کیاوش عزیزی: تیم ملی ایران در یکی از حساسترین بازیهای چند سال اخیر توانست بحرین را در خاک آن با شکست مواجه کند، این در حالی است که پس از پایان این برد ارزشمند، باز هم شاهد تسویهحسابهای شخصی از سوی هواداران باشگاهی هستیم. قدر مسلم بردن تیم ملی بحرین در هر شرایطی و با هر نتیجهای از جنبههای زیادی برای طیف گستردهای از اهالی فوتبال در ایران لذتبخش است، چه برسد به شکست این تیم با ۳ گل، آن هم در رقابتهایی با درجه اهمیت مقدماتی جام جهانی، در خاک کشور خودشان که وجه تمایز این برد را به نسبت سایر پیروزیهای دیگر مقابل این تیم بیشتر میکند. مضاف بر اینکه آنها به شکل غیرمنصفانهای میزبانی دور برگشت را از چنگ ما درآوردند تا عملا پروسه حذف تیم ملی ایران را از رقابت جامجهانی رقم بزنند. به قول یکی از گزارشگران این بازی، شاید قسمت این بود که در نهایت طلسم نبردن این تیم در خاک خودش به همین شکل شکسته شود، تا بدون هرگونه تعارفی دل تکتک هواداران تیم ملی در اقصی نقاط جهان بیشتر از هر زمانی خنک شود. مصاحبه زوج بینظیر تیم ملی ایران و صحبتهای صادقانه آنها، تنها دقایقی بعد از اینکه نسخه تیم ملی بحرین را به بهترین وجه ممکن پیچیدند، بهترین گواه بود بر اینکه کاملا متوجه شویم تا چه حد دل تکتک بچههای ما از کارشکنیها و بیاحترامیهای این تیم و هوادارانش خصوصا از دیدار رفت هنوز پر است و قرار نیست حالا حالاها صاف شود. بوسههای مکرر و از ته دل سردار بر لوگوی تیم ملی پس از به ثمر رساندن 2 گل حساس در ورزشگاه ملی کشور بحرین، شاید بهترین پاسخ و بهنوعی محترمانهترین شکل انتقام برای بیاحترامی به سرود مقدس ایران و حتی رقص بازیکنان این تیم با پرچم عربستان بود. بخشی از صحبتهای مهدی طارمی پس از اینکه ادعاهای رقبایمان را بدون پاسخ نمیگذارد، نکات مهمی را دربر داشت که جا دارد بیشتر از هر زمانی به آن پرداخته شود. آنجا که این دردانه فوتبال ایران عاجزانه همه را فارغ از هر گرایش باشگاهی، آن هم تنها برای چند روز به وفاق ملی و اتحاد، جهت صعود به عنوان تیم نخست گروه دعوت میکند؛ امری که در نهایت تأسف با شرایط موجودی که ما میبینیم، بعید است محقق شود. این در حالی بود که او هنوز خبری از جو مسمومی که تنها دقایقی پس از چنین برد شیرینی در فضای مجازی راه افتاد نداشت، که قطعا طی ساعات آینده در جریان آن قرار گرفته و خستگی بر تنش مانده. نهتنها مهدی طارمی، بلکه این مهم در قبال تمام کسانی که در منامه برای ثبت چنین برد تاریخی زحمت کشیدند، صدق میکند. متأسفانه بهجای اینکه پس از عبور از یکی از سختترین بزنگاههای تاریخی فوتبال ایران، خوشحال باشیم، شاهد آن هستیم که بخشی از واکنشها که تعدادشان کم هم نیست، باز هم به فضای دوقطبی و جریانهای کهنهای دامن میزنند که در واقع نباید در هیچ مقطع زمانی، محلی از اعراب داشته باشد؛ تسویهحسابهایی که امروز آنقدر حجمشان زیاد شده است که گویا دیگر زمانی برای پایان آن نمیتوان متصور بود. اساسا این همه سیاهنمایی آن هم پس از چنین برد قشنگ و ارزشمندی چه لطفی میتواند داشته باشد، جز اینکه کوچکترین بهانههایمان را برای خوشحالی به یأس و ناامیدی بدل میکند. نمایش پرفروغ فرزندان این ملت در خاک منامه و چنین برد مقتدرانهای با وجود تمام سختیهایش، آنقدر جای پرداختن دارد که انصافا جایی برای ورود به چنین مسائل نخنمایی باقی نمیگذارد. از تسلط مثالزدنی شجاع خلیلزاده در خط دفاعی گرفته تا نمایش پخته احمد نوراللهی در خط میانی و بازی چشمنواز زوج دوستداشتنی خط حمله با حضور مهدی طارمی و سردار آزمون و در عین حال بهترین نمایش سامان قدوس در ترکیب تیم ملی ایران و همچنین نمره قبولی برای سرمربی تیم ملی و دهها نکته مثبت دیگر، که جا دارد به هر کدام از آنها به صورت مجزا پرداخته شود، اما عملا آنچه نمود بیشتری دارد باز هم کریهای سخیفی است که بهاصطلاح حال آدم را بدجوری میگیرد. کاش میشد در جریان جو حاکم بر کشور ایتالیا، در مقاطعی که تیم ملیشان در تورنمنتی به اهمیت مقدماتی جامجهانی قرار میگیرد، بودیم تا بدانیم که چطور تیم ملیشان را فارغ از تعلقات باشگاهی به سمت بردن و قهرمانی و کسب افتخار سوق میدهند. این در حالی است که تقریبا همه میدانیم میزان تعصب آنها به تیمشان و نفرت از تیم رقیبشان تا چه حد جدی است اما بهمحض اینکه بحث ملی به وجود میآید، دیگر گرایشهای متعصبانه خود را فراموش میکنند و با تمام وجود یکدیگر را در آغوش میگیرند و سرود ملی را سر میدهند؛ نسخهای که ای کاش در کشور خودمان هم به آن عمل میشد. باید باور کنیم که این رویه دیگر دارد تبدیل به یک معضل اجتماعی میشود و در عین حال اجازه نمیدهد از موفقیتهایمان در عرصه ملی لذت ببریم و بعضا به آن افتخار کنیم. دائم دم زدن از گذشته و اینکه با هر اتفاقی به دنبال اثبات ادعاهایمان و به رخ کشیدن تفکراتمان باشیم، نهتنها هیچ لطفی نمیتواند داشته باشد، بلکه تنها باعث افتراق و کینهورزی میشود که الحق والانصاف با داشتن چنین نسل فوتبالی با این همه ستاره، کفران نعمت است. ادعاهای مطرحشده و کامنتهای سر تا پا اشتباه، آنقدر سخیف و بیاهمیت است که ترجیح میدهیم از اشاره مصداقی به آن خودداری کنیم، چراکه تیم ملی ایران با وجود شکست بحرین هنوز مأموریتش را به پایان نرسانده است و یک اشتباه کافی است که ما را از رسیدن به هدفی که در پیشگرفتهایم باز دارد.