printlogo


کد خبر: 234889تاریخ: 1400/4/1 00:00
مواضع عبرت‌آموز اصلاح‌طلبان پس از شکست سنگین در انتخابات ریاست‌جمهوری و شورای‌شهر
فضاحت جمعی اصلاح‌طلبان

گروه سیاسی: شکست سنگین اصلاح‌طلبان در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری و ششمین دوره شورای اسلامی شهر و روستا با واکنش‌های متفاوتی در جبهه اصلاحات همراه شد. هر چند برخی طیف‌های این جناح تلاش دارند با تکرار ادعاهای قدیمی علت شکست خود و رای بسیار پایین عبدالناصر همتی را به ردصلاحیت‌های شورای نگهبان منتسب کنند اما بسیاری از چهره‌های شناخته‌شده و رسانه‌های اصلاح‌طلب در روزهای گذشته اقرار به شکست حتمی خود را بر تکرار ادعاهای تاریخ مصرف گذشته ارجح دانسته‌اند. 
صادق زیباکلام از جمله فعال‌ترین چهره‌های اصلاح‌طلبی است که کمتر روزی را بدون مصاحبه با رسانه‌ها سپری می‌کند. او که اردیبهشت سال گذشته و پس از انتخابات مجلس یازدهم از مرگ اصلاحات خبر داده و گفته بود: «اصلاحات تمام شده است، در دوم اسفند ۱۳۹۸، همه چیز تمام شد، اصلاحات تمام شد، چون کرونا بود نمی‌شد ختم و شب هفت گرفت، مسجد‌الجواد را نمی‌شد کرایه کنیم که بعدازظهر برای فاتحه بیایند. مردم در این تاریخ نشان دادند که از اصلاح‌طلبان عبور کردند»، روز یکشنبه در سرمقاله‌ روزنامه شرق به بررسی انتخابات 28 خرداد پرداخت و نوشت: «بزرگ‌ترین بازنده انتخابات ۲۸ خرداد اصلاح‌طلبان بودند. رهبری اصلاحات اگر چه با تأخیر، اما تمام‌قد به حمایت از آقای همتی برخاست. یکی پس از دیگری چهره‌های اصلاح‌طلب از شخص آقای خاتمی گرفته تا جناب کروبی، غلامحسین کرباسچی، حسین مرعشی تا چهره‌های روشنفکری همچون دکتر عبدالکریم سروش و استاد مصطفی ملکیان مردم را به شرکت در انتخابات و رأی به آقای همتی دعوت کردند اما هیچ‌یک از آن حمایت‌ها و دعوت‌ها نتوانست یخی را آب کند. 5/2 میلیون رأی برای آقای همتی در حقیقت تیر خلاصی در شقیقه اصلاح‌طلبان بعد از ۲۴ سال حیات سیاسی‌شان بود. در بدبینانه‌ترین حالت دست‌کم 10 میلیون و در خوشبینانه‌ترین حالت حتی رفتن به دور دوم را اصلاح‌طلبان برای نامزدشان پیش‌بینی کرده بودند اما شکست آنان به‌مراتب سنگین‌تر از دیگران بود».
ادعای زیباکلام البته ادعایی مهجور در میان اصلاح‌طلبان به شمار نمی‌آمد، روزنامه اصلاح‌طلب «آفتاب یزد» نیز که از مهم‌ترین حامیان حسن روحانی در سال‌های اخیر به حساب می‌آید، در شماره روز گذشته خود در گزارشی با عنوان «مثلث برمودای اصلاح‌طلبان» از شورای نگهبان بابت ردصلاحیت گزینه‌های نام‌آور اصلاحات تشکر کرد و نوشت: «شورای نگهبان از میان صدها نامزد رسید به ۷ نام اما با قطعیت می‌گویم حتی اگر همه نام و نشان‌دارها آمده بودند با همه سلایق، باز هم در ۲ مساله هیچ خللی ایجاد نمی‌شد؛ یکی در جلب و جذب مشارکت، دیگری در پیروزی «سیدابراهیم رئیسی». این وسط فقط شورای نگهبان به داد پزشکیان و جهانگیری و لاریجانی رسید که در کشاکش قرار گرفتن در معرض قضاوت عموم به تیر غیب حسن روحانی و کلاب هاوس و کارگزاران سازندگی دچار نشوند. 
