printlogo


کد خبر: 234941تاریخ: 1400/4/2 00:00
165 سال سایه ژئوپلیتیک جنگ در افغانستان

محمدرضا جوفار*: با فشار انگلستان در سال 1235 خورشیدی افغانستان از ایران جدا شد. بدون دولت-ملت‌سازی کشوری با وجود اقوام و مذاهب متعدد شکل گرفت که در تاریخ خود سابقه استقلال و مدیریت در سطح کشوری را نداشته است. نام‌گذاری آن نیز به غلط با نام افغانستان که تنها بخشی از قوم این کشور (پشتون) را تشکیل می‌داد از دلایل مرکزگریزی مردم این کشور است. محصور بودن در خشکی و ژئوپلیتیک بودن همسایگان نیز یکی از دلایل عدم ثبات و پیشرفت در این کشور است. 
از طرفی دموکراسی وارداتی و نیم‌بند که بدون توجه به ساختارهای فرهنگی و ویژگی‌های اجتماعی جوامع منطقه در نظام سیاسی کشورها رخنه کرده، منجر به برگزاری انتخابات چالش‌زایی شده است که سهم‌خواهی‌های سیاسی از طرف اقوام و مذاهب در این کشور را به همراه داشته است. هر چند با توجه به ظلم و ستم‌هایی که به گروه‌های قومی و مذهبی در این کشور شده، افراط‌‌گرایی طالبان و آموزش‌های غلط اسلامی در گذشته و همچنین نادیده گرفتن حق همه مردم در قانون اساسی این سهم‌خواهی سیاسی منطقی به نظر می‌رسد اما سازو‌کار آن چندان روشن و مشروع نیست. بدون شک از مهم‌ترین علل عدم ثبات در فضای داخلی، نادیده گرفتن اقوام و مذاهب این کشور در عدالت فضایی و جغرافیایی است. مجلس لویه‌جرگه نیز در ایجاد صلح و ثبات در ۲ دهه گذشته توفیق چندانی نداشته است. 
با اعلام خروج آمریکا از افغانستان که بنا بر اعلام دولت بایدن در شهریورماه پیش رو نهایی خواهد شد، جابه‌جایی قدرت در عرصه امنیت امری طبیعی است. در این زمان بازیگران متعدد به هر ریسمانی چنگ می‌زنند تا بر سر قدرت بیایند. ذکر این نکته ضروری است که هر گونه عدم ثبات سیاسی و حمله تروریستی در این کشور، بازی کردن در پازل آمریکاست، چرا که حمله و حضور آمریکا در ۲ دهه گذشته را مشروعیت می‌بخشد. راهکار ایجاد ثبات سیاسی، امنیت و صلح‌گرایی در این کشور، آموزش‌های مدنی برای ایجاد همگرایی و به رسمیت شناختن حق همه مردم در قانون اساسی و تقسیم پست‌های سیاسی بین تمام مردم این کشور و در نهایت ایجاد مسیری امن برای دستیابی به دریا است که با توجه به شرایط همسایگان این کشور، به غیر از ایران، مسیر نزدیک و باثباتی وجود ندارد.
* کارشناس جغرافیای سیاسی

Page Generated in 0/0125 sec