printlogo


کد خبر: 236265تاریخ: 1400/5/6 00:00
انزوای ولایت، نتیجه جنگ قدرت و بی‌خاصیت کردن خواص

 دکتر محمدحسین رجبی‌دوانی*: یکی از مسائلی که در تاریخ صدر اسلام بسیار پراهمیت جلوه می‌کند، مساله نقش خواص در انحراف مسیر خلافت رسول گرامی اسلام است. ۲ اتفاق مهم در مسیر کنشگری خواص و نخبگان جامعه بعد از رحلت پیامبر اسلام رقم خورد که سبب انزوا و غربت ولی خدا امیرمومنان حضرت علی(ع) و غصب حق مسلم ایشان توسط عده‌ای شد؛ اتفاق اول دنیاطلبی و انحراف گروهی از صحابه رسول‌الله (ص) بود که موجب ظلم و جفای آشکار به امیرالمومنین شد و اتفاق دوم بی‌اثر شدن یاران وفادار و صدیق وصی رسول خدا برای جلوگیری از انحراف مسیر خلافت. تحلیل و بررسی این دو اتفاق از آن جهت دارای اهمیت است که اگر این دو همزمان در جامعه اسلامی اتفاق بیفتد، ولی خدا منزوی و مطرود می‌شود و نتایج خطرناک و اسفباری را در پی خواهد داشت. 
در تحلیل اتفاق اول باید گفت در پی ارتحال رسول اکرم(ص) که حدود 70 روز پس از غدیر رخ داد، گروهی از خواص و سرشناسان دنیا‌طلب اصحاب رسول خدا(ص) که می‌خواستند به هر قیمتی قدرت را تصاحب کنند، با زیر پا گذاشتن مهم‌ترین رکن اسلام یعنی ولایت و امامت، توطئه سقیفه بنی‌ساعده را پی ریختند و باعث پدید آمدن بدعتی بزرگ با پیامدهایی بس ناگوار در عالم اسلام، چه در همان مقطع و چه در طول تاریخ تا به امروز شدند. 
متأسفانه قدرت‌طلبی و دنیاطلبی این خواص و سرشناسان که هم در بین مهاجران و هم انصار اصحاب رسول خدا(ص) بودند، باعث شد با وجود حضور در واقعه غدیر خم و بیعت با امیرمومنان علی(ع) به عنوان امام و ولی خود و با علم به اینکه طبق آیه شریفه «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» اگر پیامبر(ص) ولایت امیرالمومنین را ابلاغ نمی‌کرد، رسالتش را از منظر خداوند انجام نداده بود، با سوءاستفاده از برخی سخنان بی‌منطق مانند به هلاکت رسیدن بزرگان قریش در جنگ‌های صدر اسلام توسط حضرت علی(ع) یا صلابت و سختگیری حضرت در اجرای احکام الهی یا عدم پذیرش رهبری علی(ع) توسط جامعه و از این دست بهانه‌تراشی‌ها، غدیر را نادیده بگیرند و به جنگ قدرت میان خود بپردازند؛ جنگ قدرتی که میان شماری از خواص مهاجران و انصار شکل گرفت و سبب چندپاره شدن جامعه اسلامی و تنهایی و خانه‌نشینی امام جامعه شد. دسته‌ای دیگر از خواص نیز اگرچه دنیاگرا و قدرت‌طلب نبودند، لکن با سکوت و محافظه‌کاری به این ظلم علنی به ولایت و غصب حق الهی امیرالمومنین کمک کردند. آنچه باعث شد خیانت و توطئه و به تعبیری کودتای سقیفه موفق شود و ولایت را از جایگاه الهی خود دور کند و دیگران به ناحق بر کرسی رهبری اسلام تکیه بزنند، هم خیانت شماری از اصحاب قدرت‌طلب بود و هم سکوت شماری از خواص جبهه حق که می‌توانستند در میدان بمانند و با دفاع از ولایت، این توطئه را خنثی کنند. 
