گفتوگوی «وطن امروز» با پژمان علیپور کارگردان انیمیشن «بادها کجا میمیرند» به بهانه سالگرد بمباران شیمیایی سردشت
عباس اسماعیلگل: شهرستان مرزی سردشت با ۱۲۰ هزار نفر جمعیت در جنوب آذربایجانغربی و هممرز با عراق است. این شهرستان دارای ۳ بخش ربط، مرکزی و وزینه با ۶ دهستان، ۲۷۰ روستا و ۴ شهر است. سردشت هفتم تیرماه سال ۱۳۶۶ توسط رژیم بعث عراق بمباران شیمیایی شد که در این فاجعه انسانی ۱۲۰ نفر شهید و بیش از ۲ هزار نفر مصدوم شدند. رژیم بعث عراق در طول دوران جنگ تحمیلی بارها و بارها مناطق مسکونی کشورمان را مورد حمله هوایی قرار داد اما فجیعترین جنایت این رژیم استفاده از سلاح شیمیایی در این حملهها و دردناکتر از آن، غفلت جامعه جهانی از این جنایات بود. تعداد زیادی از شهروندان غیرنظامی در بمباران شیمیایی شهرهای «سردشت» و «اشنویه» در آذربایجان غربی، «حلبچه» در اقلیم کردستان عراق و روستاهای مریوان در استان کردستان بر اثر استنشاق گازهای شیمیایی جان خود را از دست دادند و طبق آخرین بررسیها، رژیم بعث عراق در طول ۸ سال دفاعمقدس با استفاده از ۶ هزار بمب شیمیایی در قالب ۲۴۲ نوبت بمباران، جنایتهای گستردهای را مرتکب شد که تنها بخش کمی از این جنایتها در رسانههای غربی منعکس شد اما به واقع بمباران شیمیایی شهر مرزی سردشت فجیعترین تهاجم شیمیایی بود که آثار و مشکلات بسیاری به وجود آورد بهطوری که آثار جراحات جانبازان این فاجعه با گذشت 34 سال هنوز در میان مردم سردشت به چشم میخورد و خیلی از دختران نوجوان و جوانی که سال 66 بر اثر این بمباران شیمیایی مسموم شدند، بعدها با مادر شدن صاحب فرزندانی شدند که آنها هم به انواع مختلف از اثرات این مسمومیت رنج میبرند. بدونشک همین یک دلیل کافی است تا بمباران شیمیایی سردشت را «فاجعهآمیزترین جنایت جنگی» تاریخ بدانیم، حتی حضور هر ساله اعضای انجمن مصدومان شیمیایی سردشت در نمایشگاه عکس و اسناد این بمباران در حاشیه اجلاس سالانه سازمان جهانی منع گسترش سلاحهای شیمیایی (OPCW) در لاهه هلند هم نتوانسته است آنطور که شایسته است مظلومیت شهدا و جانبازان این بمباران شیمیایی را به رخ جهانیان کشد؛ از سوی دیگر باید گفت درخواستهای کشورمان برای مطرح شدن این جنایت در محاکم بینالمللی و برگزاری آیین یادبود و مراسم تکریم از جانبازان شیمیایی با حضور مسؤولان کشوری و استانی در سالروز این واقعه تلخ بخشی از تلاشها برای زنده نگهداشتن نفسهای سردشت طی سالها پس از این بمباران شیمیایی بوده است. اما بدون شک یکی از مهمترین وجوه روایت این فاجعه بزرگ تولید آثار هنری سطح بالا به شمار میرود که در این باره طی سالهای اخیر سهم مستندسازان بیشتر از سایر هنرمندان بوده و اهالی سینمای مستند با تولید دهها فیلم مستند و کوتاه به ابعاد گوناگون بمباران شیمیایی سردشت پرداختهاند بهطوری که یک مستند هم چند سال گذشته راهی بازار کن شد؛ فیلم مستند «سپیده دمی که بوی لیمو میداد» ساخته آزاده بیزار گیتی در بازار فیلم کن روی پرده رفت و مورد استقبال مخاطبان خارجی قرار گرفت تا اینکه بهرام توکلی سال 95 فیلم سینمایی «برف سرخ» را با محوریت بمباران شیمیایی سردشت به تولید رساند؛ فیلمی که بهرغم داشتن بازیگران مطرحی چون فاطمه معتمدآریا، صابر ابر، پارسا پیروزفر و پانتهآ پناهىها جلوی دوربین رفت اما از آن سال تاکنون از سرنوشت این فیلم هیچ خبری منتشر نشده است، از سوی دیگر محمدحسین مهدویان ۲ سال پیش با ساخت فیلم سینمایی پربازیگر «درخت گردو» روایتی متفاوت و دردناک برگرفته از داستانی واقعی از پدری سردشتی روایت کرد؛ پدری که در پی بمباران شیمیایی سردشت هر ۴ فرزندش را از دست داد. مسلما نفس ساخت فیلم سینمایی باکیفیت درباره این فاجعه در رساندن صدای مظلومیت مردم سردشت به جهانیان از اهمیت بسیاری برخوردار است اما مسلما کافی نیست. سینمای انیمیشن هم برای تولید در این باره پیشقدم شده است و پژمان علیپور با حمایت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی انیمیشن «بادها کجا میمیرند» را با موضوع بمباران شیمیایی آماده پخش کرده است. در نتیجه باید گفت، نگارنده امیدوار است اهالی فرهنگ و هنر با دغدغهمندی و مسؤولیتپذیری بیشتری نسبت به وقایع مهم کشور در تولید آثار شاخص و فاخر اقدام کنند.
