printlogo


کد خبر: 236005تاریخ: 1400/4/28 00:00
افشاگری‌های مطبوعاتی درباره سال آخر ریاست‌جمهوری ترامپ با انتشار ۳ کتاب مورد توجه جامعه آمریکا قرار گرفته است
روایت روزهای آخر ترامپ در کاخ سفید

ثمانه اکوان‌: اخیرا ۳ کتاب درباره روزهای پایانی حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید منتشر شده است که توجه رسانه‌ها و مردم را در آمریکا بشدت به خود جلب کرده است. این ۳ کتاب که هر کدام نوشته یک یا چند تن از خبرنگاران حاضر در کاخ سفید است، نشان‌دهنده تلاش‌های آخر ترامپ برای باقی ماندن در قدرت است؛ اقداماتی که از بهانه قرار دادن کرونا برای ترک نکردن کاخ سفید شروع می‌شود و به تلاش برای جنگ با ایران برای باقی ماندن به‌ عنوان رئیس‌جمهور ایالات ‌متحده ختم می‌شود!
رسانه‌های آمریکایی توقع نداشتند تابستان آرام سال جاری که قرار بود نخستین تابستان و فصل تعطیلات و تفریح بدون حضور ترامپ و جاروجنجال‌های او را تجربه کنند هم مانند چند سال پیش، مشغول انتشار جنجال‌های شدید رسانه‌ای درباره ترامپ باشند. با این‌ حال انتشار ۳ کتاب درباره روزهای آخر ریاست‌جمهوری ترامپ نشان داد جامعه آمریکا به این زودی‌ها از جنجال‌های ترامپ رهایی نمی‌یابد. 
این ۳ کتاب شامل «صادقانه بگویم، ما این انتخابات را بردیم» از مایکل بِندِر خبرنگار روزنامه وال‌استریت در کاخ سفید، «زمین‌لغزه؛ روزهای پایانی کاخ سفید ترامپ» از مایکل وولف، نویسنده معروف آمریکایی که پیش ‌از این کتاب «آتش و خشم» را منتشر کرده بود و در نهایت کتاب «من به ‌تنهایی درستش می‌کنم» از فیلیپ روکر و کارول لونینگ، خبرنگاران واشنگتن‌پست در کاخ سفید است. 
همه این کتاب‌ها گزارش‌های دقیقی از فعالیت‌های ترامپ در کاخ سفید در طول یک سال پایانی ریاست‌جمهوری‌اش داشته و نشان می‌دهد که چطور او تلاش داشت با توسل به انواع راهکارها همچنان در قدرت باقی بماند و در نهایت چطور انتخابات را به بایدن باخت. 
نشریات آمریکایی با وجود اینکه بارها به بالا بودن تعداد کتاب‌هایی که راجع به ترامپ نوشته ‌شده است، اشاره ‌کرده‌اند اما گفته‌اند هر قدر هم تعداد این کتاب‌ها زیاد باشد ولی باز هم مخاطبان برای شنیدن و خواندن حکایت‌هایی از جزئیات فعالیت‌های ترامپ در کاخ سفید حریص‌اند و می‌کوشند سر در بیاورند او چطور 4 سال در کاخ سفید باقی ماند و چطور انتخابات را به رقیبش واگذار کرد. 
علت توجه ویژه به این ۳ کتاب اما نکاتی است که در آنها مطرح‌ شده و جنجال زیادی را مطرح کرده است. در زیر به مهم‌ترین نکات مطرح‌شده در این ۳ کتاب که تا به ‌حال به آنها پرداخته نشده بود اشاره می‌شود:
اولین نکته جالب در متن این کتاب‌ها این بود که عنوان‌ شده است ترامپ از همان ابتدای شکل گرفتن رقابت‌های انتخاباتی درون‌حزبی در بین دموکرات‌ها و بعد از آن با انتخاب شدن بایدن به ‌عنوان نامزد نهایی دموکرات‌ها بر این عقیده بود که حزب دموکرات در نهایت به گزینه بایدن- هریس رأی نمی‌دهد و ممکن است در آخرین دقایق گزینه اندرو کومئو و میشل اوباما را برای رأی‌گیری نهایی به آمریکایی‌ها معرفی کند. او این تئوری را از شان هنیتی، مجری فاکس‌نیوز شنیده بود و معتقد بود باراک اوباما صحنه را به نحوی تغییر می‌دهد که همسرش به ‌عنوان معاون رئیس‌جمهور مطرح شود. 
دومین نکته جالب مطرح‌شده در این کتاب‌ها این است که در روزهای آخر ریاست‌جمهوری، ترامپ قصد داشت با استفاده از بحران کرونا در ایالات ‌متحده، راهی برای باقی ماندن در قدرت پیدا کند. او پیشنهاد داده بود به خاطر بحران کرونا، انتخابات ریاست‌جمهوری 2020 برای مدتی نامعلوم به تعویق بیفتد. ترامپ معتقد بود انتخابات پستی می‌تواند با فسادهای گسترده و همچنین تقلب انتخاباتی همراه شود. در روزهای آخر باقیمانده تا رأی‌گیری نهایی نیز ترامپ قصد داشت با تاکید بر اینکه «ویروس زیادی در جامعه است» و «مردم نمی‌توانند به محل اخذ آرا مراجعه کنند» رأی‌گیری را به تعویق بیندازد. با این ‌حال مارک میدو، رئیس کارکنان کاخ سفید و تیم حقوقی‌اش به او خاطرنشان کردند که امکان تعویق انتخابات وجود ندارد و این کار کاملا خلاف قانون اساسی است. 
