۵ پیشنهاد به دولت سیزدهم جهت ارتقا و توسعه نقش صنعت انرژی در دیپلماسی اقتصادی ایران
گروه اقتصادی: دهههاست صنعت انرژی ایران به دلیل وجود منابع سرشار انرژی در جایجای این مرز و بوم، به اصلیترین منبع کسب درآمد برای دولتها بدل شده است. ایـران با جای گرفتن در منطقه خاورمیانه و بین ۲ حوزه سرشار از انرژی یعنی خلیجفارس و دریای خزر، اهمیت استراتژیک بسیار دارد؛ دوسوم ذخایر اثباتشده نفت و یـکسـوم ذخایر اثباتشده گاز طبیعی جهان در اختیار کشورهای خلیجفارس قرار دارد. اگر ذخایر برآورد شده دریای خزر نیز به آن اضافه شود، ذخایر نفت منطقه به70 درصد و ذخایر گاز به بیش از 40 درصـد مـیرسد. از همین رو و به دلیل اهمیت این منبع درآمد برای ادامه حیات اقتصادی ایران و همچنین بالاگرفتن رقابتها در بازار انرژی، این صنعت اصلیترین هدف تحریمهای ظالمانه آمریکا و غرب بوده است. حال که کشور در تکاپوی آغاز دولت سیزدهم است و فرصتی طلایی برای ایجاد تحولی اساسی در تمام زمینهها به وجود آمده است، بجاست تا مروری بر جایگاه صنعت انرژی در سیاست خارجی و دیپلماسی اقتصادی کشور داشته باشیم.
شاید بتوان گفت صنعت انرژی ایران چه از لحاظ جغرافیای سیاسی و چه از نظر اقتصادی، دارای امتیازات فراوانی است و همین باعث میشود صنعت انـرژی فـرصت اقتصادی مناسبی را پیشروی ایران دهد. بیضی انرژی خلیجفارس- دریای خزر یکی از مهمترین موقعیتهای استراتژیک دوران ماست که ایران در مرکز آن قرار دارد. همچنین ایران یکی از ۲ کشوری است که قادر است به طور مستقل و مستقیم، نفت و گاز به دست آمده از منبع عظیم دریای خزر را صادر کند. از سوی دیگر منابع عظیم نـفت و گـاز واقع شده در منطقه خلیجفارس و تـرانزیت روزانه حدود 17 میلیون بشکه نفت خام از تنگه هرمز، همچنین وجود حوزههای قابل توجه نفت و گاز در کشورهای حوزه خزر و عدم دسترسی این کشورها به آبهای آزاد، مـوقعیت مـمتاز جغرافیایی را برای ایران بـه وجـود آورده که میتواند آن را به عنوان یکی از مسیرهای اصلی انتقال انرژی از این حوزهها به سایر نقاط جهان مطرح کند و در صورت استفاده از این قابلیتهای بالقوه، ایران نقش تعیینکنندهای در تأمین امنیت انرژی جهان خواهد داشـت.
نـقش انرژی در اقتصاد جهانی به گونهای افزایش یافته است که رابطهای مستقیم و هماهنگ با موضوعاتی همانند رشد اقتصادی، رکود و موازنه تجاری کشورها پیدا کرده است. یکی از عواملی که مسأله امنیت انرژی را بـرای قـدرتهای بزرگ و کشورهای مصرفکننده عمده، حساس و دارای اهمیت میکند، افزایش وابستگی جهانی به منابع نفت و گاز - حداقل در آیندهای قابل پیشبینی- و تأثیر آن بر اقتصاد کشورهای تولیدکننده و مصرفکننده است. این تحولات توجه به مـقوله انـرژی را افزایش داد و موجب شد تا دغدغههای امنیت انرژی گسترش یابد.