***
۶۴۲ پرونده جدید احراز برای جانبازان شیمیایی سردشت ثبت و تشکیل شد
مدیرکل مصدومان شیمیایی بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور گفت: در پی پیگیریها و درخواست شماری از مصدومان شیمیایی سردشت برای احراز جانبازی شیمیایی خود، ۶۴۲ فقره پرونده جدید ثبت و پس از تشکیل به بنیاد شهید و امور ایثارگران معرفی شد. سعید عطاری اظهار داشت: جهت احراز جانبازان شیمیایی در مرحله جدید که از سال گذشته آغاز شده بود، در کمیته ۳ نفره شهرستانی اسناد و مدارک ۷۷۷ نفر درخواستکننده جدید بررسی شد که از این تعداد اسناد و مدارک اولیه ۶۴۲ نفر تایید و احراز شد. وی اضافه کرد: از این تعداد نیز اسناد و مدارک ۵۰۰ نفر فعلا در سیستم ثبت شده تا برای این افراد کمیسیون پزشکی برگزار شود. وی با اشاره به اینکه نگاه ویژه و خاصی نسبت به شهرستان سردشت در این زمینه وجود دارد، افزود: آمادگی کاملی برای برگزاری کمیسیون پزشکی وجود دارد اما با توجه به شرایط کرونایی موجود امکان برگزاری آن در حال حاضر وجود ندارد. عطاری بیان کرد: ۷۸۲ نفر دیگر از این مصدومان نیز در نوبتدهی مرحله دوم هستند که در صورت مهیا شدن شرایط برگزاری کمیسیون پزشکی، هر چه سریعتر به پرونده آنها نیز رسیدگی خواهد شد. وی با اشاره به وضعیت کلینیک و داروخانه جانبازان شیمیایی این شهرستان، گفت: از بابت تامین دارو مشکل خاصی وجود ندارد و تنها دغدغه و مانع اصلی کلینیک، عدم تمایل به کار پزشکان متخصص در کلینیک است که تا حدودی برای رفع آن نیز اقداماتی شده اما باید دانشگاه علومپزشکی و وزارت بهداشت راهکاری مناسب برای رفع آن بیابند و یاریگر مرکز مصدومان شیمیایی باشند.
