عمـــاد هـلالات: بـعـد از کشوقوسهای فراوان و برگزاری 4 انتخابات ناموفق، سرانجام 23 خرداد سال جاری کابینه جدید اسرائیل توانست از کنست رأی اعتماد بگیرد تا پایان 12 سال نخستوزیری بنیامین نتانیاهو اعلام شود. هرچند جلسه کنست با چالشهایی همراه بود ولی «نفتالی بنت» توانست با 60 رای از 120 رای اعضای کنست، در برابر 59 رای مخالف و یک رای ممتنع از حزب عربی رائم، برای نخستوزیری رژیم صهیونیستی رای اعتماد بگیرد. این شکنندهترین دولت تاریخ جعلی رژیم صهیونیستی خواهد بود. کابینه جدید اسرائیل که متشکل از 8 حزب مخالف نتانیاهو است، به صورت دورهای اداره میشود تا این نحوه مدیریت دولت به عنوان یکی از چالشهای اصلی دولت جدید قلمداد شود و رژیم صهیونیستی وارد کارزار جدید حیات نامشروع خود میشود که وحدت در آن معنی ندارد.
* کابینه جدید اسرائیل و بحران داخلی
شکنندگی کابینه جدید یکی از چالشهای اصلی دولت جدید اسرائیل است؛ دولتی که با توجه به اینکه از 8 حزب مختلف تشکیل شده است، خروج هر کدام آنان از ائتلاف تشکیلشده، به معنای شکست دولت و برگزاری انتخابات مجدد است. اکثر کارشناسان و تحلیلگران صهیونیست وضعیت پیش آمده در اسرائیل را به عنوان زنگ هشداری برای این رژیم میدانند. دولت جدید اسرائیل در حالی زمام امور را در دست گرفت که این رژیم با بحرانهای داخلی مختلفی مواجه شده است؛ تن دادن به آتشبس اجباری با مقاومت فلسطین در غزه، مهاجرت معکوس، ناآرامیهای داخلی در سرزمینهای اشغالی، خسارتهای ناشی از جنگ ۱۲ روزه، ناامیدی شهرکنشینان از عدم تغییر وضع موجود، شکنندگی جبهه داخلی در هر جنگ آینده با مقاومت فلسطین یا حزبالله و وضعیت نابسامان سیاسی در این رژیم، بخشی از چالشهای پیش روی دولت جدید اسرائیل است. موج ناامیدی در سرزمینهای اشغالی بسیار زیاد شده است و بسیاری از جوانان اسرائیلی برای یافتن فرصت زندگی بهتر کشورهای دیگر بویژه اروپا را انتخاب میکنند. اسرائیل دیگر مکانی امن برای شهرکنشینان نیست، جنگ ۱۲ روزه بخوبی نشان داد ساکنان سرزمینهای اشغالی باید در طول جنگ در پناهگاه باشند و ترس و اضطراب همواره در زندگی شهرکنشینان وجود دارد. یکی از مسائل مهم پیش روی دولت جدید اسرائیل چندپاره بودن شهرکنشینان و ساکنان سرزمینهای اشغالی است که وضعیت غیرقابل پیشبینیای را برای این رژیم به ارمغان آورده است. درگیری گروههای مختلف راست افراطی در مقابل چپگرایان و اعراب ساکن سرزمینهای اشغالی به پدیدهای غیرقابل کنترل برای دولت یهود تبدیل شده است و بخشی از مناطق سرزمینهای اشغالی خارج از کنترل حاکمیت این رژیم قرار دارد و راستگرایان اجازه ورود پلیس به مناطق تحت نفوذ خود را نمیدهند.
* دولت جدید اسرائیل و برنامه هستهای ایران
افزایش تنش بین جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی یکی از میراثهای به جا مانده از دوران بنیامین نتانیاهو است؛ تنشهایی که حالتهای مختلف به خود دید و سرانجام در جنگ ۱۲ روزه عیار خود را مشخص کرد. اینکه روی کار آمدن دولت جدید در اسرائیل با پیروزی حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری همراه شده است، راهبرد اسرائیل را در برابری جمهوری اسلامی متفاوت میکند. دولت جدید در ایران با نگاهی متفاوت در عرصههای منطقهای و بینالمللی ظاهر خواهد شد و صبر استراتژیک مانند گذشته معنایی ندارد و اسرائیل بخوبی میداند واکنشهای جمهوری اسلامی همانند گذشته نخواهد بود. برنامه هستهای ایران هم از چالشهای بزرگ رژیم صهیونیستی است که طی سالیان گذشته برای از بین بردن آن تلاشهای مختلفی از سوی این رژیم انجام شده است. روی کار آمدن «دیوید برنئا» رئیس جدید موساد که خود مسؤول میز ایران در موساد بوده است، اهمیت برنامه هستهای ایران را برای رژیم صهیونیستی نشان میدهد. در گذشته رژیم صهیونیستی از ابزارهای ترور، خرابکاری، تلاش برای سرقت اطلاعات محرمانه، بمبگذاری و حملات سایبری استفاده کرده است. به نظر میرسد شیوههای گذشته با تاکتیک جدید ادامه خواهد داشت.