انرژی - و بهطور مشخص نفت و گاز - یکی از مؤلفههای تأثیرگذار در تولید ثروت و قدرت در جهان کنونی به شمار میرود. بنیاد توسعه صنعتی بـر انـرژی است. صادرات نفت خام و میعانات گازی همواره یکی از اصلیترین درآمدهای دولت در ایران بوده است. چین یکی از اصلیترین مشتریهای ایران در بخش انرژی است. توافق 25 ساله با این کشور میتواند افقهای جدیدی برای ۲ کشور در روابط اقتصادی بگشاید. بزرگترین کانونهای مصرف انرژی جهان، مناطق توسعه یافته با نرخ رشد بالای اقتصادی هستند. از این رو صنعت با مواد هیدروکربنی (نفت و گاز) پیوندی ناگسستنی دارد. این پیوند ناگسستنی بین انرژی و صنعت، اسـاس قـدرت در سده بیستویکم است.
از سویی با توجه به اینکه انرژی از منابع کمیاب زمین است و بهترین منابع در بازیهای قدرت نظام جهانی منابع کمیاب هستند، ناگزیر منابع کمیاب اهمیت ژئوپلیتیک بالایی دارنـد، یـعنی امـکان زیادی را برای پیشبرد اهداف در رقـابتهای قـدرت به دسـت میدهند. بنابراین انرژی به عنوان یک متغیر ژئوپلیتیک، جایگاه ویژهای را در بازیهای قدرت نظام جهانی باز کرده و دسترسی بـه مـنابع انـرژی برای تمام سطوح سلسله مراتب قدرت جهانی، اهمیتی اسـتراتژیک پیـدا کرده است.
از این رو، هر یک از بازیگران نظام جهانی، به دنبال تعریفی از جایگاه امنیت انرژی خود در جهان هستند، بنابراین در مناسبات قـدرت در روابـط بینالملل، چیرگی بر کانونهای تولید مواد هیدروکربنی و مسیر انتقال آنـها در آینده برای بسیاری از کنشگرهای امروزین واحدهای سیاسی، قابل تصور است.
کنترل منابع انرژی برای استقلال و امنیت مـلی هـمه کـشورهای تولیدکننده و مصرفکننده، دارای اهمیت است. کشورهای تولیدکننده با تلاش برای کنترل و حفاظت مـستمر از مـنابع حیاتی و درآمدزای خود، مایل به مشارکت فعالانه و عادلانه در روند رشد اقتصاد جهانی و استفاده بهینه از منابع آن، بـرای تـوسعه اقـتصادهای ملی و افزایش استانداردهای زندگی مردم با هدف دستیابی به منافع ملی خـود هـستند. در مـقابل، کشورهای مصرفکننده نیز تمایل به تضمین جریان دریافت انرژی با پایینترین سطح قیمت و برقراری امـنیت راهـبردی و حـملونقل آن به بازارهای هدف دارند.
به این ترتیب مسأله دسترسی به منابع انرژی، شامل فـسیلی، اتـمی، خورشیدی و... و نیز انتقال انرژی از مکانهای برخوردار به مکانها و فضاهای بدون انرژی و نیازمند، کـنترل مـنابع تولید و مسیرهای انتقال انرژی، همچنین تکنولوژیها و ابزارهای تولید، فرآوری و انتقال و حتی مصرف انرژی بـرای حـفظ سیادت جهانی و منطقهای و به چالش کشیدن رقبا در عرصه بینالمللی، جملگی دارای ابعاد مکانی، فـضایی و جـغرافیایی اسـت و به همین اعتبار، انرژی را به موضوع ژئوپلیتیک مهمی تبدیل کرده است. ایران، به عنوان اقتصادیترین، امنترین و نزدیکترین گذرگاه گازی کشورهای آسیای میانه به بازارهای جهانی بویژه کشورهای جنوب آسیا و اروپا نقشی انکار نشدنی در بازارهای جهانی انرژی داشته و خواهد داشت. بنابراین میتوان ادعا کرد کـه انـرژی یـکی از حلقههای پیوند ایران با جهان خارج است و از این نظر، دیپلماسی انرژی ایران و توسعه ملی کشور، بـه صورت متقابل با یکدیگر تعامل و پیوندی عمیق مییابند. همین جایگاه مهم و حساس اسـت که توسعه صنعت نـفت را بـه کانون توسعه ملی تبدیل میکند. به این ترتیب میتوان گفت موضوع انرژی و چگونگی توسعه آن برای جمهوری اسلامی ایران، هم به عنوان یک ابزار قدرت و هم به عنوان یک هدف سیاست خارجی مـطرح است.
