گروه فرهنگ و هنر - محمد حکمآبادی: در لیست مطالعاتیتان، کتابهایی از جنس پیشرفت را حتما قرار دهید. نهتنها خودتان، اگر معلم هستید به دانشآموزها، اگر طلبه هستید به پامنبریها و اگر پدر هستید به فرزند جوانتان اینگونه کتابها را معرفی کنید یا روایتهایش را تعریف کنید. در شرایطی که ترس از فردا و بیکاری دغدغه اصلی جوانها شده و فرهنگ کارمندی و پشتمیزنشینی جزو اهداف دبیرستانیهاست، اینچنین داستانهایی میتواند نوشدارویی، قبل از مرگ سهراب باشد. اخیرا در تعدادی حلقه صالحین که با آنها ارتباط داشتم، بحث پیشرفت، خودکفایی و کارآفرینی داغ بود. سرگروه، کتابهایی مانند «صعود چهلساله» و «امواج ارادهها» را مطالعه کرده بود و در حلقه صالحین روایتهایش را میخواند. وقتی حرف از اعداد و ارقام میشود، همه میشنوند، خوشحال سری تکان میدهند ولی خودشان را دور و فاصلهدار از این آمارها میبینند اما وقتی برایشان از دکتر بهاروند میگویی که در روستا بزرگ شده و با عبور یکتنه از مشکلات، سلولهای بنیادی ایران را در جهان مطرح کرده، راه دوری نمیروند. وقتی از روزی میگویی که فشنگ نداشتیم و با پیگیریهای شبانهروزی افرادی مثل حسن تهرانیمقدم، با همه فشارها و سختیها، الان موشک نقطهزن داریم، حس «ما میتوانیم» از چشمان بچهها پیداست. تفاوت آمار دادن با داستان گفتن اینجا مشخص میشود. آمار و اعداد خوشحالکننده است اما حرکتی ایجاد نمیکند. اینکه دیروز در پله 3 بودیم و الان به پله 30 رسیدهایم، امیدآفرین است اما کافی نیست. فرق کتابهایی مانند «داستان رویان» یا «آرزوهای دستساز» با اعداد و ارقام اینجاست. داستان هر پله را باید بشنویم. هر پله صعود، ماجرای خودش را دارد. وقتی سختیها، فشارها و همت یک عده جوان با دست خالی را میخوانی که بدون حمایت ارگانها، روی پای خودشان قد علم کردند و الان جمعی را به کار گرفتهاند، علاوه بر امید و حس خوب درون شما و خوانندهها و شنوندهها، اراده هم ایجاد میشود؛ اراده حرکت رو به جلو، اراده توانستن، اراده قدم برداشتن. جوانهای زیادی را میشناسم که فکر میکنند خوشبختی یک راه دارد: «کارمندی»! زمین و زمان را، درس و مشق را، روزه و اعتکاف را فقط به نیت کارمندی جلو بردهاند و استخدام نشدن، بنبست زندگیشان شده. کتابهایی از جنس پیشرفت، میتواند شروعی باشد برای مبارزه با روحیه کارمندی، برای کشیدن خط بطلان روی استخدام، برای نه گفتن به پشتمیزنشینی. اصلا چرا دانشآموزهای ما به استخدام شدن فکر میکنند ولی به استخدام کردن نه؟ دانشآموز امروز دبیرستان و دانشجوهای دانشگاه، در حالی فارغالتحصیل میشوند که هیچ شناختی از بازار ندارند. نهایت همان ۲ ترم کارآفرینی را پاس کرده که چیزی دستش را نگرفته است؛ نه از مشکلات خبر دارد، نه باوری و نه جرأتی برای آستین بالا زدن. نهایت آستین بالا زدنش، راهاندازی یک عطاری یا موبایلفروشی و خدماتی است. اصلا در مخیلهاش نیست با علمی که دارد و با مدرکی که دستش گرفته چه کارهای مهمی میتواند انجام دهد.