با کمال تأسف می‌بینیم غیر از 12 نفر که سرشناس‌ترین آنها سلمان، ابوذر، مقداد و عمار هستند، دیگر کسی در میدان برای دفاع از ولایت باقی نمی‌ماند. برخی از اصحاب همچون ابودجانه انصاری، عبدالله بن مسعود و حتی بلال حبشی که موذن و سخنگوی پیامبر(ص) بود و هر یک از آنها دارای نفوذ معنوی یا قبیله‌ای بودند، می‌توانستند با دفاع از امیرمومنان(ع) در خنثی شدن این توطئه نقش‌آفرین باشند ولی سکوت کردند و در دفاع از ولایت به میدان نیامدند و با سکوت خود راه را برای غصب حق الهی امیرمومنان هموار کردند.
یک چنین حرکتی در عوام تأثیر گذاشت و سبب شد توده‌های جامعه که با خط گرفتن از خواص و سرشناسان خود در مسائل سیاسی ـ  اجتماعی عمل می‌کردند نیز، به ولایت پشت کنند و به یاری امیرمومنان و اهل‌بیت رسول خدا(ص) برنخیزند. 
اتفاق خطرناک دومی که در این فضا افتاد، این بود که خواص یاریگر حق و به تعبیری عمارهای زمان توسط ۲ گروه قدرت‌طلبان و جاهلان مورد تخریب و هتک‌ حرمت قرار گرفتند و تلاش‌های‌شان برای دعوت و تشویق مردم برای یاری ولی خدا و تبیین مسیر حق و رسوا کردن جریان باطل، کم‌‌اثر یا حتی بی‌اثر شد. ما همیشه در تحلیل وقایع عصر ائمه با این مساله مواجه هستیم که ظالمان و کسانی که چشم به جایگاه خلافت دارند سعی می‌کنند با ایجاد جنگ روانی و فضای مسموم علیه خواص و نخبگان حامی ولایت آنها را از عرصه تاثیر‌گذاری و کنشگری در جامعه خارج کنند و در قدم بعدی پس از خالی شدن عرصه تمام هجمه‌ها و تبلیغات منفی را روی ولی خدا متمرکز کنند. متاسفانه امروز هم شاهد امتداد این مساله در جامعه خودمان هستیم. تعدادی از خواص صاحب قدرت و ثروت در کشور با تبلیغات منفی و جنگ روانی و ایجاد شایعه و تهمت علیه خواص حامی ولایت، در تلاشند یاوران ولی فقیه را از عرصه تاثیرگذاری در جامعه خارج کنند تا راه برای پیگیری اهداف غیراسلامی‌شان هموار شود. طبیعی است در شرایطی که اطرافیان ولی، هدم و هتک شده باشند، ولی خدا دچار تنهایی و غربت می‌شود و منزوی و خانه‌نشین کردن او بسیار آسان‌تر می‌شود. 
همه این موارد دست به دست هم داد تا امیرالمومنین علی(ع) خانه‌نشین شوند و حق خلافت‌شان توسط عده‌ای غصب شود. از طرفی نتیجه غصب خلافت و توطئه سقیفه آن شد که وحدت مسلمانان که دستاورد بزرگ دوران رسالت پیغمبر(ص) بود، از بین برود. اختلافی شدید میان مسلمانان پدید آمد به طوری که مهاجران و انصار با یکدیگر درافتادند و حتی در خود انصار هم اختلافاتی پدیدار شد. گذشته از این، انعکاس خبر خیانت به غدیر در عالم اسلام تبعات گسترده‌ای داشت، از جمله سرپیچی از حکومت مدینه و حتی بازگشت گروهی از قبایل از اسلام. 
همچنین برادری دینی که به برکت تعالیم پیامبر(ص) در میان مسلمانان ایجاد شده بود، از بین رفت. در دین بدعت‌ها و تحریف‌ها نهاده شده و تبعات شومی در طول تاریخ از خود باقی گذاشت. با کمال تأسف باید گفت کاری که خواص خائن کردند ـ که با سکوت برخی خواص جبهه حق در مقابل آنان همراه شد ـ نتایج فاجعه‌باری به همراه داشت که از بین رفتن حساسیت جامعه در قبال بدعت‌ها و انحرافات و عدم دفاع از خاندان رسول خدا(ص) مهم‌ترین آنهاست. 
