ثمانه اکوان: رسانههای آمریکایی به همراه دولت این کشور، از یک هفته پیش که یک ناو نیروی دریایی ایران، به سمت ونزوئلا به حرکت درآمد، با نگرانی به اوضاع منطقه کارائیب و آمریکای لاتین نگاه میکنند. برخی رسانهها خبر دادهاند احتمال میرود دولت بایدن بخواهد جلوی ورود کشتیهای ایرانی به ونزوئلا را بگیرد و برخی دیگر به نقل از دولت آمریکا اعلام کردهاند دولت بایدن از کشورهای ونزوئلا و کوبا خواسته است اگر میخواهند امیدی به برداشته شدن بخشی از تحریمهای اعمالشده علیهشان داشته باشند، نباید اجازه دهند کشتیهای ایران در سواحلشان پهلو بگیرند.
تاکنون عمده دلیل نگرانی آمریکاییها از روابط ایران، ونزوئلا و کوبا، شکل گرفتن جبهه اقتصادی تحریمیها بود که میتوانست تحریمهای آمریکا علیه هر ۳ کشور را به مسالهای تحقیرآمیز برای دولت ایالات متحده تبدیل کند. با این حال به نظر میرسد آمریکا حالا غیر از نگرانی درباره روابط اقتصادی ایران با کشورهای حوزه آمریکای لاتین، نگران صادرات سلاحهای ایرانی به این کشورها نیز هست.
خبرگزاری بلومبرگ در این باره نوشته است: «ناو جدید نیروی دریایی ایران که از هفته گذشته ایران را به مقصد دریای کارائیب ترک کرده است، محموله بسیار خطرناکی را با خود حمل میکند که شامل ۷ قایق تهاجمی موشکی سریع بوده و احتمالا به سمت ونزوئلا رهسپار شده است. این قایقهای تندرو از کلاس پیکاپ ایرانی هستند؛ طول این قایقها تقریبا ۶۰ فوت بوده و توان آن را دارند که ۲ موشک کشنده ضدکشتی را با خود حمل کنند. برد آنها در حالت زمین به زمین، بیش از ۲۰ مایل است. علاوه بر این گفته شده است که یک اژدر ۱۳ اینچی نیز در این کشتی وجود دارد».
این خبرگزاری در ادامه متن هشدارآمیز خود نوشته است: «مشابه این قایقها در خلیجفارس بسیار زیاد است که اکثر اوقات کشتیهای تجاری را مورد فشار قرار میدهند و گاهی حتی کشتیهای آمریکایی را به چالش میکشند. آنچه در این رابطه دارای اهمیت است، اینکه اکثر اوقات این قایقها با ناوبندر مکران جفت شده و در چنین شرایطی توان آن را خواهند داشت به عنوان «کشتی مادر» امکان پشتیبانی لجستیکی عمومی، سوخترسانی، مهمات و ارتباطات طولانیمدت را فراهم کنند. این سوال در ذهن ایجاد شده است که چه اتفاقی میان ایران و ونزوئلا در نزدیکی سواحل آمریکا در حال افتادن است و ونزوئلا قصد دارد در استفاده از این امکانات جنگی دریایی ایران، چه هدفی را دنبال کند».
اگر چه هنوز ایران این خبرهای رسانههای آمریکایی را تایید یا تکذیب نکرده است اما به نظر میرسد مهمترین دلیل برای نگرانی رسانهها و دولت آمریکا این باشد که شاید از این قایقها برای اسکورت کشتیهای تجاری ناقض تحریمهای آمریکا در این منطقه استفاده شود. از زمانی که آمریکا یک کشتی متعلق به ایران را در نزدیکی این قاره متوقف و بیش از یک میلیون بشکه نفت از تانکرهای ایرانی به مقصد ونزوئلا را توقیف کرد، این مساله مورد توجه دولتهای ایران و ونزوئلا قرار گرفت تا برای محافظت از شناورهای ورودی و خروجی از بندرهایشان، طرح قویتری را اجرا کنند. در عین حال تحلیلگر بلومبرگ در این باره نوشته است که این همکاری ونزوئلا با ایران، میتواند زمینه آزادی این کشور در آبهای مجاورش را فراهم کند، همانگونه که ایران در خلیجفارس بسیار آزادانه عمل میکند.
فرضیه بعدی در این باره این است که ایران از این قایقهای تندرو و مهارتی که نیروهایش در عملیاتهای تعقیب و گریز با این قایقها دارند، در واقع به دنبال راهی برای محافظت از کشتیهای تجاری خود در راه کشورهای آمریکای لاتین، بویژه ونزوئلا باشد و بخواهد از این محمولهها برای حفاظت از منافع خود در دریا استفاده کند نه صادرات آنها به ونزوئلا یا هر کشور دیگری. اما سوال اساسی در اینجا این است: اگر چنین خبرهایی درست هم باشد، آیا دولت بایدن میتواند جلوی این محمولههای تجاری یا حفاظتی به ونزوئلا را بگیرد؟
یکی از تحلیلگران حوزه حقوق بینالملل در نشریه فارین پالیسی در این باره تصریح کرده است که قوانین بینالمللی هر گونه اقدام مستقیم علیه کشتیهای تحت حاکمیت کشورهای مختلف را در دریاهای بینالمللی ممنوع اعلام کرده است؛ حتی اگر این کشتیها تحریمهای آمریکا را نقض کرده باشند. از ۲ هفته پیش که ۲ کشتی تجاری دیگر ایران به سمت ونزوئلا حرکت کردهاند، نمایندگان تندرو جمهوریخواه در کنگره خواستار برخورد سریع دولت آمریکا با آنها و ضبط و توقیف آنها شدهاند. سناتور مارکو روبیو در این باره با خطاب قرار دادن بایدن، از او خواسته است جلوی این کشتیها را بگیرد.