اگر روزی معلم شوم، حتی معلم زیست یا قرآن، روایتهای پیشرفت را برای دانشآموزان میخوانم. میدانم قرآن هم روایتهایی مربوط به پیشرفت دارد. میدانم اگر عشق و آینده روشن و علاقه را در دانشآموزها ایجاد کنم، دیگر لازم نیست زیست درس دهم، خودش میخواند، میفهمد و سوال میکند.
***
دستاوردهای ۴۰ ساله انقلاب
کتاب «صعود چهل ساله» مروری بر دستاوردهای ۴۰ ساله انقلاب اسلامی بر اساس آمارهای بینالمللی است که به قلم حجتالاسلام سیدمحمدحسین راجی و جمعی از پژوهشگران به رشته تحریر درآمده است. بر اساس این گزارش، «استقلال»، «گسترش عدالت اجتماعی»، «گسترش برخورداریهای عمومی»، «عزت و اقتدار»، «پیشرفتهای زیرساختی»، «پیشرفت صنعتی»، «پیشرفت در معنویت»، «کرامت زن»، و «آزادی و مردمسالاری» سرفصلهای ۹ فصل این کتاب است. برای معرفی دقیقتر محتوای این کتاب باید بگوییم فصل «استقلال» با ریز موضوعات «از وابستگی دوران پهلوی تا استقلال ایران اسلامی» و «استقلال در کشورهای دنیا»؛ فصل «گسترش عدالت اجتماعی» با ریز موضوعات «نابرابری» و «فقر»؛ فصل «گسترش برخورداریهای عمومی» با ریز موضوعات «امنیت غذایی»، «آموزش مناسب»، «بهداشت»، «دسترسی به آب»، «دسترسی به برق»، «دسترسی به سوخت»، «دسترسی به وسائل ارتباطی» و «شاخصه توسعه انسانی»؛ فصل «عزت و اقتدار» با ریز موضوعات «اقتدار امنیتی»، «اقتدار نظامی» و «اقتدار منطقهای»؛ فصل «پیشرفتهای زیرساختی» با ریز موضوعات «حوزه حملونقل» و «علم و فناوری»؛ فصل «پیشرفت صنعتی» با ریز موضوعات «انرژی» و «صنعت»؛ فصل «پیشرفت در معنویت» با ریز موضوعات «معنویت در دوران پهلوی»، «معنویت در جمهوری اسلامی»، «تأثیر جمهوری اسلامی بر معنویت دنیا» و «بحران معنویت در غرب»؛ فصل «کرامت زن» با ریز موضوعات «زن در نگاه سران ایران»، «بررسی وضعیت زنان» و «کرامت زن در غرب» و فصل «آزادی و مردمسالاری» با ریز موضوعات «آزادی و مردمسالاری در دوران پهلوی»، «آزادی و مردمسالاری در انقلاب اسلامی»، «نقد شاخصهای آزادی در غرب» و «علل تحقق نیافتن کامل اهداف انقلاب اسلامی» است.
