printlogo


کد خبر: 235034تاریخ: 1400/4/5 00:00
معمای جنگ و صلح افغانستان

رضا عطایی*: تاریخ 40 سال اخیر افغانستان از سویی تداوم صحنه‌ تراژدی جنگ، خشونت، مهاجرت، مواد مخدر و افراط و بنیادگرایی  بوده و از سوی دیگر محل تاخت‌و‌تاز بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی. وضعیت آنارشیک فعلی افغانستان که تداوم بحران و ناامنی است از این کشور چهره‌ای بسیار منفی در عرصه جهانی ساخته و دولت افغانستان نیز در زمره دولت‌های شکست‌خورده محسوب می‌شود. 
آنچه اوضاع این روزهای افغانستان از آن حکایت دارد گویای آن است که این کشور در حال گذار از یک پیچ مهم تاریخی است. گذشته از ظرایف و پیچیدگی‌های سیاست و حکومت در افغانستان، قرار گرفتن این کشور در یک موقعیت کاملا استراتژیک، ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک سبب شده است نوشتن تحلیل، طرح سناریو و تحلیل آینده‌پژوهی درباره آن بسیار سخت و دشوار باشد. 
تحرکات نظامی اخیر طالبان و انجام تصرفات متعدد در اقصی نقاط خاک افغانستان آن هم در شرایطی که ایالات متحده آمریکا بخش قابل توجهی از نیروهای خود را از خاک افغانستان خارج کرده و تا سپتامبر سال جاری قرار است تعداد نیروهای آمریکایی در افغانستان به کمترین تعداد ممکن در تاریخ 20 ساله حضورش در افغانستان برسد و همچنین سایر رقابت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای که میان سایر بازیگران در حال انجام است، مذاکرات صلح و گفت‌وگوهای بین‌الافغانی را نیز به چالش کشیده است. از همین رو چنین به نظر می‌رسد که طالبان برای داشتن دست بالا در فرآیند مذاکرات صلح و قدرت چانه‌زنی بیشتر، نوعی مانور قدرت خویش را به نمایش گذاشته است. 
‌جنگ افغانستان به صورت رسمی از سال ۱۹۷۹ با حمله‎ اتحاد جماهیر شوروی به این کشور آغاز شد و در مقابل با حمایت ایالات متحده از مجاهدین در برابر ارتش سرخ، افغانستان به میدان جنگ سرد ۲ قدرت جهانی تبدیل شد که به نحوی تداعی‌کننده «بازی بزرگ» (The Great Game) و توافقنامه ۱۹۰۷میلادی بود که افغانستان در آن برهه به عنوان «مرز حایل» میان روسیه تزاری و بریتانیا به رسمیت شناخته شد و اینک میزبان «بازی بزرگ جدید» (The New Great Game) است که با پیروزی بنیادگرایی اسلامی و طالبانیسم به حوادث یازدهم سپتامبر ختم شد و در نتیجه با حضور نظامی ایالات متحده بعد از سال ۲۰۰۱، جنگ‌های پارتیزانی و حملات تروریستی اوج گرفت و رفته رفته بعد از سال ۲۰۱۴ به یک جنگ جبهه‌ای تبدیل شد که طی آن طالبان توانست بر بخش‌های عظیمی از این کشور تسلط پیدا کند و هم‌اکنون بعد از ۲۰ سال جنگ فرسایشی در افغانستان میان نیرو‌های بین‌المللی و دولت افغانستان با شبه‌نظامیانی به نام طالبان، شاهد مذاکرات صلح میان آنها هستیم. 
تحلیل و پیش‌بینی مذاکرات صلح افغانستان نیز موضوعی چندلایه و بسیار پیچیده است که بشدت متأثر از ابعاد ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و امنیت انرژی و مسائلی از این دست بوده و عوامل داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی در روند و نتایج مذاکرات صلح افغانستان تأثیر دارد که می‌توان مهم‌ترین عامل را رقابت‌های سایر کشورها در فضای افغانستان دانست؛ زیرا امنیت افغانستان تحت تأثیر نیروهای سیاسی- نظامی‌ای است که محیط امنیتی افغانستان را احاطه کرده‌اند. این نیروها هر یک در ابعاد منطقه‌ای و جهانی منافعی را دنبال می‌کنند که در صورت تضاد این منافع، از طریق گروه‌های شبه‌نظامی خود در افغانستان با یکدیگر رقابت می‌کنند، بنابراین آنچه در جنگ افغانستان جریان دارد رقابت قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی با یکدیگر است و تا زمانی که این قدرت‌ها به یک «آتش بس» و سپس به «توازن قوا» در افغانستان تن ندهند، کاهش منازعات و خشونت‌ها غیرممکن خواهد بود. این قدرت‌های سیاسی در سطح منطقه‌ای همچون هند و پاکستان و در سطح بین‌المللی ایالات متحده و چین، ایالات متحده و روسیه در حال رقابت هستند. علاوه بر ابهام درباره‌ فرجام رقابت میان قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی در افغانستان، سوالات بی‌پاسخ بسیار جدی‌ای درباره‌ آینده‌ معمای «جنگ و صلح» در افغانستان وجود دارد که اگر به آنها در این مذاکرات پاسخ درخوری داده نشود، صلح افغانستان را به کف روی آب شبیه می‌کند. از جمله این سوالات در ادامه بیان می‌شود: 
- در جدال امارت و جمهوریت، کدام یک پیروز میدان خواهد بود؟ 
- قانون اساسی و ساختار سیاسی افغانستان دچار چگونه تغییراتی خواهد شد؟ 
- تکلیف نیروهای مسلح و تسلیحات نظامی طالبان بعد از صلح چه می‌شود؟ 
- وضعیت حقوق زنان و اقلیت‌های مذهبی به چه صورت خواهد بود؟
- نفوذ کشورهای همسایه و منطقه در طالبان به چه شکل ادامه خواهد یافت؟ 
- آیا مذاکرات صلح در نهایت به همان سرنوشت «کنفرانس بن» منجر خواهد شد؟
جان بولتون، مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا در زمان ترامپ در کتاب «آنچه در اتاق اتفاق افتاد» نکته‌ای درخور توجه درباره نقطه ضعف مذاکرات ایالات متحده و امارت اسلامی طالبان می‌گوید که برای درک فضای افغانستان قابل تأمل است. بولتون می‌گوید: اگر طالبان فکر می‌کرد که ما واقعا خارج می‌شویم هیچ انگیزه‌ای برای صحبت جدی نداشت، صبر می‌کرد همان‌طور که قبلا کرده بود و همان‌طور که مردم افغان در طول قرن‌ها صبر کرده بودند. یک ضرب‌المثل افغانی می‌گوید: «شما سیاست دارید و ما زمان». 
* کارشناس مسائل افغانستان

Page Generated in 0/0053 sec