از نکات دیگر مورد توجه اسرائیل، برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام است که دولت اسرائیل در دوران نتانیاهو همواره منتقد آن بوده است و توانستند با لابیای که در آمریکا دارند، آمریکا را از این توافق خارج کنند. با روی کار آمدن دولت جدید آمریکا در بهمنماه سال گذشته و اتخاذ رویکرد دیپلماتیک برای بازگشت به برجام، اسرائیل با این رویکرد آمریکا مخالفت کرده است و همواره از دولت جو بایدن انتقاد میکند. اما حال با اتفاقات جدیدی که در جمهوری اسلامی افتاده است و با روی کار آمدن دولت جدید -که از نگاه رویکردی به منطقه و روابط بینالملل به رهبر معظم انقلاب بسیار نزدیک است- به نظر میرسد برای اسرائیلیها بهترین گزینه مهار برنامه هستهای ایران با مذاکرات و دیپلماسی باشد. هرچند در سیاستهای اعلامی اسرائیل انتقاد از مذاکرات در دستور کار قرار گرفته است ولی در سیاستهای اعمالی خود با غرب همراهی خواهند کرد. اسرائیلیها بخوبی میدانند اثر تحریم بر جمهوری اسلامی کارآیی خود را از دست داده است و تحریم دیگر نمیتواند ابزاری برای مهار جمهوری اسلامی باشد. به همین دلیل دولت جدید اسرائیل به دنبال آن است که سیاست عقب راندن برنامه هستهای ایران در مذاکرات وین و در چارچوب برجام یا هر قرار داد دیگری محقق شود تا از زمان به دست آمده برای اتخاذ راهبرد جدید در برابر ایران نهایت استفاده را بکند. در همین زمینه وزیر جنگ رژیم صهیونیستی گفته است: این رژیم در حال همکاری با دولت آمریکا برای تشدید نظارتها بر برنامه هستهای ایران است. طبق گزارش روزنامه صهیونیستی «تایمز اسرائیل»، وزیر جنگ این رژیم این اظهارات را در جمع گروهی از مقامهای سابق وزارت دفاع آمریکا که به فلسطین اشغالی سفر کرده بودند مطرح کرده است. وزیر جنگ رژیم صهیونیستی گفت: در حال همکاری با متحدان آمریکاییمان هستیم تا هم نظارتها را در این برهه افزایش دهیم و هم برای ایران روشن کنیم همه گزینهها روی میز است. در ماههای گذشته، رژیم صهیونیستی و دولت آمریکا کارگروهی به ریاست مقامهای شورای امنیت داخلی ۲ طرف برای هماهنگی سیاستها در قبال ایران تشکیل داده و جلساتی را در چارچوب آن برگزار کردهاند. یائیر لاپید، وزیر جدید خارجه رژیم صهیونیستی هم مدعی شده است برجام، یک توافق بد است و ما هر کاری بتوانیم برای جلوگیری از دستیابی ایران به بمب اتم انجام میدهیم. لاپید طی دیداری با «گابی اشکنازی» وزیر سابق خارجه این رژیم در دفتر کارش درباره برجام و برنامه هستهای ایران میگوید: ما باید بهسرعت برای بازگشت [آمریکا] به توافق هستهای ایران آماده شویم. این یک توافق بد بود. من با آن مخالف بودم و هنوز هم هستم. اسرائیل میتواند با تغییر رویکرد خود، بیشتر از اکنون روی برجام اثر بگذارد. ما این کار را با نخستوزیر نفتالی بنت انجام میدهیم. در نهایت میتوان گفت برای رژیم صهیونیستی برجام بهترین روش برای مهار برنامه هستهای ایران است.
* دولت جدید اسرائیل و منطقه غرب آسیا
یکی از مهمترین میراثهایی که برای اسرائیل از دوران ترامپ به یادگار مانده است، معامله قرن (قرارداد آبراهام) است؛ معاهدهای که هرچند کامل محقق نشده است ولی توانست اسرائیل را به صورت رسمی وارد خلیجفارس کند و کشورهای مراکش، سودان، بحرین و امارات به صورت رسمی و عمان و عربستان به صورت غیررسمی وارد این معاهده شدند. وزیر جدید خارجه اسرائیل درباره معامله قرن میگوید: ما باید روند تحولهای ایجادشده طی توافقهای سازش با کشورهای عربی را به قوت قبل ادامه دهیم و سازش با کشورهای حاشیه خلیجفارس، مصر و اردن را تقویت کنیم. ما تلاش میکنیم با کشورهای بیشتری در منطقه و ورای آن توافق امضا کنیم. رویکرد دولت جدید اسرائیل تقریبا همان راهبرد دولت قبلی است که ضمن برقراری روابط با کشورهای سازشگر با این رژیم به دنبال آن است که کشورهای بیشتری به این معاهده روی بیاورند. کشورهایی مثل کویت و عمان در لیست برقراری روابط رسمی با این رژیم قرار دارند. اسرائیل با استفاده از پشتیبانی آمریکا، به دنبال آن است که معامله قرن،کشورهای بیشتری را شامل شود و حتی سایر کشورهای اسلامی را دربر گیرد. یکی از راهبردهای جدید اسرائیل ائتلافسازی و محورسازی است. این رژیم که از انزوای ژئوپلیتیک رنج میبرد به دنبال خروج از این محدودیت است. اسرائیلیها تلاش میکنند با ایجاد یک محور جدید علیه محور مقاومت، توانایی محور مقاومت را خنثی یا کمتر کنند.