همچنین باید توجه کرد تغییر و تحولات اساسی و ظهور بازیگران جدید در بازار انرژی، تصویر آتی بازار انرژی را دگرگون خواهد کرد. ایـن دگـرگونی در رونـدها در سطح منطقهای و فرامنطقهای قابل تبیین است. با توجه به اینکه ایـران خـود یکی از بازیگران مهم بازار انرژی و به طور خاص نفت و گاز به شمار میآید، بررسی و تحلیل روندها و سـیاستهای بـازیگران فـعال دیگر این بازار از اهمیت بسزایی برخوردار است. یکی از مهمترین تحولات فرامنطقهای، رشـد تـولید نـفت و گاز آمریکا بوده که قدرت مانور این کشور را در بازار انرژی به نحو چشمگیری افـزایش داده اسـت و وابـستگی این کشور را به واردات انـرژی بـه حداقل ممکن تاریخی خود رسانده است. همچنین احتمال بازگشت ونزوئلا به بازار نـفت بـا تـکیه بر رشد تولید نفت سنگین در بلندمدت، افزایش نقش محوری استرالیا در بازار الانجی جنوب و شرق آسـیا در کـنار برنامهریزی و حرکت کشورها در مسیر پدیده گذار انرژی از جمله روندها و تحولات مهم و قابل تـأمل در بـعد فـرامنطقهای بازار جهانی انرژی به شمار میرود. در بعد منطقهای تحولات انرژی میتوان به رشد تولید نـفت و گـاز روسیه، قطر و عراق و توسعه تولید و صادرات محصولات پتروشیمی عربستان اشاره کرد. کـشف مـیدان گـازی در دریای مدیترانه نیز ترکیه را به عنوان یک بازیگر نوظهور منطقهای انرژی مطرح کرده است. مجموع تـحولات یـادشده تـصویر اقتصاد سیاسی و ژئوپلیتیک بازار انرژی را متحول خواهد کرد که لازم است بـرنامهریزی لازم بـرای کاهش تهدیدهای هر یک از پدیدهها و استفاده از فرصتهای ممکن صورت گیرد.
یکی دیگر از صنایعی که در سالهای اخیر به آن بیتوجهی شده و اثرات این بیتوجهی این روزها مشاهده میشود، صنعت برق است. عدم اصلاح قیمت متناسب برق باعث زیانده شدن نیروگاه و نبود انگیزه برای افزایش ظرفیت و ساخت نیروگاه شده است. بخش اعظمی از انرژی نیروگاههای برق، نفت و گاز است. با توجه به پیامدهای زیستمحیطی استفاده از سوختهای فسیلی، سرمایهگذاری و جذب سرمایه و استفاده از ظرفیتهای موجود در کشور، در بخش انرژیهای تجدیدپذیر ضروری مینماید.
* تحولات بازار انرژی و مأموریت دیپلماسی انرژی
بازار انرژی در سالهای اخـیر به واسطه حضور بازیگران جدید دستخوش تحولات جدی شده است. یکی از این بـازیگران جـدید، ایالاتمتحده آمریکاست که با تـولید نفت شیل، بازارهای جـهانی را تـحت تأثیر قرار داده است. ایـالاتمـتحده آمریکا به یمن انقلاب فناورانه شیل توانسته طی یک دهه اخیر به یـکی از بـازیگران اصلی تولیدکننده نفت خام و گـاز طـبیعی تـبدیل شود. از سـال 2010 بـه بعد، روند تولید نفت خام و گاز طبیعی این کشور با روند صعودی قابل تـوجهی هـمراه بوده است. آمریکا در حال حاضر با تـولید 951 مـیلیارد مترمکعب گـاز و 745 مـیلیون تـن نفت خام در سال 2019، بـزرگترین تولیدکننده گاز طبیعی و نفت خام در جهان به شمار میرود. این کشور هماکنون از طریق صادرات الانجی بـخش قـابل توجهی از بازار گاز اروپا را در اختیار دارد. بر اساس اطـلاعات کـمیسیون اروپا، در سـال 2018 حـدود 11 درصـد گاز طبیعی مـایع آمریکا به اتحادیه اروپایی صادر شده، این در حالی است که طی دوره 9 ماهه از آگوست 2018 تا آوریل 2019، سهم اروپا از صادرات گاز طـبیعی مـایع آمریکا به 30 درصد رسیده است.