خلاصه و مفید، رقابت در زمین بازی ساخته و پرداخته ما اصلاح‌طلب‌هاست اگرنه وقتی 8 سال ایستادیم و اعتمادکُشی حسن روحانی را نظاره کردیم با کلاب هاوس می‌خواستیم اعتماد‌سازی کنیم... ما اصلاح‌طلب‌ها یا با همراهی با حسن روحانی، اعتماد و معیشت و هست و نیست مردم را سوزاندیم یا با سکوت‌مان، که در هر ۲ صورت مقصر بودیم و باید تاوان می‌دادیم که دادیم. ظرفیت رای اصلاح‌طلب‌ها همانی بود که دیدیم با یا بدون جهانگیری، پزشکیان و حتی علی لاریجانی، اصل ماجرا هیچ تغییری نمی‌کرد چون ما در «مثلث برمودای سیاست» از نظر مردم «نیست و محو» شده بودیم و چاره‌ای جز پذیرش شکست نداشتیم!»
حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی هم که تا پیش از برگزاری انتخابات از قطعی بودن پیروزی اصلاح‌طلبان و کشیده شدن سرنوشت انتخابات به دور دوم خبر داده بود، در گفت‌وگو با «اعتماد آنلاین» در پاسخ به این سوال که آیا جبهه اصلاح‌طلبان ایران به چاه شورای عالی اصلاحات نیفتاد و باز هم تشتت در تصمیم‌گیری بین اصلاح‌طلبان برای معرفی و حمایت یا عدم حمایت از کاندیداهای موجود در عرصه انتخابات وجود نداشت، گفت: «واقعیت این است که حتی در صورت اعلام موضع واحد، باز هم نتیجه اصلی هیچ تفاوتی نمی‌کرد. وی ادامه داد: خیلی روشن در شورای شهر تهران، اصفهان، مشهد و شهرهای بزرگ همه اصلاح‌طلبان با تصمیم جمعی حضور داشتند اما هیچ تفاوت معناداری بین اینکه همه گروه‌ها می‌آمدند یا تصمیم جمعی اتخاذ نشد، دیده نمی‌شود. کما اینکه در شورای شهر تهران و شهرهای بزرگ همه گروه‌ها با وحدت در عرصه انتخابات لیست داده بودیم و حضور داشتیم اما نتیجه تغییری نکرد». 
در ادامه خودزنی‌های درون جبهه اصلاحات، عباس عبدی در یادداشتی با اشاره به واگذار شدن امور اصلاحات به دست تکنیسین‌ها نوشت: «مردم ایران به دلایل تاریخی و تجربه 100 ساله خود و نیز وضعیت منطقه، اطمینان دارند که اصلاحات به عنوان کم‌هزینه‌ترین شیوه تغییر و بهبود با فاصله بسیار زیادی بهتر از هر روش دیگری است. ولی این امر به معنای آن نیست که اصلاحات را معادل اصلاح‌طلبان به عنوان یک گروه اسم و رسم‌دار بشناسند. کسانی که به‌ طور کامل آگاهانه یا ناآگاهانه اسیر تکنیسین‌ها و کارپردازهای سیاسی شده‌اند و رهبری اصلاحات را از مجموعه ایده‌پرداز و افراد دارای اعتماد‌به‌نفسی که درک درستی از سیاست داشته باشند به تکنیسین‌های سیاسی تبدیل کرده‌اند به ‌طوری که هر 4 سال یک بار فیل آنان یاد هندوستان می‌‌کند و با شیوه‌های نخ‌نما وارد میدان سیاست می‌شوند و غیرمسؤولانه یکه‌تازی می‌کنند، نتیجه آن همین وضعیتی است که در 28 خرداد دیدیم؛ وضعیتی که بسیاری از کنشگران واقعی اصلاح‌طلب بنا به ملاحظات گوناگون سکوت کردند تا بلکه شکاف و انشقاقی رخ ندهد ولی خیلی خوب می‌دانستند که پایان این بیراهه به کجا ختم خواهد شد».

Page Generated in 0/0068 sec