***
خودکفایی؛ رمز پیروزی
کتاب «امواج ارادهها» خاطراتی از توان و اراده ایرانی به سمت خودکفایی است. در مقدمه این کتاب که گردآوری و تحقیق آن بر عهده میلاد حبیبی و پژمان عرب است و نگارش آن هم توسط راضیه عزیزی صورت گرفته، میخوانیم: «امواج ارادهها» دستچینی از خاطرات است که به روایت گوشهای از دستاوردها و پیشرفتهای درخشان انقلاب اسلامی میپردازد و میخواهد به ما بگوید از چه راهی آمدهایم و کجا ایستادهایم و به کدام سو باید برویم. تمام خاطرات مستندی که پیشرفتها و دستاوردها را اثبات میکردند، لابهلای خبرها و تحلیلهای روزمره و کلیشهای گم شده بودند و پیداکردن و بیرون کشیدن آنها کار سخت و البته مهمی بهنظر میرسید. خاطرات فراوان و متنوع بودند. گاهی جنسشان نظامی بود و گاهی هستهای، گاهی پزشکی و گاهی صنعتی، گاهی حرف از فناوریهای دانشبنیان به میان میآمد و گاهی هم مدیریت و دیپلماسی. هر چند خاطرات گردآوری شده تمام آنچه باید نیست اما به قدر وسع، تلاش کردیم تا مجموعه متنوعی از خاطرات را جمعآوری و بازنویسی کنیم تا با مرور آنها، اندک حسی به اراده و توانمندی مردان و زنان این سرزمین پیدا کنیم و راه رسیدن به حقایق برایمان هموارتر شود. خاطرات بر اساس موضوع، در 5 فصل شامل «صنایع نظامی»، «صنعت هستهای»، «علوم پزشکی»، «دیپلماسی و مدیریت» و «فناوری و صنعت» گردآوری شده است. در این میان موضوعاتی وجود دارد که پیشرفتهای حاصل شده در آن بخش، به صورت ویژه با شخصیتهای دانشمند و با اراده فعال در آن حوزه گره خورده است. بنابراین بعضی از خاطرات به بررسی ابعاد شخصیتی آنها اختصاص یافته است. با وجود این، محور بخشی از خاطرات اشخاص هستند اما برای حفظ وحدت و نظم ساختاری کتاب، ترجیح دادیم چینش خاطرات بر اساس موضوع باشد.
***
داستان «آرزوهای دستساز»
کتاب «آرزوهای دستساز» نخستین اثر از مجموعه تاریخ شفاهی با موضوع پیشرفت است که به ماجرای شکلگیری یک شرکت دانشبنیان میپردازد. این کتاب روایتی داستانی از شکلگیری شرکتی دانشبنیان در حوزه فناوریهای الکترونیکی و کامپیوتری است که اختراع دوربین ثبت تخلفات راهنمایی و رانندگی یکی از معروفترین اختراعات آن است. مخاطبان جوان و دانشجو در این کتاب میخوانند که چگونه تعدادی دانشجو برخلاف فضای رخوتانگیز و نامطلوب برخی دانشگاهها، میتوانند اهداف و آرمانهای خودشان را دنبال کنند و به موفقیت برسند. کتاب «آرزوهای دستساز» شروع فصل جدیدی از تاریخنگاری انقلاب اسلامی در قالب تاریخ شفاهی پیشرفت است. این کتاب در تبیین عملیاتی و واقعی «بیانیه گام دوم رهبر معظم انقلاب» بسیار راهگشاست و مصداق امید و انگیزه، تلاش و استقامت، عزت و میهندوستی، خودکفایی و اعتماد به جوانان است. چند سطر از این کتاب را در ادامه میخوانید: «زمینهای که بچهها وارد آن شده بودند، زمینه حساس و مهمی بود و تجهیزات موردنیازشان کارکرد دوگانه داشت؛ هم در کارهای معمولی از آن استفاده میشد و هم در سامانههای فضایی، موشکی و راداری. اوایل تازهکار بودند و از این مسائل اطلاعی نداشتند. از خیلی چیزها اطلاع نداشتند؛ نه از تحریمهای داخلی، نه از تحریمهای خارجی. هر چقدر حساسیت بیشتر میشد، تحریمها شدیدتر میشد. هر چقدر تحریمها شدیدتر میشد، کار سختتر میشد. هر چقدر کار سختتر میشد، نگرانیشان بیشتر میشد. اما نگرانی از تحریمهای خارجی بیجهت بود، چون دور زدنشان سادهتر از آن چیزی بود که فکرش را میکردند. مساله اصلی تحریمهای داخلی بود. تحریمهای داخلی را چگونه باید دور میزدند؟!»