printlogo


کد خبر: 2348تاریخ: 1393/1/16 00:00
بهاریه در ماتم

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدسعید  لواسانی: آغاز یادداشت‌های سال جدید مصادف است با روزهای پرمحنت و غم شهادت حضرت صدیقه طاهره سلام‌الله علیها. به این مناسبت خوب است سال جدید را با نام بانوی بزرگ اسلام آغاز کنیم. در روایات متعدد وارد شده است حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها «برترین زنان روی زمین» و «برترین زنان بهشت» است که «خداوند به خشم او خشم می‌گیرد و به خشنودی او خشنود می‌شود.» و این البته بخشی از فضائل ایشان است. [بحارالانوار: 43/20 ـ 81] حال که چنین است، آیا بهار امسال ما شتابان و بی‌تاب و شوریده نیامده است؟ چرا چنین نباشد که امسال بهار بدون خورشید آمد. مگر نه اینکه سال نو به معنای تجدید گردش زمین بر دور خورشید است؟ اما سالی که خورشید نقاب بر خاک کشیده است، زمین بر دور که بگردد؟ چه بهار پراندوهی! و چه بهار پرماتمی! اجازه بدهید این ماتم را با امیر‌المومنین علیه‌السلام پی بگیریم و در سوگ زهره و زهرای او با ایشان هم‌ناله شویم.
امام حسین علیه‌السلام می‌فرمایند: چون فاطمه سلام‌الله‌علیها به شهادت رسید، امیرالمومنین علیه‌السلام پنهانی او را به خاک سپرد و محل قبر او را مخفی فرمود. [و این هر دو بنابر وصیت آن حضرت بود.] سپس رو به جانب قبر رسول خدا صلی‌الله علیه و آله کرد و گفت: سلام بر تو ‌ای پیامبر خدا! از سوی من و از سوی دخترت و دیدارکننده‌ات، هموکه به خاک رفت و از من جدا شد و نزد تو آمد. چه زود خدا آمدن نزد شما را برایش برگزید!‌ ای پیامبر خدا! شکیباییم در دوری از آن که به او عشق می‌ورزیدی، تابم کم شده و توانم از دوری سرور زنان جهان ناتوان شده است! اگر نبود که بر خود لازم می‌دارم که از سنت تو پیروی کنم و خود را همان‌گونه که در دوری شما دلداری دادم، دلداری دهم که سر تو را من بر لحد گذاشتم و جان دوست‌داشتنی تو در آغوش من از میان گلو و سینه خارج شد، [شکیبایی از دست می‌دادم.] آری! به کتاب خدا تأسی می‌کنم که فرمود: «انا لله و انا اِلَیهِ راجِعُونَ‏». امانت پس‌گرفته شد و گروگان دریافت شد و زهرا از دستم ربوده شد. ‌ای پیامبر خدا! بعد از فاطمه آسمان نیلگون و زمین تیره، چه اندازه در نظرم زشت می‌نماید. دیگر اندوهم همیشگی است و شب‌هایم به بی‌خوابی می‌گذرد و اندوه‌ دلم را پیوسته دربرمی‌گیرد، تا زمانی که مرگم فرارسد و خدا خانه‌ای را که تو در آن اقامت داری، برای من هم برگزیند. اندوه دلم را خون کرده و هیجان غصه همه وجودم را دربرگرفته است. چه زود میان ما جدایی افتاد. تنها به خدا شکوه می‌برم! بزودی دخترت گزارش همدستی امت تو را برای ربودن حقش به تو می‌دهد، همه سرگذشت را از او بخواهید چون در دلش دردهایی بود، چون آتش که در سینه‌اش می‌جوشید [همان سینه‌ای که میخ در، آن را درید!] و در دنیا راهی برای بازگوکردن آنها نیافت اما اکنون می‌گوید و خداوند داوری می‌فرماید که او بهترین داور است. بدرود [ای رسول خدا و دختر دلبند او]، بدرودی نه از روی خستگی و نه دلتنگی! اگر اینجا را ترک می‌کنم، به دلیل دلتنگی نیست و اگر بمانم به معنای بدگمانی نیست به آنچه خداوند به صابران وعده داده است. وای وای! بردباری مبارک‌تر و خوش‌نماتر است! اگر چیرگی دشمنان زورگو نبود، [تا قبر حبیبه خدا را شناسایی کنند] اقامت در کنار قبر یاور خود را رها نمی‌کردم و همانند معتکفان، ملازم کویش بودم و چون زن بچه‌مرده، بر این مصیبت بزرگ شیون می‌کردم. ‌ای پیامبر خدا! دخترت را در برابر دیدگان خداوند متعال به خاک سپردم، در حالی که هنوز دیرزمانی از تو نگذشته و یاد تو کهنه نشده بود، حقش پایمال شده بود و ارثش ربوده شده بود. شکایتم را تنها به خدا می‌برم و بهترین دلداریم از سوی تو است، ‌ای پیامبر خدا! سلام خدا بر تو و درود و رضوان او بر فاطمه باد! [الکافی: 1/458 ـ 459]
امسال ما را چه می‌شود، بهار هم زانوی غم در بغل گرفته و در مصیبت مادر خوبی‌ها مویه می‌کند. چرا گریه نکند؟ مگر بی‌تابی علی را نمی‌بیند؟ آری ما هم به امیرالمومنین علیه‌السلام تأسی می‌کنیم و به عزا می‌نشینیم، سوگی با چشمانی اشکبار، اندوهی دیرپا در درون و فراموش‌نشدنی؛ همراه با عشق و مهری به صاحب بهجت و زیبایی حقیقی حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها؛ [بحارالانوار: 88/180] کسی که عاشق عبادت و دوستدار شیعیان و دوستداران علی و فرزندان اوست. و ما را هم دوست می‌دارد، اگر در مسیر بندگی خدا و فرمانبرداری از پیامبر خدا و امیرالمومنین و ائمه اطهار علیهم‌السلام باشیم. این درس بهار امسال ماست و وه چه درس بزرگی!


Page Generated in 0/0134 sec