مأموریت دیپلماسی انرژی، پیـگیری اهـداف و منافع ناشی از تلاقی و تلفیق جغرافیای سیاسی و جغرافیای اقتصادی در چارچوب جغرافیای انرژی است. دیپلماسی انرژی هر کشور مجموعهای از راهبردها، روشها و تدابیری است که در رابطه با مدیریت کلان توسعه منابع انرژی و تولید و مـصرف و تـجارت حاملهای انرژی در بستر رقابت و همکاری با دیگر بازیگران این عرصه اتخاذ میشود و هدف از آنها بهرهبرداری از فرصتها و به حداکثر رساندن منافع از یک سو و رفع تهدیدها و به حداقل رساندن آسیبها از سـوی دیـگر است. از میان صورتهای مختلف انرژی (ذغال سنگ، نفت، برق، گاز، انرژی هستهای و هیدروژنی)، جایگاه و اهمیت و تأثیرگذاری نفت و گاز در عرصه دیپلماسی انرژی همچنان بیبدیل است. این جایگاه و اهمیت تـا حـدی اسـت که این ۲ حامل انرژی را از ابـعاد اقـتصادی و تـجاری صرف بسیار فراتر برده و نیاز و وابستگی صنعت، اقتصاد و تولید و توسعه به این ۲ حامل، برای آنها نقش حیاتی، امنیتی و راهبردی ایجاد کرده اسـت.
بهرغم ایـنکه ایران بر اساس سند چشمانداز توسعه 20 ساله «تـعامل سـازنده و مؤثر در روابط خارجی» را محور سیاست خارجی و دیپلماسی خود قرار داده است اما دیپلماسی انرژی ایران در کنار مزایای نسبی و امـتیازات ثـابت نـاشی از جغرافیای سیاسی و اقتصادی خود با چالش فرساینده تحریمهای بینالمللی مـواجه است؛ به طوری که سایر موضوعات خطیری که در دستور کار دیپلماسی انرژی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد، هر یک بـه نـوعی بـا رفع تحریمها و امکان تعامل و میزان ارتباط با بازیگران جهانی، منطقهای و دوجـانبه مرتبط میشود و از آن اثر میپذیرد.
* صنعت انرژی نیازمند توسعه
ایران به دلیل دارا بودن دومین منابع عظیم انرژی جهان (نفت و گاز) و همچنین موقعیت ژئوپلیتیک مناسب؛ یعنی واقع شدن در میان ۲ کانون مهم انرژی دنیا (خلیجفارس و دریای خزر) در جایگاه ویژهای از نظر تامین انرژی و امنیت آن قرار گرفته است. انرژی و امنیت آن با توجه به اهمیتی که برای مصرفکنندگان دارد، میتواند به یکی از محملهای پیوند ایران با قدرتهای موثر در نظام جهانی تبدیل شود. برقراری پیوندهای انرژی با کشورهای مهم و تاثیرگذار در عرصه بینالمللی، افزون بر منافع اقتصادی، منافع امنیتی قابل توجهی را برای کشور در پی خواهد داشت، زیرا این کشورها را در تامین یک کالای استراتژیک و امنیت آن، به میزان قابل توجهی به ایران وابسته میکند. از مصرفکنندگان بزرگ انرژی جهان میتوان کشورهای عضو اتحادیه اروپایی را نام برد که هماکنون در کنار ایالاتمتحده آمریکا، در صدر بزرگترین مصرفکنندگان انرژی جهان قرار دارند. زمینههای انرژی ایران، از جمله فرصتهای پیش روی این کشورها برای تنوعبخشی به بازار بزرگ تقاضای انرژیشان است اما این کشورها با وجود نیاز بالا به واردات انرژی در طول دهه اخیر، به دلیل اختلافهای سیاسی، نهتنها پایینترین سطح روابط انرژی را با جمهوری اسلامی ایران داشتهاند، بلکه در مواردی نیز به دلیل همسویی با سیاستهای