گروه بینالملل: کمیتههای مقاومت مردمی فلسطین در شرق و جنوب نابلس در کرانه باختری، برای بیرون راندن شهرکنشینان صهیونیست از اراضیشان، با الگوبرداری از مردم نوار غزه، به راهکار «خشم شبانه» رو آوردند. به گزارش «وطنامروز» به نقل از پایگاه خبری «عربی 21»، کمیتههای مقاومت مردمی فلسطین در «بیت دجن» واقع در شرق نابلس در کرانه باختری از «خشم شبانه» برای نشان دادن نارضایتیشان از شهرکسازی در اراضی خود استفاده کردند. خشم شبانه، برای نخستینبار در نوار غزه استفاده شد و پس از آن، ساکنان شهرک «بیتا» در جنوب نابلس از این ایده الگوبرداری کردند و پس از آن ساکنان بیت دجن از آن علیه شهرکنشینان صهیونیست استفاده کردند. به نوشته پایگاه خبری «عربی 21»، خشم شبانه به نوعی مکمل مبارزه با اشغالگران در روز است و شرکتکنندگان در آن، با استفاده از لاستیکهای به آتش کشیده شده، پخش صدای بلند از بلندگوها، نور و لیزرهای قوی، توجه و تمرکز سربازان صهیونیست را که از شهرکنشینان حمایت میکنند، پرت میکنند و از بشکههای انفجاری استفاده میکنند. خبرگزاری فلسطینی «وفا» به نقل از «نصر ابوحبیش»، رئیس کمیته مردمی دفاع از اراضی بیت دجن در این باره گفت: تجربه بیتا در مقابله با شهرکسازی از طریق خشم شب، تاثیر زیادی در مقابله مردمی با اشغالگران داشت و به همین دلیل، کمیتههای مقاومت مردمی در بیت دجن نیز تصمیم گرفتند از آن راهکار برای مقابله با سیطره صهیونیستها بر اراضی این شهرک برای احداث واحدهای شهرکنشینی استفاده کنند. شهرک بیت دجن، از اکتبر سال گذشته شاهد راهپیماییهای هفتگی در اعتراض به احداث واحدهای شهرکنشینی جدید در شمال شرق اراضی این شهرک است. صدها فلسطینی بامداد دیروز در جنوب نابلس در اعتراض به ساخت شهرکهای صهیونیستی جدید در بیتا دست به تظاهرات زدند و با انجام خشم شبانه در «جبل صبیح» اعلام کردند اجازه نمیدهند اشغالگران از اراضی این منطقه برای شهرکسازی استفاده کنند. تلاش رژیم صهیونیستی برای شهرکسازی در این منطقه از ماه مارس گذشته آغاز شده است. چندی پیش، شهرکنشینان صهیونیست اقدام به ایجاد خانههای پیشساخته در منطقه جبل صبیح کرده بودند تا بتوانند شهرک جدیدی را در این منطقه ایجاد کنند.
***
هاآرتص خروج بنیامین نتانیاهو از قدرت را به معنای پایان اشغالگری رژیم صهیونیستی در قبال فلسطین نمیداند
اسرائیل غیرقابل اعتماد است!
آونر گواریاهو*: از زمان اعلام حضور دولت جدید ائتلافی اسرائیل، تحلیلگران سیاسی از احتمال بروز یکسری تغییرات در روابط ایالات متحده و اسرائیل گفتهاند. حتی روزنامه نیویورکتایمز در این زمینه تیتر زده: «روی کار آمدن دولت جدید تلآویو آسایش خیال بایدن را درباره ایجاد روابطی بهتر فراهم خواهد کرد»؛ هاآرتص هم نوشت: «روی کار آمدن دولت لاپید و نفتالی بنت باعث بهبود روابط تلآویو با هر ۲ حزب مهم آمریکا خواهد شد».
در این میان به نظر میرسد در این ارزیابیها تا حدودی اغراق شده است و ائتلاف جدید فقط و فقط به این معنی است که تلاطمهای سالهای اخیر بین ایالات متحده و اسرائیل احتمالا فروکش خواهد کرد.
اما این آرزوها یک نکته اساسی را نادیده میانگارند: مشکل واقعی اسرائیل مربوط به تعاملاتش با ایالات متحده آمریکا نیست، بلکه به رابطهاش با فلسطینیان و تمایل به در انقیاد قرار دادن آنها مربوط است. یعنی تا زمانی که ستم علیه فلسطینیان خاتمه نیابد، اسرائیل مورد پذیرش افراد و نیروهای سیاسی منصفتر دنیا- از جمله اعضای هر ۲ حزب مهم ایالات متحده آمریکا- قرار نخواهد گرفت.
در این زمینه باید به این نکته اشاره کرد که از نظر شماری از تحلیلگران سیاسی، چالشهای موجود در روابط ایالات متحده و اسرائیل ریشه در مشکلات شخصی نتانیاهو داشت. بنا بر این ادعا، نتانیاهو همواره به دنبال همسویی با جمهوریخواهان آمریکا بود و باعث تبدیل اسرائیل به یک مساله حزبی شده بود. این تحلیلگران در توضیح این موضوع به این نکته اشاره میکنند که «۲ ماه طول کشید تا جو بایدن با نتانیاهو تماس گرفت، این در حالی است که تنها ۲ ساعت طول کشید تا با نفتالی بنت تماس بگیرد».
