گروه اقتصادی: بازار بورس در 2 سال اخیر با استقبال بینظیر مردم که همراه با دعوت مسؤولان از آنان برای ورود به بورس بود، رشد بیسابقهای را رقم زد و جزئی از زندگی مردم شد؛ رشدی که البته از مرداد 99 روند نزولی به خود گرفت و تازهواردان به این بازار را بعضا با ضررهای هنگفت روبهرو کرد؛ تازهواردانی که اغلب هم از قشر متوسط و ضعیف جامعه بودند و اندک پسانداز خود را با رویای کسب سود وارد بازار کرده بودند؛ رویایی که هیچ وقت محقق نشد. دقیقا 16 مرداد، 3 روز مانده به آغاز سقوط بورس، رئیسجمهور در حالی در جلسه هیات دولت جمله تاریخی خود «همه چیزتان را به بورس بسپارید» را میگفت که بسیاری از سهامداران فکر میکردند دولت در حال حمایت از بازار سرمایه است و کمتر کسی فکر میکرد منظور رئیسجمهور ضرر بیش از 60 درصدی سهامداران در این بازار است. از اختلاف ۲ وزیر در فروش سهام پالایش یکم در مردادماه تا تصمیمات عجیب و غریب و حمایتهای صرفا ظاهری از بورس، همه و همه نتیجه بیتدبیریهای دولت دوازدهم است. روزی که بسیاری از کارشناسان معتقد بودند حباب شکل گرفته در بازار سرمایه، در صورتی که مدیریت نشود، میترکد و آثار فاجعهباری برای اقتصاد دارد، دولت و شخص رئیسجمهور و وزیر اقتصاد، مردم را دعوت به حضور در بورس میکردند. این دعوتها که در دهههای گذشت بیسابقه بوده است، تنها یک ثمره داشته است؛ بیاعتمادی حدود 50 میلیون سهامدار به بازارهای داخلی.
در این بین اما یکی از مهمترین موضوعات مرتبط با بازار سرمایه، سهام عدالت بود. سال ۸۴ در پی تفسیر جدید رهبر انقلاب از اصل ۴۴ قانون اساسی، سیاستهای کلی اصل ۴۴ ابلاغ شد. اصل ۴۴ خصوصیسازی برخی فعالیتهای اقتصادی را مجاز میشمرد. یکی از این موارد «گسترش مالکیت در سطح عموم مردم به منظور تامین عدالت اجتماعی» بود که شعار محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری وقت بود. با آن تفسیر و این ابلاغیه و مجوز رهبر انقلاب، دولت تصویب کرد سهام ۴۹ شرکت دولتی مشمول اصل ۴۴ قانون اساسی را در چارچوب سهام عدالت و با اهداف «تامین عدالت اجتماعی»، «فقرزدایی» و «گسترش سهم بخش تعاون در اقتصاد ایران» به مشمولان این طرح واگذار کند.
قبل از تخصیص سهمها، اقشار کمدرآمد را دهکبندی کردند. به این ترتیب که ۴۲ میلیون نفر در قالب ۶ دهک؛ از پایینترین درآمدها تا سطوح بالاتر دستهبندی شدند و به هر دهک، میزان خاصی سهم اختصاص داده شد. پس از مرحله دهکبندی و مشخص شدن مشمولان، لازم بود در زمینه مدیریت سهمها تصمیمگیری شود. به همین خاطر، یک شرکت دولتی به نام شرکت کارگزاری سهام عدالت به عنوان زیرمجموعهای از سازمان خصوصیسازی در نظر گرفته شد. همچنین ۳۳۷ شرکت سرمایهگذاری و تعاونی عدالت در سطح کشور و همه استانها تاسیس شد. یک آییننامه اجرایی در راستای افزایش ثروت خانوارهای ایرانی از طریق گسترش سهم بخش تعاون، به تصویب هیات وزیران رسید و برگههای سهام در اختیار مردم قرار گرفت.
به دلیل رشد چشمگیر بورس در سالهای 98 و 99، سهام عدالت بیش از پیش مورد توجه مردم و رسانهها قرار گرفت، بویژه آنکه سال 99 فرآیند آزادسازی سهام عدالت آغاز شد. خرداد سال گذشته با اعلام دولت، ۲ راه مدیریت مستقیم و غیرمستقیم برای آزادسازی سهام عدالت پیش پای 49 میلیون سهامدار قرار گرفت. حدود 20 میلیون نفر درخواست دادند خودشان توانایی خرید و فروش آن را داشته باشند. باقی افراد نیز روش غیرمستقیم را انتخاب کردند تا شرکتهای استانی برای خرید و فروش این سهام فعال شوند. افرادی که روش مستقیم را انتخاب کرده بودند، میتوانستند ابتدای تیرماه 30 درصد، اواسط مردادماه 30 درصد دیگر و باقی سهام خود را 22 بهمن سال 99 به فروش برسانند. این شیوه آزادسازی در تاریخهای گفته شده، میزان عرضه را بشدت افزایش داد. همین مساله سبب شدت گرفتن فشار عرضه این نمادها شد و حتی بعضی نمادهای حاضر در سبد سهام عدالت، به صف فروش رسید. آزادسازی مرحله دوم این سهام در اواسط مردادماه، مقارن با ریزش تاریخی بورس در سال 99 بود. برخی کارشناسان عرضه این سهام در دهه سوم مرداد سال 99 را یکی از دلایل سقوط بازار از شاخص 2 میلیون و 100 هزار واحدی میدانند. بعد از ورود بازار سرمایه به مرحله ریزش و رکود، سازمان بورس دستور متوقف شدن فروش سهام عدالت را ابلاغ کرد. مرحله سوم آزادسازی نیز که قرار بود همزمان با سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن سال 99 انجام شود، به زمان نامعلوم دیگری موکول شد.
در ابتدای مرداد سال 99 سهام عدالت یک میلیون تومانی به ارزش بیش از 38 میلیون تومان نیز رسیده بود اما در حال حاضر این سهام حدود 23 میلیون تومان خرید و فروش میشود. کاهش ارزش بیش از 14 میلیون تومانی سهام عدالت در یک سال گذشته در حالی رخ داده است که ارزش این سهام در 5 خردادماه سال 1400 به 13 میلیون تومان نیز رسیده بود. سایر انواع سهام عدالت نیز در یک سال گذشته با 39 درصد کاهش مواجه شدهاند.
بیاعتمادیای که دولت دوازدهم درباره تحلیلناپذیری، دستکاری در شاخصهای بورس، بیبرنامگی و حمایتهای صوری از بازار سرمایه ایجاد کرده، سالها در ذهن مردم باقی خواهد ماند و جمله «همه چیزتان را به بورس بسپارید»، میتواند تبدیل به یک ضربالمثل در کشور شود.