آتش به تلاش شب و روزش زده شد
سدی به سر راه نفوذش زده شد
بند دلش از فشار انگشت گسست
آخیش! دوباره سخت پوزش زده شد!!
فرشته پناهی
***
در و دیوار را کردی بهانه
پینوکیو تراشیدی شبانه
که مردم پای صندوقها نیایند
شتر در خواب بیند پنبهدانه
***
گاهی گلوله بودم و گاهی مشت
باید تو را به شکل قشنگی کشت
رأیی دهم که ای پشه موذی
له باشی از همین اثر انگشت!