حضور جمهوری اسلامی در سوریه هم از معضلات جدی این رژیم است. نفتالی بنت نخستوزیر جدید اسرائیل در تبلیغات خود قول داده بود جمهوری اسلامی و حزبالله را از جنوب سوریه به طور اخص و از بقیه مناطق سوریه به طور اعم خارج خواهد کرد. وی در یکی از صحبتهای خود در جمع همحزبیهایش گفته بود حضور ایران در جنوب سوریه جبهه جولان را فعال نگه داشته است و باید برای جنگ آینده با شمال (حزبالله) جبهه جولان را خنثی کرد. حضور مستشاری ایران در سوریه همواره به عنوان یکی از چالشهای اسرائیل در راستای رئالیسم تدافعی عنوان شده است. دولت قبلی اسرائیل با حملات خود به پایگاههای نظامی سوریه و مراکز استراتژیک آن سعی میکرد حضور ایران را با چالش همراه کند اما همواره این رویکرد با شکست مواجه شده بود. در جبهه شمال هم اسرائیل با چالش حزبالله و زرادخانههای موشکی آن مواجه است که با توجه به جنگ اخیر ۱۲ روزه احتمال جنگ با حزبالله در آینده نزدیک بعید به نظر میرسد. هرچند رژیم صهیونیستی خود را برای جنگ آینده با حزبالله آماده میکند ولی کابینه جدید اسرائیل بعید به نظر میرسد خود را وارد چالشی کند که توانایی مدیریت آن را ندارد. حزبالله لبنان به مراتب از سال 2006 قویتر شده و تجربه جنگ سوریه و ورود حزبالله به آن، باعث شده است قدرت نظامی حزبالله چندبرابر شود و این همان چیزی است که سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان گفته بود که در جنگ آینده با اسرائیل، حزبالله وارد شهر الجلیل خواهد شد. کابینه جدید این رژیم بخوبی از خطرات جنگ آینده با حزبالله آگاه است و نفتالی بنت در سخنرانی خود ضمن اینکه حزبالله را بزرگترین تهدید در همسایگی خود تعریف میکند اما نسبت به راهبرد جنگ با حزبالله تردید دارد.
* فرجام سخن
اسرائیلیها بالاخره بعد از مدتها توانستند با یک ائتلاف بسیار شکننده از کنست رأی اعتماد بگیرند و «نفتالی بنت» و «یائیر لاپید» به صورت دورهای نخستوزیر اسرائیل شوند. فارغ از شکنندگی کابینه که در تاریخ این رژیم بیسابقه است، حضور نتانیاهو به عنوان قویترین رقیب که سعی میکند دولت ائتلافی را از ادامه کار باز دارد، خود میتواند دولت جدید را با چالش سیاسی همراه کند. دولت جدید اسرائیل درحالی قدرت را در دست میگیرد که دیگر ترامپ در آمریکا حکومت نمیکند، در ایران بزودی دولت جدید و همراه با سیاستهای حاکمیت سرکار میآید، بشار اسد با مشارکت 75 درصدی، بیش از 95 درصد آرا را به خود اختصاص داده است، حزبالله لبنان در بهترین زمانهای خود به سر میبرد و مقاومت فلسطین در یک جنگ نابرابر توانست آتشبس را به صهیونیستها تحمیل کند. موج مهاجرت معکوس و بیم شروع انتفاضهای دیگر، زنگ خطر را برای صهیونیستها به صدا درآورده است. سرزمینهای ۱۹۴۸ دیگر مکانی امن برای صهیونیستها نیست. طبق آخرین نظرسنجیها در کرانه باختری، محبوبیت جنبش اسلامی حماس نسبت به گذشته ۲برابر شده است و مسلح کردن کرانه باختری دیگر یک رؤیا نیست، بلکه فقط مساله زمان است. کابینه جدید اسرائیل با بحرانهایی مواجه است که حاصل 12 سال نخستوزیری نتانیاهو به طور اخص و میراث وضعیت شکننده این رژیم از آغاز حیات نامشروع خود است. جایی که کابینه جدید اسرائیل باید به مرمت دیواری همت کند که دیگر پودر شده و به عقیده اندیشمندان اسرائیلی، در صورتی که جلوی بحرانهای به وقوع پیوسته از گذشته تا به حال گرفته نشود، مساله فروپاشی از درون برای این رژیم فقط یک مساله زمانی است.