اما حتی اگر این درست باشد که دموکراتها تاکنون به دلایل اشتباه با سیاست اسرائیل مخالفت کردهاند، اکنون باید انتقادات خود را معطوف به موارد صحیح کنند. در واقع از این پس موضوع بحث نباید درباره درگیری شخصی نتانیاهو و بایدن یا نتانیاهو و هر کدام از اعضای حزب دموکرات باشد، بلکه آمریکا و تمام سیاستمداران دیگر باید به دلیل ارزشهای سیاسی و اخلاقی مقابل اسرائیل قرار گیرند.
نتانیاهو نماینده دولتی بود که ارزشهای ضددموکراتیک، غیرلیبرال و غیرانسانی سرکوب سیاسی و اخراج و خلع ید فلسطینیان از زمینهایشان را دنبال میکرد؛ ارزشهایی که با اهداف حزب دموکرات در تعارض مستقیم هستند. متأسفانه، وقتی صحبت از موضوع فلسطین میشود، آشکارا پیداست که رویه دولت ائتلافی جدید تلآویو نیز تغییر زیادی نخواهد داشت و باز هم همه چیز به ضرر فلسطین و فلسطینیها پیش خواهد رفت.
بنابراین نباید فراموش کرد که هر گونه مخالفت دموکراتیک باید در ارتباط با سیاستهای اسرائیل باشد، نه سیاستمدارانی که تا زمانی که این سیاستها ادامه دارد، ناچار به دنبال کردنشان هستند و لذا هیچ دلیلی وجود ندارد که خروج نتانیاهو از رهبری باعث کاهش خطرات صهیونیستها برای بقیه کشورها بویژه فلسطینیها شود.
در این زمینه باید تاکید کرد آمریکاییها باید بدانند که هر گونه اتحادی با اسرائیل باید منطبق بر ارزشهای اخلاقی و به پرسش گرفتن اشغال نظامی خاک فلسطین برای بیش از نیم قرن باشد؛ اشغالی که شامل تخریب خانههای فلسطینیها و انتقال اجباری آنها به مناطق دیگر، گسترش شهرکهای یهودینشین، سرقت سرزمین فلسطین، حمله ناگهانی ارتش اشغالگر عبری به خانههای فلسطینیان در نیمه شبان، سرکوب مردم و دستگیری کودکان، خشونت شهرکنشینان، بازداشت بدون محاکمه و مواردی از این دست میشود. در حقیقت هر کس قصد گفتوگویی با تلآویو را دارد، باید واقعیت زیست فلسطینیان در بیتالمقدس شرقی، غزه، تپههای هبرون جنوبی و دره اردن را مدنظر و محور گفتوگوها قرار دهد. اسرائیل عملا تنها نیرویی است که کنترل بین رود اردن و دریای مدیترانه را در اختیار دارد. در حالی که صهیونیستهای ساکن این مناطق از حقوق سیاسی و مدنی کامل برخوردارند، فلسطینیان در کرانه باختری و غزه فاقد این حقوق اساسی هستند و حتی حق رأی دادن به دولتی را که قرار است سرنوشتشان را تعیین کند، ندارند. در واقع در شرایطی که شهرکنشینان صهیونیست و فلسطینیها مجاور کرانه باختری زندگی میکنند، زندگی شهرکنشینان طبق قوانین مدنی است، در حالی که فلسطینیها طبق قوانین نظامی زندگی میکنند؛ واقعیتی که جز آپارتاید نام دیگری نمیتواند داشته باشد و دموکراتهای آمریکا که مشخصا دلخوشی از نتانیاهو نداشتند، باید این موضوع را به یاد داشته باشند که دولت ائتلافی جدید بنت- لاپید هم تغییری در این وضعیت آپارتایدگونه ایجاد نخواهد کرد. اما مشکل اینجاست که دموکراتها علاوه بر نتانیاهو، مشخصا دوست فلسطینیانی نیز نیستند که تحت اشغال زندگی میکنند. در غیر این صورت دموکراتها باید با سیاستهایی که باعث دامن زدن به اشغال میشود، مخالفت کنند. به این دلیل که اشغال برای هیچ یک از طرفین امنیت به همراه نمیآورد.
در آخر باید گفت آمریکا بویژه دموکراتهای این کشور اگر در ارزشهایش صادق است، باید اسرائیل را برای رعایت دموکراسی و برابری زیر فشار قرار دهد. این یعنی حمایت از اسرائیل در حالی که میلیونها نفر زیر سلطهاش قرار دارند، نه منطقی است و نه مطابق با ارزشهای ادعایی آمریکا از قبیل حقوق بشر و عدالت.
ترجمه: امین فرجپور
*تحلیلگر روزنامه هاآرتص و مدیر اجرایی تارنمایbreakingthesilence.org.il
مربوط به پروژه «شکستن سکوت» که توسط سربازان اسرائیلی مخالف رژیم صهیونیستی راهاندازی شده است.