نوید مؤمن: آقای روحانی، رئیسجمهور اخیرا با بیان اینکه در 5/3 سال گذشته تحریم و جنگ اقتصادی آمریکا و شیوع ویروس کرونا (ویروس ترامپ و ویروس کرونا) مشکلات و سختیهای زیادی برای مردم ایجاد کرد، گفت: «مردم باید بدانند اگر جنگ اقتصادی و کرونا نبود امروز شرایط و وضعیت اقتصادی کشور چگونه بود. اگر ۲ ویروس ترامپ و کرونا نبود، امروز رشد اقتصادی بدون نفت کشور 1/4 درصد و رشد اقتصادی با نفت 8/3 درصد بود، تورم امروز 5/11 درصد، نرخ دلار زیر ۵ هزار تومان، رشد سرمایهگذاری 7/4 درصد و حجم تولید ناخالص کشور ۲۲ درصد بیشتر از چیزی بود که امروز شاهد آن هستیم».
بهتر است آقای روحانی به جای فرافکنی نسبت به آنچه طی سالهای گذشته و اخیر در کشور رخ داده است، سهم خود و دولت متبوعش را در وقوع بحرانهای مزمن اقتصادی- معیشتی در کشور بپذیرد. رئیسجمهور از «ترامپ» به عنوان فردی یاد میکند که با «خروج از برجام» و «وضع تحریمهای دوباره» علیه ایران، منجر به بروز بحرانهای معیشتی در کشورمان شد.
1- آقای رئیسجمهور به این سوال پاسخ دهد: چه کسانی پاس گل و ایجاد طمع خروج از توافق هستهای را به ترامپ تقدیم کردند؟ واقعیت امر این است که ترامپ پس از استقرار در کاخ سفید متوجه شد برجام به دلیل نگاه غیرکارشناسانه، ایدهآلگرایانه و غیراصولی دولت و شخص آقای روحانی، به نقطه ثقل مناسبات سیاسی- اقتصادی ایران تبدیل شده است. به عبارت بهتر، دولت ما برجام (یک توافق ابطالپذیر و مبهم) را به یک نقطه ثقل در حوزه اقتصاد و تجارت تبدیل کرد و سرنوشت معیشت عمومی و حتی تامین آب آشامیدنی مردم را به این توافق نسبت داد. در چنین شرایطی ترامپ و همراهانش طمع کردند با هدف قرار دادن این نقطه ثقل، نظام و ملت ایران را مستقیما هدف قرار داده و نابود کنند. قطعا آقای روحانی اظهارات جان بولتون، مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا را به یاد دارد که پس از خروج ترامپ از برجام، به منافقین کوردل وعده داد بزودی و قبل از فرارسیدن جشن 40 سالگی انقلاب اسلامی ایران، همایش خود را در تهران برگزار خواهند کرد!
آقای روحانی و همراهان ایشان چنان محو نام برجام شده بودند که فراموش کردند این توافق با یک امضای رئیسجمهور آمریکا ابطالپذیر است! آنها حتی کسانی را که نسبت به ابطالپذیری برجام هشدار میدادند عدهای بدون شناسنامه و بیسواد تلقی کردند که کمترین درکی از روابط بینالملل و مناسبات جاری در حوزه سیاست خارجی ایران ندارند!
2- آقای روحانی کرونا را متهم دوم شکست خود و جریان متبوعش در انتخابات ریاستجمهوری تلقی میکند. واقعیت امر این است قریب به اتفاق شهروندان و حتی برخی همراهان دولت طی ۲ سال اخیر نهتنها درباره رویکرد دولت در مواجهه با شیوع کرونا اقناع نشدند، بلکه شاهد عدم وضع محدودیتهای کرونایی جدی و فراگیر در ایام تعطیل (مانند نوروز 99 و نوروز 1400) و مقاومت دولت در برابر بسیاری از نظرهای کارشناسی (حتی توصیهها و هشدارهایی که از سوی ستاد مقابله با کرونا و وزارت بهداشت به دولت میشد) بودند. بهتر است این حقیقت محض را به آقای روحانی یادآوری کنیم که کرونا مختص ایران و پدیدهای منحصربهفرد نیز نبوده است. در ایام کرونا، انتخاباتهای متعددی در کشورهای مختلف برگزار شد که برخی دولتها نیز به دلیل موفقیت در اقناع شهروندان خود (در مواجهه با شیوع ویروس کرونا) نهتنها به لحاظ سیاسی مغلوب این ویروس نشدند، بلکه مواجهه موفقیتآمیز با این موضوع را به نقطه قوت خود در انتخابات تبدیل کردند.
3- بنابراین، ترامپ و ویروس کرونا عوامل ماهوی و ذاتی شکست جریان اصلاحات و کارگزاران در انتخابات ریاستجمهوری امسال محسوب نمیشود! آنچه منجر به نارضایتی معیشتی افکار عمومی و رویگردانی مردم از دولت و جریان فکری حاکم بر آن شده است، ایدهآلگرایی، شعارزدگی و ناکارآمدی در مواجهه با بحرانهای خارجی بود. بدونشک این بحرانها در هر دورهای از حیات سیاسی و اقتصادی یک کشور وجود دارد اما این دولتمردان هستند که با نگاه کارشناسی، تقویت کارآمدی کشور در برابر بحرانها و تقویت توان داخلی و احصای ظرفیتهای بالقوه و بالفعل اقتصادی و معیشتی یک کشور در شرایط بحرانی، به مواجهه با معضلات و تنشها میپردازند. با همه این اوصاف، دولت فعلی حتی پس از خروج دولت ترامپ از توافق هستهای، ذرهای از مشی قبلی و شکستخورده خود عقبنشینی نکرد و در عوض سعی کرد از مجرایی به نام دیپلماسی اروپایی بار دیگر به سراب برجام برسد. دولت و وزارت امور خارجه ما، ۲ سال نیز به دنبال سراب «اینستکس» و «اسپیوی» دویدند اما به مقصد نرسیدند! با پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، دور باطل «برجاممحوری» در اقتصاد و سیاست خارجی کشور در آستانه تکرار بود اما ملت ایران با رصد هوشمندانه خود و تکیه بر واقعیات غیرقابلانکاری که طی سالهای اخیر بر کشور گذشت، زمینه را برای رجحان استراتژی خنثیسازی تحریمها و تقویت ارکان اقتصاد تولیدمحور و داخلی فراهم کردند. بهتر است آقای روحانی لااقل در آسیبشناسی شکست جریان متبوع خود در انتخابات، این حقایق را انکار نکند.