printlogo


کد خبر: 235547تاریخ: 1400/4/17 00:00
موضوع انشا: کشور پیشرفته چه کشوری است؟

خانم اجازه! کشور پیشرفته کشوری ا‌ست که اسمش را در خوب‌ها بنویسند. مردمش با کراوات و پاپیون به دنیا بیایند. نان خالی بخورند اما پاپیون داشته باشند. خانم اجازه! با کراوات هم بمیرند که دیگر فنتستیک.
عمه منیرم وقت‌هایی که شوهرعمه‌ام دیر به خانه می‌آید می‌گوید آخ اگر یک اسلحه داشتم. 
خانم اجازه! من هم وقت‌هایی که از نوشتن مشق زیاد خسته می‌شوم می‌گویم آخ اگر یک اسلحه داشتم. در یک کشور پیشرفته هر بقالی باید اسلحه داشته باشد تا آدم راحت کارش را بکند. مثل مستراح فرنگی که آدم راحت‌تر کارش را می‌کند. 
یک کشور پیشرفته دستِ دراز دارد. 
خانم اجازه! سعید هیچ‌وقت پیشرفته نمی‌شود چون همیشه به اینکه دست در کیفش کردم و لقمه‌اش را خوردم اعتراض دارد و گریه می‌کند. حالا خوب است لقمه‌اش گردو ندارد. اگر جای ما بود چه می‌گفت که قرار است خانه‌مان را به پسر عمویم دهیم. 
خانم اجازه! اولش که آمد خانه‌ ما مهمان بود اما حالا ما مهمانیم. می‌خواهد ازدواج کند جایش تنگ است و ما باید از خانه‌مان برویم. 
کشور پیشرفته باید یکرنگ باشد مثلا یکدست سفید باشد. دوست جون جونی‌اش هم اسرائیل باشد مثل من که دوست جون جونی‌ام پسرعمویم است. 
کشور پیشرفته کشوری است که هر چیز خواست بخرد اگر سازمان بیلُل ممل را هم خرید که دیگر نور علی نه همان فنتستیک. 
این بود انشای من

Page Generated in 0/0059 sec