printlogo


کد خبر: 234955تاریخ: 1400/4/3 00:00
رنج افغان‌ها از دولت ضعیف

رضا عدالتی‌پور*: وضعیت امنیتی در افغانستان در شرایط ناپایداری قرار دارد. طی 2 ماه اخیر بیش از نیمی از خاک افغانستان به میدان نبرد نیروهای ارتش و مدافعان محلی با طالبان تبدیل شده است. طالبان در این مدت بیش از 50 شهرستان از 370 شهرستان افغانستان را به طور کامل به تصرف خود درآورده است و به این ترتیب در مجموع 107 شهرستان را تحت کنترل دارد. در این بین ضعف دولت مرکزی در تامین امنیت ولایات شمالی و جنوبی و همچنین ساختار قومی افغانستان سبب شده تا اختلاف نظر پیرامون مقابله با طالبان و حمایت از دولت تشدید شود؛ موضعی که البته دولت اشرف غنی، رئیس‌جمهوری افغانستان نیز در چند سال اخیر هر چند غیررسمی اما در مسیر آن گام برداشته است. این رویکرد بیش از همه سبب شده تا «هزاره‌ها» به عنوان سومین جمعیت بزرگ قومی در افغانستان خود را در معرض نسل‌کشی ببینند. حملات تروریستی که در ماه‌های اخیر علیه جمعیت دانش‌آموزان شیعه افغانستان در لوگر و کابل صورت گرفت و طی آن بیش از 50 دانش‌آموز پسر و دختر افغان شهید شدند، تنها بخشی از این موارد است. همین رویکرد در رابطه با اقوام تاجیک و تا حدی ازبک نیز مطرح شده و از این رو، اقوام ساکن در این ولایات نیز علاوه بر طالبان، دولت را در پدید آمدن این بحران امنیتی مقصر می‌دانند. در کنار این مورد راهبرد نظامی اعلام شده از سوی دولت برای مقابله با طالبان که بر اساس آن تمرکز خود را بر حفظ امنیت کابل و ولایات هم‌مرز آن گذاشته است، سبب شده تا عملا قوای دولتی در دیگر مناطق حضوری کمرنگ داشته باشند. با این حساب تمرد نیروهای محلی از دستور «دفاع ذیل فرماندهی واحد» که از سوی مقامات امنیتی در ارگ ریاست‌جمهوری صادر شده بود موضوعی قابل پیش‌بینی بود، البته این تمرد صرفا با انگیزه مخالفت با کابل نیست و بخشی از آن مربوط به اختلاف نظر پیرامون نحوه عملیات و مدیریت جنگ است، چرا که فرماندهان محلی معتقدند افرادی که از پایتخت به عنوان والیان یا فرماندهان امنیتی در این ولایت گماشته شده‌اند، از صلاحیت تکنیکی و اخلاقی لازم برای هدایت نیروها برخوردار نیستند. بر این اساس در توصیف وضعیت جاری در افغانستان می‌توان گفت در حال حاضر قوای دولتی از روحیه مطلوبی برای جنگ برخوردار نیستند و مشروعیت سیاسی دولت به دلیل ضعف مشهود آن در پایین‌ترین شکل ممکن است. در کنار این مورد طالبان اگر چه هنوز بر ولایات مهم و شهرهای بزرگ مسلط نشده است اما کنترل آن بر راه‌هایی که منتهی به پایتخت می‌شود سبب خواهد شد حداقل در آینده نزدیک این تسلط نسبی برای آنها برقرار باشد.

* سناریوهای محتمل برای افغانستان
درباره اینکه وضعیت افغانستان به کدام سمت و سو خواهد رفت، تحلیل دقیقی نمی‌توان ارائه داد. به دلیل گستردگی دایره بازیگران داخلی و نفوذ کشورهای منطقه و فرامنطقه بر این بازیگران، به نظر می‌رسد نبرد شکل گرفته دست‌کم تا 3 ماه آینده درجریان باشد و شهرستان‌ها در ولایات مختلف بر اثر این درگیری‌ها بین نیروهای متخاصم دست به دست خواهد شد. بدبینانه‌ترین سناریو در این عرصه حرکت این بازیگران در مسیر تجزیه افغانستان است که البته حامیان و مخالفان سرسختی نیز دارد، البته این ملاحظه نیز متصور است که اگر چه برخی انگیزه‌های قومیتی برای تجزیه وجود دارد اما از لحاظ تاریخی و همچنین پراکندگی جمعیتی افغان‌ها این امر بلاموضوع می‌نماید. بر این اساس موردی را که می‌توان با احتمال بالا درباره جنگ افغانستان عنوان کرد، این است که وقوع جنگ داخلی تا حد زیادی قابل تصور است. از سوی دیگر بازآفرینی قدرت فرماندهان محلی یا همان جنگ‌سالاران که در سال‌های اخیر کمتر تحرک داشتند، سبب خواهد شد تا حتی در صورت شکست طالبان چالش جدیدی برای اقتدار مرکزی افغانستان پدید آید. علاوه بر این، افزایش شمار تلفات غیرنظامیان بویژه در جمعیت کودکان و زنانی که از هراس جنگ به مناطق امن کوچ خواهند کرد نیز واقعیت ناگواری است که رخ خواهد داد.
* روزنامه‌نگار

Page Generated in 0/0063 sec