کارنل اورفیلد، کارشناس حقوقی سیانان و تحلیلگر فارین پالیسی در این باره نوشته است: «هزینه اقدام مستقیم در این باره بسیار بالاست. این اقدام باعث میشود ایالات متحده به دورویی درباره اهمیت دادن به قوانین بینالمللی متهم شود و ممکن است دشمنان ایالات متحده نیز با این اقدام، به فکر بیفتند که همین اقدامات را علیه کشتیهای آمریکایی به کار ببرند».
دلیل این نگرانی این است که برخلاف دفعات پیش که نفت ایران با کشتیهایی با پرچم کشورهای دیگر جابهجا میشد، این بار ایران به تنهایی و با پرچم خودش و با نیروهای دریایی خودش به سمت ونزوئلا در حرکت است و کشتیهای دولتی ایران نیز تحت مصونیت حاکمیتی قرار دارند و هیچ اقدامی علیهشان نمیتوان انجام داد.
فارین پالیسی در ادامه تاکید کرده است: «در زمان صلح، مصونیت حاکمیتی عملا بنیادی مستحکم و قدرتمند در برابر صلاحیت یک کشور خارجی برای دخالت در امور کشور دیگر است. موارد استثنا در این زمینه شامل دولتهای شکستخورده، کشتیهای جنگی با مالکیت جعلی، یا حمل سلاحهای کشتار جمعی است. از سوی دیگر براساس کنوانسیون سازمان ملل متحد درباره قانون دریا، کشتیهای جنگی معمولا با عنوان شناورهایی که «متعلق به نیروهای دریایی» هستند، تعریف میشوند که تحت فرماندهی یک افسر عالیرتبه بوده و توسط خدمه معین اداره میشوند. هر ۲ شناور ایرانی یعنی هم شناوری که نام ندارد و هم شناور دیگر با عنوان مکران، کاملا منطبق بر تعریف کشتیهای جنگی تحت کنوانسیون سازمان ملل متحد هستند. کنوانسیون سازمان ملل متحد که به اعتقاد و اعتراف ایالات متحده منعکسکننده حقوق بینالملل مرسوم است، صریحا برخی از جزئیات مصونیت حاکمیتی را بیان میکند. بر این اساس در دریاهای آزاد، مصونیت حاکمیتی کاملا به صورت مطلق و قطعی باید اجرایی شود. در ماده ۵۹ این کنوانسیون به صراحت آمده است: «کشتیهای جنگی در دریاهای آزاد مصونیت کامل در برابر حوزه قضایی کشورهای دیگر دارند و تنها کشوری که کشتیها با پرچم آن رفتوآمد میکنند، میتواند در این باره صلاحیت قضایی داشته باشد». در ماده ۹۶ نیز مصونیت کامل قضایی برای کشتیهایی که تحت مالکیت یک دولت دیگر هستند به رسمیت شناخته شده است. حتی در حوزه دریاهای سرزمینی نیز مصونیت همچنان برای کشتیهای متعلق به دولتها به رسمیت شناخته شده است. هیچ کشور ساحلی نمیتواند در دریاهای سرزمینی، مانع عبور کشتیهای دیگر شود و نمیتواند دستور بازداشت یا توقیف کشورهای دیگر را دهد و در نهایت میتواند از کشتی دولت دیگر بخواهد آن آبها را ترک کند».
شاید به همین دلیل باشد که دولت بایدن سعی دارد به جای توقیف کشتیها یا هر اقدام خطرناک دیگری، دولتهای ونزوئلا و کوبا را وادارد مانع پهلو گرفتن کشتیهای ایرانی در سواحلشان شوند. خبرهای منتشرشده درباره حمل سلاحهای خطرناک نیز به نظر میرسد به این دلیل صورت گرفته باشد که اگر اقدامی برای توقیف این کشتیها صورت گرفت، بیان شود آنها حامل سلاحهای کشتارجمعی بودهاند؛ اگر چه در صورت صحت خبر هم، قایقهای تندرو ایرانی نمیتوانند جزو سلاحهای کشتار جمعی باشند!
تحلیلگر فارین پالیسی در نهایت به دولت آمریکا پیشنهاد میکند دست به توقیف کشتیهای ایران نزند یا قصد هر گونه دستاندازی به آنها را نداشته باشد زیرا این کار با هزینههای زیادی برای آمریکا همراه خواهد بود؛ هزینهای که کوچکترین آن، تحقیر آمریکا در دادگاههای بینالمللی به خاطر پیروز شدن تهران در این دادگاههاست!