***
روایتی عاشقانه از غم سردشت
مصطفی پورکیانی: انیمیشن «بادها کجا میمیرند» ساخته پژمان علیپور از تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است که در آستانه سیوچهارمین سالگرد بمباران شیمیایی سردشت، قرار است رونمایی شود. در خلاصه داستان انیمیشن «بادها کجا میمیرند» آمده است: «این فیلم درباره بمباران شیمیایی سردشت، یکی از شهرهای استان آذربایجان غربی است که در واقع نخستین شهر شیمیایی شده جهان محسوب میشود که در آن از گاز خردل استفاده شده است». تمام فیلم، تراولینگی از روایتی اپیزودیک و نگاهی شاعرانه به زندگی در سردشت، قبل از بمباران، لحظه بمباران و سالها بعد از بمباران شیمیایی است و یک رابطه عاشقانه این لحظات را همچون حلقههای زنجیری به هم متصل میکند. پژمان علیپور، تهیهکننده و کارگردان این انیمیشن در گفتوگو با «وطن امروز» درباره انگیزهای که باعث شد تا سراغ چنین سوژهای برود، گفت: طرح اولیه این کار را حدود 4 سال پیش به مرکز گسترش پیشنهاد دادم؛ البته ایده این کار به حدود 15 سال پیش برمیگردد که من همیشه این دغدغه را داشتم که کاری برای بمباران شیمیایی سردشت انجام دهم ولی سوژه مناسبی به ذهنم نمیرسید. ماجرا از 4 سال پیش شروع میشود که این ایده را مطرح کردم و به تصویب رسید ولی چون فیلمنامه اولیه مرا راضی نمیکرد، بازنویسی شد و اعمال تغییرات تا شروع تولید و به سرانجام رسیدن کار در نهایت ۴ سالی طول کشید؛ در واقع دوستان مرکز گسترش همان ایده اولیه مرا پذیرفتند ولی سختگیریهای خود من باعث شد تا زمان تولید این کار قدری طولانی شود. وی افزود: طرح اولیه این کار حدود 6 دقیقه بود ولی در نهایت خروجی کار حدود 13 دقیقه شده است. این کار به نحوی انیمیشن مستند به شمار میآید، چون به یک روایت واقعی میپردازد که در سال 66 اتفاق افتاده است.
علیپور درباره روایت داستانی این انیمیشن گفت: این کار روایتی اپیزودیک است و شخصیتمحور نیست و کاراکتری وجود ندارد که بخواهیم قصه آن را دنبال کنیم. این روایت به ۳ بخش تقسیم میشود؛ قبل از بمباران، لحظه بمباران و سالها پس از این حادثه. مقطع قبل از بمباران زمان بیشتری از ماجرا را به خود اختصاص داده است و به خاطر نشان دادن آثار این حادثه، سالهای بعد از این ماجرا نیز در کار ما روایت شده است. این ۳ روایت را رابطه عاشقانه یک پسر و دختر جوان به هم وصل میکند. کارگردان انیمیشن «بادها کجا میمیرند» در ادامه، فراموشی حادثه سردشت توسط رسانهها را یکی از اصلیترین انگیزههای خود برای ساخت این اثر عنوان کرد و افزود: موقعی که جوانتر بودیم، تا جایی که به خاطر دارم همیشه حادثه شیمیایی حلبچه عراق در رسانهها بیشتر مطرح میشد؛ با وجود اینکه آنها ایرانی نبودند ولی هر ساله برایشان سالگرد گرفته میشد، در حالی که حادثه سردشت به اندازه حلبچه دیده نمیشد و این دیده نشدن همیشه در ذهن من وجود داشت. البته در چند سال اخیر نگاه ویژهتری به سردشت شده که میتوان به فیلم «درخت گردوی» آقای مهدویان و آثار دیگر اشاره کرد ولی من به دنبال نگاه و فرم خاص خودم بودم. درواقع من در این کار از فرم به محتوا رسیدم به این صورت که کل ماجرا به صورت معکوس و سایهوار در آب یک رودخانه به تصویر کشیده میشود و همین باعث شد من درگیر یک سری محدودیتها شوم که البته در دل آنها اتفاقا به خلاقیتی رسیدم که کار را جذابتر کرده است. وی ادامه داد: به لحاظ مالی 90 درصد این کار توسط مرکز گسترش حمایت شده و 10 درصد مابقی توسط خود من هزینه شده است، البته این توضیح را اضافه کنم که مرکز گسترش بر اساس همان تفاهمنامه اولیه یک کار 6 دقیقهای هزینههای مالی این کار را عهدهدار شده و هزینه 7 دقیقه بعدی کاملا به صورت شخصی انجام شده و چون من به این فیلمنامه رضایت دادم، در نتیجه باقی هزینهها را نیز خودم متقبل شدم. علیپور درباره زمان توزیع و اکران این کار گفت: تریلر 30 ثانیهای و کاور موسیقی این کار به بهانه سالگرد ابن حادثه رونمایی خواهد شد و زمان دقیق اکران برعهده مرکز گسترش خواهد بود. معمولا آنها آثار کوتاه را ابتدا به جشنوارههای خارجی و داخلی ارسال میکنند و پس از آن به احتمال زیاد در پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی منتشر خواهند کرد.