ضدایرانی آمریکا، مانع از تحقق فرصتهای ژئوپلیتیک انرژی ایران شدهاند. ادامه این روند با توجه به جایگاه ایران در امنیت انرژی منطقهای و جهانی و همچنین نیاز رو به افزایش کشورهای اروپایی به واردات نفت و گاز، در درازمدت، در راستای اهداف امنیت انرژی کشورهای یادشده نیست. در پایان باید اشاره کرد راه بقاى ایران از توسعه مىگذرد و راه توسعه از بیمه کردن ثبات اقتصاد کلان با رشتهاى از روابط دوجانبه اقتصادى در چارچوب تجارت دوجانبه. بهانه تحریمهای ظالمانه که تاثیر مستقیمی بر افول نقش صنعت انرژی در دیپلماسی اقتصادی ایران گذاشته، رفتار ایران است؛ تحریمهایی که اگر ایران نقشش در اقتصاد بینالملل را از دست نداده بود، قابلیت اجرا نداشتند. لذا ضروری است با اتخاذ سیاستهای مناسب و استفاده از ظرفیتهای فراوان ایران در حوزه انرژی- که به بخش کوچکی از آن در این نوشته اشاره شد- نقش از دست رفته ایران در اقتصاد جهان بازیابی شود.
* سیاستهایی برای کاهش مخاطرات در حوزه امنیت انرژی
بـرخی تحولات و تغییر روندهای نوظهور میتواند در آیـندهای نـزدیک امـنیت انـرژی کـشورمان را با مخاطره مـواجه سـازد. به منظور مـدیریت و کـاهش تـهدیدهای مترتب بر تحولات منطقهای و فرامنطقهای حوزه انرژی، راهکارها و سیاستهای زیر میتواند راهگشا باشد.
* لزوم فـعالسازی دیـپلماسی انـرژی به منظور حفظ چین به عنوان مهمترین شریک انرژی کشور
با تحولات گـوناگونی که در بازار جهانی انرژی در حال وقوع بوده، لزوم حفظ مشتریان راهبردی انرژی از جمله چین با و بدون رفع تحریمهای نـفتی ضـروری اسـت. با توجه به تحریمهای شدید آمریکا علیه ایران، همزمان با کـاهش واردات نـفت چین از ایران، این کشور واردات نفت خود را از عربستان و روسیه به میزان قابل توجهی افزایش داده است. بنابراین، بـا تـوجه بـه اینکه درآمدهای نفتی کشورمان تحت تأثیر تحریمهای آمریکا بشدت محدود شده، لازم اسـت دیـپلماسی فـعال در عرصه انرژی، شریان اصلی فروش نفت و محصولات پتروشیمی کشورمان به این کشور را زنده نـگه دارد.
* برنامهریزی در راستای تـولید مـحصولات پتروشیمیایی هوشمند و با فناوری بالا، متناسب با نیازهای آتی تقاضای جهانی
سرمایهگذاری گسترده عربستان در تولید و توسعه محصولات پتروشیمی، این کشور را در آیندهای نزدیکی به یـکی از اصـلیترین صادرکنندگان محصولات پتروشیمی جـهان تـبدیل خواهد کرد. یکی از چالشهای صنعت پتروشیمی کشورمان، تولید محصول پتروشیمی متانول فراتر از ظرفیت بازار داخل و منطقه است. بنابراین، راهکار این مساله تکمیل زنجیره ارزش متانول از طریق تولید محصولات هایتک (با فـناوری بـالا) است. تولید محصولات با فناوری متعارف به دلیل تغییرات با سرعت بالای فناوری و تغییر تقاضای جهانی، میتواند بازارهای صادراتی پتروشیمی کشور را در سالهای آتی با چالش اساسی مواجه کند. نیاز آتـی ایـن صنعت کـالاهای هوشمند پلاستیکی هستند که لازم است برای این منظور، تغییر ساختار در فرآیند تولیدات پتروشیمی در کشور انجام گیرد.
