در نشست «رستاخیز واژهها» به رویاپردازی و قهرمانمحوری در فیلمهای آخرالزمانی هالیوود برای دفاع از فرهنگ نفسانی بشر و دفاع از استکبار مدرن اشاره شد.
به گزارش «وطنامروز»، ویژهبرنامه «رستاخیز واژهها» با موضوع نسبت سینما با فرهنگ و هویت اسلامی با حضور بهروز فرنو، محقق و پژوهشگر حوزه سینما و سیدمصطفی رضایی، استاد دانشگاه در فرهنگسرای اندیشه تهران برگزار شد. فرنو با بیان اینکه در تاریخ عالم دوره مدرنی داریم که از حیث مبانی نظری متفاوت با ادوار گذشته است، گفت: بعضیها معتقدند به دلیل استکباری که در این عصر ایجاد شده است، عصر آخرالزمان است. به همین دلیل هم عدهای معتقدند سینما در این دوره مؤلفههایی در راستای تبیین و تشریح آخرالزمان دارد.
وی اضافه کرد: یکی از موضوعات مهمی که مطرح است، توجه به ۲ مقوله «سینمای آخرالزمان» و «آخرالزمان سینمایی» است. در تعریف سینمای آخرالزمان باید گفت گونهای از سینماست که وظیفه آن دفاع از مبانی بشرانگاری است. این سینما قصد دارد مفهوم استکبار که متزلزل شده یا فرهنگ نفسانی را با قهرمانپردازیها، عشقهای کاذب، رویاپردازیها و... حفظ کند. نمونه این سینما را در بالیوود، هالیوود، فیلمفارسی و... میبینید. منتقد سینما بیان داشت: در نقطه مقابل، آخرالزمان سینمایی را داریم. در اینجا شاهد سینمایی هستیم که میخواهد آخرالزمان را با تمام ابعادش به نمایش بگذارد. برای مثال فیلم «ترومن شو» رویاپردازی در سینمای هالیوود را به نقد میکشد، بنابراین سینمای آخرالزمان، همان صنعت رویاپردازی هالیوود و بالیوود است و آخرالزمان سینمایی، روایتی از سینمای جهانی در موضوع آخرالزمان است.
فرنو با اشاره به سینمای ایران و ارتباط آن با موضوع آخرالزمان گفت: در سینمای داخلی باید این پرسش را مطرح کرد که بعد از پیروزی انقلاب، وضع آخرالزمانی را که انقلاب با آن سر و کار داشته است چگونه در سینما منعکس کردیم یا اینکه چه آثاری را داریم که چنین ویژگی را دارد؟ مهمترین آثاری که روایتگر وضع آخرالزمانی در جریان پیروزی انقلاب است، مجموعه مستندهای روایت فتح شهید آوینی است. شهید آوینی فتح را به 2 معنا روایت کرده است؛ یکی فتح به معنای مقابله و مقاومت فاتحانه که همان پیروزی ظاهری است و دوم اینکه وقتی کسی برای این فتح حرکت میکند، فتوحاتی نصیب خودش میشود که همان پیروزی نهایی است.
وی با اشاره به خاستگاه سینما افزود: قصه و داستان از سالها قبل وجود داشته اما در تحولاتی تبدیل به رمان شده است. رمان محملی برای ظهور سینماست. در واقع، توصیفات تصویری که در رمان دیده میشود توسط سینما تبدیل به تصویر واقعی میشود، پس سینما زاییده رمان است.
این محقق و پژوهشگر با اشاره به تفاوتهای سینمای غربی و دینی گفت: اگر سینمای غرب تمرکز خود را روی غرایز انسانی قرار داده است، در سینمای دینی میتوانیم روی فطرت بشر تاکید کنیم. همچنین میتوان به روابط متعالی انسانی اشاره کرد. اگر سینمای غرب سعادت بشر را در موضوعات مادی میبیند، سینمای دینی باید به سمت روح معنوی حاکم بر افراد برود. از این منظر، سینمایی دینی است که بتواند سنتهای الهی تکوینی را به تصویر کشیده و آنها را نقض نکند.
وی در پاسخ به اینکه سینمای دینی چگونه میتواند به تبلیغ دین کمک کند، گفت: سینما در تصویر عالم غیب میتواند به ما کمک کند. توصیف عالم غیب در قرآن و روایات آمده است اما تصویر عینی از آن نداریم. اگر سینما به سمت نمایش این صحنهها حرکت کند، میتواند این توصیفات را عینیت بیشتری ببخشد.
رضایی تاکید کرد: عدهای معتقدند که توقع از سینمای دینی این است که مردم را دیندار کند اما باید دقت داشت که کارکرد مهم سینما، تامین سرگرمی بشر است. وقتی انسانها به سینما میروند میخواهند تفریح کنند اما چون سینما در غرب تعریف شده است، بشر را به سمت تفریح مادی و لذایذ میبرد. این موضوع در حالی است که سرگرمی در نگاه دینی دارای تعریف مختص خود است، بنابراین توقع از سینما این نیست که همه را دیندار کند اما باید دقت داشت تفریحی که برای بشر به وجود میآورد مغایر با مفاهیم دینی نباشد.