیم اما درس سخت و دردناکی به ایران دادند و ما را در وضعیتی گرفتار کردند که حالا برای صعود نیاز به امتیازات کامل داریم. شاگردان اسکوچیچ زخم‌خورده هستند و حواس‌شان جمع است که کوچک‌ترین لغزشی برابر این رقبای حیثیتی می‌تواند غیرقابل جبران باشد. این تیم دیگر مثل دور رفت آسان‌گیری نخواهد کرد و خواهید دید بازیکنان با تمام توان و تمرکز برای صعود می‌جنگند. 
 
* لبالب از انگیزه
هر بازیکنی برای درخشش در تیم‌ ملی از حداکثر انگیزه برخوردار است. با این حال وقتی پای جام‌جهانی در میان باشد، این انگیزه چند برابر خواهد شد. بسیاری از بازیکنان تیم‌ ملی طی روزهای گذشته به وضوح ادعا کردند اگر این تیم از راهیابی به جام‌جهانی محروم شود، یک نسل درخشان در فوتبال ایران رو به نابودی می‌رود. سرنوشت این تیم حالا دست خود بچه‌هاست و آنها هر کاری که می‌کنند، جز برای تیم‌ ملی، برای بهبود آینده خودشان هم هست. ستاره‌های ایرانی می‌دانند این آخرین فرصت برای نجات تیم‌ ملی است، در غیر این صورت باید مسابقات جام‌جهانی قطر را از تلویزیون تماشا کنند. پیشنهادهای بهتر و آینده درخشان‌تر در صورت حضور در جام‌جهانی از راه خواهد رسید، بنابراین امروز می‌توانید فردا را بسازید. در نزدیک‌ترین جام‌جهانی به جغرافیای ایران، حیف نیست تیم ما نباشد؟

Page Generated in 0/0076 sec