* تـلاش برای متنوعسازی بیشتر اقتصاد و کاهش وابستگی درآمدهای دولت به نفت و گاز
یـکی از الزامهای کـشورهای صادرکننده نفت برای کاهش آسیبپذیری از گذار انرژی، متنوعسازی اقتصاد و منبع درآمد است. نظر به سیکلی بودن تـحریمهای نـفتی علیه ایران، موقتی بودن بازار نفت و برق و گاز عراق، کشف ذخایر گازی از سـوی تـرکیه بـه عنوان یکی از مشتریان اصلی صادرات گاز ایران و قطعی بودن روی دادن پدیده گذار انرژی در آیندهای نهچندان دور، لزوم متنوعسازی درآمـدهای دولت و کاهش وابستگی درآمدهای دولت به درآمدهای برونزای نفت و گاز بیش از پیش ضروری است. با این حال، دسـتیابی به تنوع اقتصادی چـندان سـاده نیست، زیرا این موضوع مستلزم تغییرات گسترده در اقتصاد بوده و پیامدهای آن بر رفاه مردم و توزیع درآمد ملی اثرگذار است؛ برای مثال، باید اصلاحات مالیاتی گستردهای در دستور کار قرار گیرد که بـا توجه به ساختارهای سیاسی موجود در کشورهای نفتی، انجام این اصلاحات پیچیده است. از این رو، نباید انتظار تحول وسیع و سریع در اقتصاد را داشت، بلکه باید با اصلاحات تدریجی و در مقیاس کوچک، زمینه را برای تنوع بـیشتر اقـتصاد فراهم کرد. ضمن اینکه کوچک شدن اندازه دولت در اقتصاد نیز میتواند هزینههای دولت را کاهش دهد و به ثبات بیشتر کمک کند.
* برنامهریزی برای تنوعبخشی به سبد تولید و مصرف انرژی در راستای پدیده گذار انـرژی
یـکی از الزامهای آمادگی برای تطابق با پدیده گذار جهانی انرژی، برنامهریزی در راستای توسعه استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر در سبد تولید و مصرف انرژی است. تا قبل از اعمال تحریمهای بینالمللی، ورود شرکتهای بزرگ بینالمللی بـه ایـران برای اجرای پروژههای مختلف در این انرژیها افزایش زیادی داشت و سرمایهگذاریهای زیادی در این زمینه صورت گرفت. متأسفانه با اعمال تحریمها، فعالیت شرکتهای بینالمللی در ایران خاتمه یافت و بسیاری از پروژههای مرتبط بـا انـرژیهای تـجدیدپذیر ناتمام ماند. با توجه بـه ایـنکه ایـران یکی از مستعدترین کشورها در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر (بویژه انرژی خورشیدی) است، در راستای تنوع در ترکیب انرژی کشور توسعه انرژی خورشیدی باید ادامه داشـته بـاشد. هـماکنون شرکتهایی در ایران هستند که قابلیت طراحی و تولید تـجهیزات مـورد نیاز را برای راهاندازی نیروگاههای خورشیدی دارند و در صورت حمایت وزارت نیرو و کاهش ریسک سرمایهگذاری، امکان راهاندازی نیروگاههای خورشیدی فراهم میشود.
* تـمرکز بـر صادرات خدمات فنی و مهندسی به جای صادرات گاز و برق به بازار انرژی عراق
همانطور که بررسیهای این تحقیق نشان میدهد، عراق به عنوان یکی از کشورهای دارای ذخایر عظیم نفت و گـاز چنانچه بتواند در سالهای آتی روی تولید نفت و گاز خود سرمایهگذاری بیشتری کند، از واردات برق و گاز از ایران بینیاز خواهد شد. بنابراین، فرصت صدور برق و گاز به عراق چندان پایدار نخواهد بود. در این باره صـدور خدمات فنی و مهندسی از جمله اقدامهایی است که میتواند به طور جدی در دستور کار وزارت نیرو قرار گیرد. توان بالای شرکتهای داخلی فعال در بخش نیرو میتواند زمینه صدور خدمات فنی و مهندسی مـورد نـیاز زیرساختهای برق را در عراق فراهم کند. تاکنون پروژههای فنی- مهندسی ایران در عراق حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیون دلار ارزآوری داشته است که این رقم طی ۲ سال ظـرفیت افـزایش تا ۱۰ میلیارد دلار را دارد.