دقیقا برخلاف آیه شریفه «قُل لَا أَسأَلُکُم عَلَیهِ أَجراً إِلَّا المَوَدَّهَ فِی القُربَی» که طبق آن مسلمانان موظف بودند محبت و دوستی و ارادت به ساحت مقدس اهل‌بیت(ع) داشته باشند، برخلاف بیعت و تعهدی که انصار با رسول خدا کرده بودند که مانند عزیزان خود از پیامبر و خاندان ایشان دفاع کنند، می‌بینیم همه این تعهدات و شروط زیر پا گذاشته می‌شود، لذا غاصبان وقتی مشاهده می‌کنند حساسیت‌ها در دفاع از اهل‌بیت(ع) به مرور از میان رفته است، به خود جرأت می‌دهند دارایی‌های اهل‌بیت(ع) مانند فدک را غصب کنند. متأسفانه تاریخ اسلام به ما می‌گوید جامعه آن زمان به دلیل انحرافات ایجادشده، توجیه خلیفه را درباره غصب فدک و سایر اموال رسول خدا(ص) که به حضرت زهرا(س) و همسران پیامبر می‌رسید، می‌پذیرد و در دفاع از حضرت زهرا(س) و حق او اقدامی نمی‌کند. 
وقتی غاصبان از این جسارت و غصب موفق عبور کردند و جامعه حساسیت نشان نداد، جسارت را بدانجا می‌رسانند که برای تسلیم کردن امیرالمومنین(ع) که حاضر به پذیرش وضع موجود و انحراف و بدعت در دین خدا نبود، دست به هر کاری می‌زنند و خواهان بیعت اجباری آن وجود مقدس می‌شوند و چون آن حضرت نمی‌پذیرند، به خانه امیرمومنان(ع) حمله می‌برند و حضرت زهرا(س) را که در این موقعیت به دفاع و حمایت از ولایت برمی‌خیزند با کمال قساوت و از روی شرارت و خباثت مورد بی‌احترامی قرار می‌دهند. کار تا آنجا پیش می‌رود که به سرور بانوان ۲ عالم ضربه وارد می‌کنند و آن وجود مقدس را مضروب و مجروح کرده و با وجود انعکاس چنین مساله‌ای در جامعه اسلامی که وظیفه داشتند به دفاع از هر مظلومی ولو غیرمسلمان هم به پا خیزند اما در برابر ظلم به ساحت قدسی نور چشم رسول خدا و سرور بانوان ۲ عالم سکوت می‌کنند و نظاره‌گر چنین هتاکی و بی‌حرمتی‌ای می‌شوند. این نتیجه خیانت خواص به ولایت و سکوت آنها در مقابل قدرت‌طلبان و بی‌اثر شدن خواص مخلص در دفاع از ولی‌الله است. در این شرایط حق صاحبان حق ولایت و رهبری پایمال می‌شود و رهبران الهی مورد هتک حرمت و حتی قتل و شهادت قرار می‌گیرند. 
طبق آیات قرآن کریم ولایت رسول خدا و ائمه اطهار سبب سعادت مومنان در دنیا و آخرت می‌شود. غدیر خم و اعلام همگانی ولایت حضرت امیرالمومنین علی(ع) توسط پیامبر در صورت تداوم می‌توانست وحدت و انسجام امت اسلام پس از پایان رسالت را حفظ کند و در سایه رهبری انسان کامل، همه انسان‌ها به مقام خلیفه.. ‌‌اللهی برسند. اگر به پیام غدیر و اهداف آن توسط جامعه اسلامی عمل شده بود، طبق وعده خداوند در قرآن کریم امت اسلام در پرتو پیروی از ولایت تبدیل به حزب‌الله می‌شد و می‌توانست بر جهان حاکم شود و مردم جهان را از بند طاغوتی قدرت‌های جهانی برهاند و سعادت دنیا و آخرت آنها را تضمین و محقق کند. 
* استاد تاریخ اسلام و عضو هیأت علمی دانشگاه امام حسین(ع)

Page Generated in 0/0199 sec