مایکل وولف در کتاب جدید خود در عین‌ حال مدعی شده ترامپ با مشاهده تظاهرات و درگیری‌های شکل‌گرفته بر سر جنبش «جان سیاهان اهمیت دارد» و اعتراضات به کشته شدن جورج فلوید، گفته بود می‌خواهد «نظامیان پدر معترضان را دربیاورند» و «جمجمه‌شان را خرد کنند». بندر، خبرنگار وال‌استریت ژورنال نیز در کتاب خود نوشته است که دستیاران ترامپ مانع از این تصمیم او شدند. ترامپ باز هم اصرار می‌کرده است که حداقل «نظامیان به‌ پای آنها شلیک کنند» یا اینکه «حداقل در قبال آنها سختگیری کنند»!
نکته مهم دیگر عدم رضایت ترامپ از قضات دیوان عالی بود که خود برای عضویت در این دیوان آنها را پیشنهاد داده بود. به‌ عنوان ‌مثال او بشدت از برت کاوانا عصبانی بود زیرا فکر می‌کرد به ‌اندازه کافی قدر این تصمیم ترامپ را ندانسته و جرأت و شهامت کافی برای اجرایی کردن منویات ترامپ در دیوان عالی آمریکا را ندارد. 
روزنامه‌نگار وال‌استریت ژورنال همچنین در کتاب خود مطرح کرده است که جان کلی، رئیس کارکنان کاخ سفید بارها تلاش کرده بود جلوی ترامپ را بگیرد تا به ‌صورت عمومی هیتلر را ستایش نکند. با این ‌حال در این کار موفق نشده بود. ترامپ بارها عنوان کرده بود که هیتلر کارهای خوب زیادی هم انجام داده است. ترامپ معتقد بود پیشرفت امروز آلمان در بخش صنعتی نیز مدیون اقدامات هیتلر است، البته جان کلی بعدا این صحبت‌ها را تکذیب کرد اما پیش ‌از این نیز ایوانا، زن اول ترامپ بیان کرده بود که او از همان 30 سال پیش نیز شیفته هیتلر بود و یک نسخه از کتاب سخنرانی‌های هیتلر را در کنار تختخواب خود داشت و آنها را مرتباً می‌خواند!
در این کتاب‌ها همچنین ادعا شده است که ترامپ معتقد بود میچ مک کانل، رئیس اقلیت جمهوری‌خواه در مجلس نمایندگان آمریکا «به‌ اندازه یک سگ احمق است!» او در ماه آوریل سال جاری نیز در جلسه‌ای با حامیان مالی حزب جمهوری‌خواه عنوان کرده بود میچ مک‌ کانل احمق است. اختلافات این ۲ بر سر استیضاح ترامپ در کنگره آغاز شد؛ زمانی که مک ‌کانل نتوانست در دفاع از ترامپ اقدامی انجام دهد. 
نکته جالب بعدی اما رفتار رودی جولیانی، وکیل ترامپ در زمان اعلام نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری است. او در شب انتخابات به ترامپ پیشنهاد داده بود که نتیجه انتخابات هر چه باشد، او زودتر باید اعلام پیروزی کند. خبرنگاران واشنگتن‌پست در کتاب خود گفته‌اند تمام اعضای تیم انتخاباتی ترامپ با این پیشنهاد جولیانی مخالف بودند و اجازه انجام این کار را به او ندادند. 
بخش عمده‌ای از این ۳ کتاب به ماجرای حمله طرفداران ترامپ به کنگره در روز 6 ژانویه اختصاص دارد. حامیان ترامپ بر اساس مصاحبه‌هایی که خبرنگار وال‌استریت ژورنال در کتاب خود با آنها انجام داده، اعتقاد داشتند روز 6 ژانویه برای براندازی حکومت در آمریکا به کنگره حمله کرده‌اند! آنها نرفته بودند «چیزی بدزدند» یا «خسارتی وارد کنند» آنها رفته بودند زیرا فکر می‌کردند قرار است حکومت و سیستم سیاسی را در آمریکا به نفع ترامپ تغییر دهند. مساله جالب ‌توجه دیگر درباره حوادث روز ششم ژانویه اما این است که صحبت‌های ترامپ در روز ۶ ژانویه در بین حامیانش که عده‌ای معتقدند همان صحبت‌ها باعث حمله به کنگره شد، توسط مشاوران و نویسندگان کمپین انتخاباتی‌اش نوشته ‌نشده بود و همه آنها را ترامپ شخصا ایراد کرده بود. 
نکته آخر که مسائل مهم در ارتباط با نوع برخورد ترامپ با ایران است، تلاش او برای حمله به ایران بعد از اعلام شدن نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری است. بنا به ادعای نویسندگان این کتاب‌ها، ترامپ بعد از اطمینان یافتن از اینکه نتایج انتخابات در نهایت به نفع بایدن خواهد بود، با مشاوران خود صحبت کرده بود که آیا حمله به ایران می‌تواند باعث شود که انتقال قدرت انجام نشود و او همچنان در کاخ سفید باقی بماند یا خیر. مشاوران نظامی ترامپ در نهایت او را از این کار بازداشته و عنوان کرده بودند که این کار جز دردسر و به هم ریختن اوضاع منطقه، سودی به حال او ندارد و او درنهایت باید قدرت را به بایدن تحویل دهد. 
این کتاب‌ها البته تنها کتاب‌هایی نیستند که همچنان اسم ترامپ را در آمریکا زنده نگه می‌دارند. بر اساس اخبار گزارش‌‌شده در رسانه‌های آمریکایی، ترامپ تاکنون برای نوشته شدن 22‌کتاب با نویسنده‌های مختلف مصاحبه کرده است و برخی از این کتاب‌ها به نفع او و برخی دیگر در انتقاد از او نوشته می‌شوند. 

Page Generated in 0/0066 sec